جنگ کیروش و برانکو وارد مرحله سخت خود شده است، در این سوی میدان برانکو صدرنشین لیگ است و آماده ورود به لیگ قهرمانان آسیا. در آن سو کیروش صدرنشین گروه خود در راه جامجهانی است و او هم آماده ورود به رقابتهای برگشت مقدماتی جامجهانی. هر دو اردو میخواهند، هر دو هم مسابقات مهمی در پیش دارند و هر دو میدانند چه میکنند و تا کجا جلو میروند. اردوی اول فصل کیروش در این مجادله به سود برانکو لغو شد. در واقع اردوی ارمنستان لغو شد تا پرسپولیس به اوکراین برود. برانکو این بار هم میخواست با مصاحبههای بیوقفهاش همین کار را بکند و اردو را کلا لغو کند اما کیروش این بار جور دیگری وارد بازی شد. او بازیکنان پرسپولیس را در لیست بازگشت گذاشت تا همه فشار روی دوش برانکو وارد شود هم از منظر افکار عمومی و هم از آنها مهمتر بازیکنان تیم. حالا 7 ملیپوش پرسپولیس با قیافههای عصبانی به برانکو نگاه میکنند و میدانند از کیروش بر میآید که دیگر آنها را به تیمملی دعوت نکند و آنها حضور در آوردگاه بزرگی مثل جامجهانی را از دست بدهند. اگر چه این دور از عقل به نظر میرسد اما کیروش پیش از این با جباریها، رحمتیها، عقیلیها، خلعتبریها و... رفتار حذفی داشته و بعید هم نیست روزی آنقدر عصبانی شود که دیگر بازیکنان پرسپولیس را به تیمملی دعوت نکند یا اینکه کم و بیش آنها را دعوت کند اما تحویل نگیرد. پاتک کیروش به برانکو در واقع یک حرکت شطرنجگونه بود، اگر چه در نیمفصل اول برانکو کیروش را ناپلئونی مات کرد و اردوی ارمنستان تیمملی را تبدیل کرد به اردوی اوکراین پرسپولیس اما این بار کیروش با دو حرکت کیش بزرگی به برانکو داده است، از آن کیشها که به خوزه مانوئل داد و به امیر قلعهنویی. حالا این شطرنج در خانههای سیاه و سفید ادامه دارد و فدراسیون در هیچ کجای این بازی دیده نمیشود. نه پادرمیانی، نه حکمتی و نه رودررویی درستی. آنها در سئول جنوبی نه تشر میزنند به برانکو که نباید اردوی ملی را به خاطر باشگاه لغو کنند نه حمله میکنند به کیروش که چرا این همه لجوجانه و کودکانه رفتار کرده است. به هر حال این شطرنج ادامه دارد و طرفین در حال ساختن زمینههایی برای روز مبادای نتیجه نگرفتن هستند. اصل ماجرا این است هر دو میگویند اگر نتیجه نگرفتیم تقصیر آن یکی خارجی است. غافل از اینکه این رفتار هر دو را میزند.