سعید حاجیپور: شاید اگر این خودروی گرانقیمت برای خودت هم نباشد دلت بسوزد که در سانحهای رانندگی آسیب ببیند اما وقتی این خودرو بخواهد به منافع جمعیات لطمه بزند حاضری آتش بگیرد تا منفعت عمومی خدشهدار نشود، همان چیزی که چند وقت پیش در تایوان رخ داد. چندی پیش تصاویر نابودی یک خودروی لوکس قاچاق در کشور تایوان، حسابی مخاطبپسند شده بود. این تصاویر نشان میداد چگونه یک دستگاه خودروی لامبورگینی که از مبادی غیرقانونی وارد این کشور شده بود در روز روشن و در میان ملت و در خیابان به دستور مقامات قضایی نابود میشود و مردم در اطراف این ماشین به تشویق دستگاه قضا بهخاطر این اقدام شجاعانه میپردازند. اینگونه اقدامات البته در کشورهای دیگر نیز مسبوق به سابقه است. چند سال پیش بود که دولت ایالات متحده دستور جمعآوری و نابودی یکی از مدلهای خودروی نیسان که غیرقانونی وارد این کشور شده بود را صادر کرد که این دستور نیز با جدیت تمام به اجرا رسید، رفتاری که از سوی شهروندان با استقبال هم مواجه شد.
اما کمی آن طرفتر از تایوان، کرهایهای چشم بادامی روزهای پرالتهابی را در کشورشان میگذرانند. خانم رئیسجمهور این روزها حسابی سرگرم پرداختن به اعتراضهای میلیونی در سئول و دیگر شهرهاست، مجلسش که همحزبیهای رئیسجمهور را شامل میشوند، دستور به تعلیق و عزل او دادهاند و مردم خوشحال از این اقدام مجلس منتظر حکم قضایی رئیسجمهورشان هستند. اما اینجا، در کشور ما، کسانی هستند که برخلاف چند مثال قبل دغدغه همه را دارند غیر از منفعت عمومی جامعه خود! اینجا هستند کسانی که حسابی حواسشان جمع این رفقا و شرکای تجاری چشمبادامی باشد تا خدای ناکرده گزندی از روزگار نبینند و جبران ناراحتیهای داخلیشان را با شادیهای خارجی کنند!
برای همه پرواضح است که بازار لوازم خانگی و الکترونیکی ایران، همواره جزو پرسودترین بازارهای هدف کمپانیهای کرهای بوده است. حجم تبلیغات، اعم از شهری و تلویزیونی بر این مدعا صحه میگذارد. تا آنجا که فروشندهای ایرانی میگفت «این کرهایها شبها در بازارهای تهران قدم میزنند تا طبع و سلیقه جماعت ایرانی را برای رؤسایشان مخابره کنند که محصولات و تولیدات، مطابق با خواست و نیاز مشتریهای ایرانی تولید شود».
اما این روزها، کیفیت، زیبایی، جشنوارههای پر سر و صدا و هدایایشان نیست که نام این کمپانیها را بر سر زبانها انداخته است؛ بلکه تخلفی بزرگ و جریمهای بزرگتر به ارزش 3000 میلیارد تومان، حسابی دوستان کرهای را نقرهداغ کرده است.
داستان از آنجا آغاز شده که شرکت الجی جهت فرار از عوارض گمرکی به جای واردات محصول نهایی، قطعات محصول نهایی را به تفکیک وارد کشور کرده و از این محل مبلغی کلان به جیب زده است. البته این روایتی ساده از ماجراست. ارائه جزئیات اتفاق روی داده نیازمند ارائه مباحث حقوقی و گمرکی است که در این متن نمیگنجد.
این تخلف بزرگ با رصد و نظارت مسؤولان گمرکی کشف میشود و طبق قانون، شرکت کرهای محکوم به پرداخت جریمه 3000 میلیارد تومانی میشود. این خبر حسابی سروصدا به راه میاندازد اما این پایان ماجرا نیست.
وزیر محترم صنعت به ناگاه مسیر این داستان را بهطور کامل تغییر میدهد آن هم با ارسال یک نامه. نامه وزیر صنعت، معدن و تجارت به رئیس کل گمرک کشور که خواستار اقدام فوری برای لغو این جریمه شده است.
اینکه این اختلاف چه سرانجامی را به دنبال خواهد داشت بسته به شرافت مسؤولان امر در حفاظت از حقوق ملت دارد. اما اینکه وزیر میلیاردر صنعت، به همین سادگی و با یک نامه، نظر کارشناسان گمرک کشور را زیر سوال میبرد و سادهتر از آن دستور به لغو جریمه میدهد جای تعجب و شگفتی است.
این بذل و بخششهای میلیاردی را در کنار تأکیدات رهبر انقلاب پیرامون حمایت از کالای ایرانی و مبارزه قاطع با قاچاق کالا بگذارید. جملهای که ایشان به صراحت فرمودند، حجت را بر مسؤولان امر تمام کرده است. ایشان مردادماه سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل، با قاطعیت دستور میدهند کالاهای قاچاق کشف شده در انظار عمومی به آتش کشیده شوند.
در این وانفسای حمایت از اجنبی، شرکتهای خسته و نحیف تولیدکننده لوازم خانگی داخلی با بیمهری تمام در گیرو دار تسهیلات و مجوزها گرفتار شدهاند و تلاشهای دولتی هم تا به امروز دردی از دردهای این جماعت را التیام نبخشیده است.
البته بعید به نظر نمیآید دولتی که عملکرد اقتصادیاش، صدای همه اعم از موافق و مخالف را درآورده است برای حفظ اشتغال موجود، دست به دامن شرکتهای خارجی شود و آنها هم خوب میدانند چطور از آب گلآلود رانتهای میلیاردی به جیب بزنند. مؤید این مطلب واکنش وزارت صنعت پس از اعتراضها به نامه وزیر است. آنجا که وزارت صنعت علت حمایت محمدرضا نعمتزاده از برند کرهای و شرکت مربوط را افزایش سرمایهگذاری و اشتغالزایی عنوان میکند.
احتمالا علاوه بر دولت فخیمه فرانسه که رئیسجمهورشان نگران اشتغال جوانان ایرانی بود، کرهایها هم در این موضوع دستی بر آتش دارند. از دولتی که آب و نان و محیطزیست ملت را به مذاکرات گره میزند، هیچ جای شگفتی نیست که از قانون و بیتالمال و جریمه 3000 میلیاردی چشمپوشی کند تا چند صد اشتغال را نه ایجاد، بلکه حفظ کند تا بهار 96 حرفی برای گفتن داشته باشد.
از دولتی که مسؤولان آن به جای رفع معضلات و مشکلات هر روز سخنرانیهای آتشین برپا میکنند و فهرست مشکلات را به سمع و نظر ملت میرسانند چه توقعی باید داشت؟! رئیسجمهوری که طلبکارانه مشکل امروز مملکت را اشتغال میخواند دقیقا به دنبال چیست؟ مردم از این همه فهرست کردن مشکلات خود توسط مسؤولان خسته شدهاند. دوستی به طنز میگفت جناب روحانی به گونهای از مملکت انتقاد میکنند که انسان دلش میخواهد بگوید جناب! وقتش رسیده است تا شما خود ریاست جمهوری را برعهده بگیرید و وضع مملکت را تغییر دهید(!)
ای کاش مسؤولان و بویژه وزیر محترم صنعت به جای بذل و بخشش از جیب ملت و به جای این موضعگیریهای شتابزده در حمایت از کالای خارجی، کمی به فکر تولیدکننده داخلی بودند. یا 3000 میلیارد تومان برای عالیجنابان، مبلغ درخور توجهی به شمار نمیآید یا اینکه اساساً توجه به تولیدات داخلی، حمایت از کارگر ایرانی و مبارزه قاطع با قاچاق کالا در دستور کار دولت و وزیر متبوعشان نیست. اینجاست که باید توصیهای دلسوزانه و برادرانه کرد و گفت، برای کالای خارجی، آقای وزیر، نامه نزنید، آتش بزنید!