printlogo


کد خبر: 169768تاریخ: 1395/10/12 00:00
تاریخ مشروطه

دکتر موسی نجفی: شانزدهم: به برادران تذکر داده می‌شود که در کشورهای آسیایی و شرقی، بیش از هر چیز از جاه‌طلبی اشخاص می‌توان استفاده نمود و چون در میان روحانیان و رجال دولت و شاهزادگان، مردان جاه‌طلب و خودخواه بسیارند، ما باید با تشویق و تحریک آنها حداکثر استفاده را برای به‌وجود آوردن انقلاب و رسیدن به مقصودی که داریم، بنماییم.
هفدهم: اگرچه در سرلوحه مرام آزادی‌خواهان جهان، آزادی عقیده است، ولی به واسطه مشکلاتی که در پیش است، اکیداً به برادران توصیه می‌کنیم که از این به بعد از حضور در مجالس دینی و مذهبی، غیر از مجالس اسلامی خودداری نمایند و وسیله به دست بدخواهان ندهند.
هجدهم: ما باید با آزادی‌خواهان مملکت و کسانی که در خارج هستند، رابطه پیدا کرده و آنان را به همفکری با خود و قیام دادن بر ضد ظالمین تشویق کنیم.
بنا به گزارش ملکزاده از جلسه سری باغ سلیمان‌خان میکده، این جمع به اتفاق آرا 9 نفر را به سمت سرپرستی و اداره خود انتخاب کردند؛ که اسامی شان به قرار زیر است.
ملک‌المتکلمین، سیدجمال واعظ‌اصفهانی، سیدمحمدرضا مساوات، سیداسدالله خرقانی، شیخ‌الرئیس ابوالحسن‌میرزا، آقامیرزا محسن (برادر صدرالعلما)، میرزا سلیمان‌خان میکده، حاجی‌میرزا یحیی دولت‌آبادی، میرزا محمدعلی‌خان نصره‌السلطان.
دقت و تعمق در مساله جلسه سری غربگرایان و فحوای افکار آنان و شناسایی برخی از رهبران بدنام این جمعیت، نکات تاریکی از تاریخ مشروطیت را آشکار می‌سازد. اما صرفنظر از دقت در افکار و اهداف جمعیت مذکور و انحرافات فراوان در روند حرکت برخی از آنان، از نظر سیر دخالت سیاسی سکولاریسم در نهضت مشروطیت و جریان شناسی آن زمان نکات مهمی به‌نظر می‌رسد که بررسی آنها ضروری می‌نماید:
اول: بعضی افراد مطرح شده در این جمعیت‌ها، بویژه برخی رهبران آن، بعدها به‌طور کاذب در کتب تاریخی مورخان لائیک و روشنفکر دوره مشروطیت، فعالان اصلی مشروطیت معرفی شدند و نقشی محوری و کلیدی در حد رهبری نهضت برای آنان قائل شدند که این جایگاه کاذب هیچگاه در آن زمان برای آنان متصور نبود.
دوم: نوشته‌های ملکزاده و نگاشته‌های امثال او، این نکته انحرافی را در تاریخ مشروطیت القا کرد که دسته‌بندی‌ها و خط و ربط‌ها را باید با توجه به موضع‌گیری‌ها و حب و بغض‌های این جمعیت‌ها تقسیم‌بندی و ارزش‌گذاری کرد. لذا لفظ آزادی‌خواه یا مستبد، آنگاه که از زبان مرتبطان با این کمیته‌ها و جمعیت‌ها خارج می‌شود، بشدت مناقشه‌زا، بحث‌انگیز و قابل نقد است، چرا که اینان خود جمعیتی ناصادق و دارای موضع سیاسی ضددینی بودند و سعی می‌کردند با در انحصار قرار دادن واژه‌ها و شعارهای مقدس مشروطیت، تمام جریان‌ها و گروه‌های دیگر را ضد آن معرفی کنند. متأسفانه حتی تا به امروز، بعد از گذشت دهه‌های متمادی از انقلاب مشروطیت، بسیاری از اذهان ساده و نویسندگان سطحی‌اندیش تاریخ، اینگونه مواضع و نصوص تاریخی را حجت تلقی کرده و بدون مناقشه و چون و چرا آنها را می‌پذیرند و ممیز محور بحث‌های تاریخی مطرح می‌کنند.
سوم: بطلان ادعای کاذب بودن نوشته‌های امثال ملکزاده و محور نبودن گروه‌هایی مانند انجمن سری باغ سلیمان میکده و غلو کردن نقش این گروه‌ها و کاذب بودن این تأثیر را می‌توان در متن قطعنامه پیشنهادی متوجه شد. و اما اینکه اینان به هر حال در میان مردم مشروعیت نداشتند و از متنفذترین قشر، یعنی علمای نجف اشرف و مجتهدان سرشناس بلاد مختلف، به‌عنوان عامل اصلی حرکت مردم نام می‌برند خود اعتراف صحیح به نفوذ کلام و محبوبیت و مردمی بودن علما است. ولی اینکه اینان تا چه اندازه توانستند در اجرای عملیات نفوذ خود موفق شوند، بحثی است پیچیده که مجال آن در اینجا نیست. همین قدر کافی است بدانیم که انجمن سری مورد بحث و سایر انجمن‌های سکولار، به‌رغم همه گزافه‌گویی‌ها و ادعاها، در یک نکته متفق بوده‌اند و آن اینکه نمی‌توانند با مردم ارتباط مستقیم و عمیق برقرار کنند و مردم برای آنان شأن و اعتباری را قائل نبوده‌اند. و این نکته مهم که در فحوای قطعنامه
18 ماده‌ای بخوبی متجلی است، از نکات بسیار مهم تاریخ مشروطیت ایران است.
ادامه دارد


Page Generated in 0/0059 sec