مهدی طاهرخانی: کیروش پیشدرآمد کارش را با استعفا در فوتبال ایران آغاز کرد. زمان دقیقش همان بار نخست بود که مطرح شد به عنوان سرمربی تیمملی فوتبال ایران انتخاب شده است اما بعدا یک ایمیل فرستاد و گفت: ببخشید من نمیآیم. نطفه این قرارداد با همین ایمیل استعفاگونه بسته شد. او به ایران آمد. به جامجهانی 2014 صعود کرد و در حالی که صریحا میگفت بعد از جامجهانی از ایران میرود ماند و قراردادش را با وعده همین مدیران پولدار تمدید کرد. او ماند چرا که سلاح خوبی را در دست داشت. محبوبیت بین مردم از یکسو و نتایج قابل قبول با تیمملی از سوی دیگر موجب شده بود هر بار که مشکلی پیش میآید با سلاح استعفا سراغ نزاع با طرف مقابل برود. البته باید منصف بود و اقرار کرد در بسیاری از موارد او محق بود اما تکرار این استعفاها حالا فضای دیگری را خلق کرده است. کیروش بعد از اختلافنظر با برانکو حالا مجددا گزینه استعفا را مطرح کرده تا تن هیاترئیسه فدراسیون فوتبال و رئیس فدراسیون بلرزد. او هر بار با حریفی که احساس میکند مقابلش برنده میشود حربه استعفا را پیش میکشد. با همین روش دبیرکل فدراسیون فوتبال را چنان سرکوب کرد که حالا اصلا مشخص نیست علیرضا اسدی دقیقا چه کاره فدراسیون است اما وقتی یکی مثل علی کریمی با سطح محبوبیت بسیار بالا به او گیر میدهد، کیروش حتی یک بار هم جوابش را نمیدهد، چون میداند حریف در بازار محبوبیت اگر بیشتر از او نباشد کمتر هم نیست.
اینبار هم گزینه استعفا روی میز آمده است. این خبر برای امروز و دیروز نیست. زمان دقیقش مربوط به اواخر هفته قبل است، روز چهارشنبه. همان روزی که اعلام شد کادر فنی را مرخص کرده تا به تهران بیایند اما مهدی تاج از تهران برایش پیغام فرستاد حق این کار را نداری. کیروش که نمیخواست جواب منفی از تهران بشنود همان روز سراغ کیفش رفت و برگه استعفا را درآورد. تاج همه تلاشش را کرد تا مانع این کار شود و حتی شخصا به آنجا رفت. مطابق انتظار هیاترئیسه فدراسیون جلسهای را برگزار کرد و همه اعضا متفقالقول گفتند اجازه خروج کیروش را نمیدهیم. تیم تنها چند گام تا جامجهانی روسیه فاصله دارد و کسی نمیخواهد با خروج کیروش این ریسک بزرگ را مرتکب شود. سرمربی کهنهکار پرتغالی هم دندان این طرفیها را خوب شمرده، حتی عصبکشی هم کرده است.
میدانستیم آخر داستان چیست. از همان روز اول. هیاترئیسه شرایط قرارداد را مطرح میکند و طبق آن اجازه خروج را نمیدهد. از آن طرف هم کیروش چند بیانیه میدهد و میگوید باید به من به صورت کتبی قول بدهید دیگر برانکو در کارم دخالت نمیکند یا اینکه دست کم شما را به روح اجدادتان یک بازی تدارکاتی برای بهترین تیم آسیا مهیا کنید! احتمالا فدراسیون در اجرای اولی موفق عمل میکند اما درباره دومی بسیار بعید است تاج و دوستانش کشور مستقلی را در جهان برای بازی با ما پیدا کنند. کیروش تا حدودی حق دارد. منهای کار آماتورش درباره اخراج محترمانه
7 ملیپوش پرسپولیس که به گونهای گل به خودی محسوب میشد، او درباره لجستیک ضعیف تیمملی حق دارد. فدراسیون فوتبال دست آخر نتوانست یک حریف تدارکاتی خوب برای تیمملی در دوبی مهیا کند و همین انفعال صبر هر مربیای را لبریز میکند.
با این وجود ذهن جامعه فوتبالی ما از شنیدن یک خبر تکراری،خسته شده است. کیروش میرود؛ قسمت صدم! یک بازی کشدار و خستهکننده که شاید این بار مردم و حتی دوستداران سرمربی تیمملی آرزو میکردند کاش پایانش با دفعات قبل متفاوت باشد.
کیروش مرد ناراستی نیست. او را چوپان دروغگو دانستن کمی غیرمنصفانه است. او چوپانی است که گرگ را بدرستی دیده و هیچ وقت دروغ نمیگوید؛ گرگ میآید. اتفاقا گرگ پشت گله منتظر نشسته تا با ضعف این آبادی، نسخه همه را یکجا بپیچد اما مساله این است که علاوه بر چوپان، حالا همه مردم شهر هم کنار گله هستند و لازم نیست چوپان مرتب هی بگوید گرگ، گرگ.
او دروغ نمیگوید اما مساله این است که در عصر فعلی همه گرگ را میبینند. بهتر است کیروش این بار دیگر برای گرفتن امتیاز از گرگ چیزی نگوید. اگر واقعا هم قصد ترک اینجا را دارد یک بار برای همیشه روی رفتنش مصر باشد. ما میدانیم او هم میداند سقف مدیریت فوتبال ما این است. شاید توانایی ساکت کردن مخالفان را داشته باشند اما خبری از پول بموقع و بازی تدارکاتی خوب نیست. دستکم فعلا نیست.