printlogo


کد خبر: 169766تاریخ: 1395/10/12 00:00
نبرد ادلب، سخت و دشوار

مصطفی مطهری*: اهمیت و تاثیر آزادسازی حلب از ابعاد متنوع سیاسی، نظامی و اقتصادی چنان بارز است که 2 طرف درگیر در سوریه یعنی دولت و متحدان سوریه از یکسو و تروریست‌ها و معارضان مسلح سوریه و حامیان آنها از سوی دیگر را به واکنش در این رابطه سوق داده است. به‌طوری که شدت ضربه وارده به تروریست‌ها در حلب آنقدر عمیق بوده است که بستر‌ها را برای تقابل انتقام‌جویانه آنها در نبرد ادلب فراهم کرده است چراکه اکنون بعد از پاکسازی‌ حلب، آزاد‌سازی ادلب به‌عنوان یکی از اهداف حیاتی دولت سوریه مورد توجه خواهد بود. از این رو نباید فراموش کرد ادلب بزرگ‌ترین پایگاه مخالفان مسلح در کشور سوریه قلمداد می‌شود که در سال  2015 توانستند بر آن تسلط یابند. فلذا با توجه به جایگاه و موقعیت مخالفان مسلح در این شهر و چینش سازمان‌یافته این نیروها در ادلب، به نظر می‌رسد که درگیری‌ها و نبرد‌های آتی در مسیر آزادسازی ادلب برای ارتش سوریه و همپیمانان آنان بسیار خشونت‌آمیزتر از آنچه است که در حلب رخ داد چراکه ادلب در مقایسه با حلب چه از لحاظ جغرافیایی و چه از لحاظ جمعیتی یکپارچه‌تر است؛ به‌طوری که اگر حلب از حیث منطقه‌ای به 2 بخش شرقی (تحت سیطره مخالفان و معارضان مسلح) و غربی (تحت تسلط دولت) تقسیم شده  بود، ادلب به عنوان یک شهر به‌رغم تمرکز بیشتر گروه‌های مخالف تندرو در آنجا، از نظر پراکندگی جمعیت و ساختار سیاسی از تناسب موزونی برخوردار است که رویارویی و نبرد را در آن سخت کرده است. فلذا علاوه بر ویژگی‌های جغرافیای و جمعیتی موجود در ادلب، با حضور و انتقال تروریست‌های فراری و اخراجی از حلب به ادلب و استقرار آنها در آنجا می‌توان ادعا کرد نبردی خشونت‌بارتر از حلب در ادلب در راه است. مع‌هذا از آنجا که جبهه فتح‌الشام و احرارالشام از مهم‌ترین گروه‌های مخالف و مسلط در ادلب هستند ایستگاه ادلب را باید شریان حیاتی گروه‌های تندرو وابسته به القاعده در سوریه دانست که در صورت تکرار سناریوی حلب درباره آنها در ادلب، می‌توان از آغاز فصل جدیدی در سوریه سخن گفت که مدخلی واقعی برای خروج و عبور از بحران 6 ساله کنونی است. با این حال نباید فراموش کرد که مخالفان و معارضان مسلح با هر عنوان و صفتی از تندرو یا میانه‌رو بودن از یکسو و حامیان آنها از منطقه‌ای تا  فرامنطقه‌ای از سوی دیگر با اذعان و وقوف به این موضوع که حیات و ممات آنها در حفظ ادلب و در پیوند با آن بوده و تنها از طریق حفظ این شهر است که خواهند توانست به موجودیت خود در سوریه ادامه دهند به حفاظت از این شهر با چنگ و دندان ادامه خواهند داد. به‌طوری که از نظر معارضان مسلح سوریه و حامیان آنها اکنون شهر ادلب حکم جایگزینی حیاتی و بااهمیت را برای حلب داراست که به آنها کمک خواهد کرد در  مسیر «ادامه به‌اصطلاح انقلاب بدلی» در سوریه بمانند و به پیگیری مطالبات نامشروعشان از دولت قانونی کشور ادامه دهند. به‌طوری که از دید تروریست‌های موجود در سوریه، اتفاقات حلب به دلیل قصور و غفلت در دیده‌بانی از شرایط و اوضاع بوده است. کوتاهی و قصوری که هم شامل اختلافات نگرشی، ایده‌ای  و عقیده‌ای میان خود آنها در درون آنها بوده و هم دربرگیرنده بی‌توجهی و کم‌اهمیت انگاشتن قدرت سازمان‌یافته و راهبردی هدفمند دولت سوریه و متحدانش در حلب. به‌طوری که علم به تاکتیک‌های نظامی و تبلیغاتی و معرفت داشتن به نبردها در موقعیت‌های گوناگون هم در عرصه سیاسی و نظامی سوریه و هم در عرصه سیاسی- دیپلماتیک از سوی نمایندگان سوریه درباره تحولات موجود در این کشور (حلب) در عرصه نظام بین‌الملل گویای تفوق طبقه‌ای (کلاسه‌شده) و دریافتی از ادراک واقعی بحران  و برتری چندلایه از حوزه‌های گوناگون سیاسی،  نظامی، عملیاتی و... دولت سوریه و متحدان آن بر تروریست‌هاست. مع‌الوصف با توجه به این واکاوی‌های خودانتقادی تروریست‌ها و حامیان آنها از جریان اتفاقات رخ‌داده در حلب است که ادلب و نبرد برای بازستانی آن از تروریست‌ها مشکل بوده و مشمول زمان خواهد شد و در این مسیر پیش‌بینی شرایط سخت و خشن درگیری و نبرد میان طرفین چندان مشکل به نظر نمی‌رسد و هر طرفی برای دستیابی و حصول به آن تلاش خواهد کرد.
*دکترای علوم سیاسی


Page Generated in 0/0083 sec