چهارم بهمن 57 به فاصله 8 روز پس از فرار شاه از ایران، «سلطان قابوس» پادشاه عمان در دیداری با سفیر آمریکا در مسقط، نگرانی خود را از سقوط شاه ابراز داشت. سفیر آمریکا در پایان این دیدار گزارشی به وزارت خارجه کشورش ارسال کرد که با هم آن را میخوانیم.
سند شماره یک
سری/ اول فوریه 1979- 12 بهمن 1357
از: سفارت آمریکا، مسقط- 163 به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دیسی- فوری
جهت اطلاع: سفارتخانههای آمریکا در ابوظبی، امان، دمشق، بغداد، جده، کویت، لندن، منامه، مسکو، صنعا، تهران و تلآویو
موضوع: سلطان افسرده از رفتن شاه
1- (سری- تمام متن)
2- خلاصه: در ملاقات روز 24 ژانویه به نظر میرسید سلطان از عزیمت شاه افسرده است و با من درباره مقدمات امنیتی آینده جنوب خلیج [فارس] به صحبت نشست. پایان خلاصه مطلب.
3- در تاریخ 24 ژانویه درست قبل از ورود «فورد» رئیسجمهور اسبق آمریکا به سلاله، حدود یک ساعت با سلطان ملاقات و گفتوگو داشتیم. سلطان از رویدادهای اخیر ایران نگران به نظر میرسید و حین صحبت چندین بار گفت برای او قابل درک نیست که چرا شاه نتوانسته بود دریابد مردمش درباره او چگونه میاندیشند. به او گفتم رابطه شاه با مردم قطع شده بود و او تنها به گروه کوچکی از مشاورانش گوش میداد که به جای اینکه چیزهایی را که باید بشنود به او بگویند، چیزهایی را که خود میخواست به او میگفتند. سلطان نیز صحت این امر را تأیید کرد و گفت خود او شخصاً تصمیم گرفته است در داخل عمان بیشتر سفر کرده و با مردم مستقیماً ملاقات کند. واقعیت این است که وی بتازگی یک سفر زمینی 10 روزه را بین مسقط و سلاله به پایان برده و در طول این مسیر در چند روستا و جوامع کوچک توقف کرده است. وی گفت برقراری اینگونه تماسها مفید است و در نظر دارد در آینده بیشتر به اینگونه مسافرتها بپردازد.
4- سپس سلطان به مطرح کردن موضعگیری همیشگی خود پرداخت و اظهار داشت آمریکا باید در جهت حراست از منافع خویش در این بخش استراتژیک جهان با قاطعیت بیشتر عمل کند. درباره عمان، وی معتقد است آمریکا میتواند با پیگیری یک برنامه کوچک کمکهای نظامی و اقتصادی مثمرثمر، موجب شود عمان بتواند با استفاده از پرسنل نظامی خود به دفاع از خویش بپردازد.
5- من از وی سوال کردم نظر وی درباره انعقاد یک قرارداد چندجانبه نظامی با عربستانسعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج [فارس] چیست. سلطان گفت موضوع قرارداد چندجانبه باید مورد بررسی قرار گیرد لیکن خود او بر انعقاد یک قرارداد دوجانبه رابطه نظامی با آمریکا تأکید دارد. عربستانسعودی اکنون برای عمان حکم معما را پیدا کرده است. به نظر میرسد سعودیها در اتخاذ تصمیمات لازم دشواریهایی دارند و نمیتوانند به قراردادهای خود عمل کنند. البته سعودیها باید سهم عمدهای از هزینه امنیتی را که اکنون عمان بر دوش میکشد، تأمین کنند اما واقعیت امر این است که وقتی عمانیها برنامه پشتیبانی نظامی دیگری پیشنهاد کردند سعودیها میخواستند تنها درباره بخش ناچیزی از آن تعهد بسپارند.
6- پس از آن سلطان گفت عبور آزادانه کشتیها از تنگه هرمز بدون شک برای جهان غرب حائز اهمیت بسیار است، بنابراین عمان را مسؤول کامل در زمینه دفاع از تنگه دانستن، منصفانه نیست. این هزینه دفاعی باید به طور مساوی میان استفادهکنندگان تقسیم شود.
7- در اینجا من سوال کردم نظر سلطان درباره مشارکت احتمالی اردن در مقدمات امنیتی خلیج [فارس] چیست و خاطرنشان کردم اردن در زمان بروز شورش ظفار به عمان کمک کرده و براساس تجربهای که در اردن داشتهام میدانم که اردنیها قبلاً نیز پیشنهاد تشکیل یک نیروی بسیار متحرک را با کمک آمریکا مطرح کرده بودند که در صورت تشکیل میتوانست در مواقع اضطراری به منطقه خلیج [فارس] کشانیده شود.
8- سلطان لحظهای به فکر فرورفت و سپس پاسخ داد به نظر او تمام رژیمهای محافظهکار منطقه باید از نوعی توان نظامی برخوردار شوند تا در مواقع اضطراری بتوانند یکدیگر را یاری دهند ولی درباره اردن، باید گفت این رژیم اگر بخواهد به او در منطقه جنوب خلیج [فارس] علیه نیروهای تندرو کمک کند، ممکن است از سوی عراق و سوریه تحت فشار قرار گیرد. در واقع نیروهای اردنی که در درون ناآرامیهای ظفار به این کشور آمده بودند، زودتر از موعد مقرر و در نتیجه اعمال فشارهای فلسطینیهای مقیم اردن توسط رژیم آن کشور از عمان خارج شده بودند، بنابراین وی گمان نمیکند در صورت بروز یک مشکل حقیقی در جنوب خلیج [فارس] اردن بتواند به صورت همپیمانی با عزمی راسخ عمل کند.
9- سپس از سلطان سوال کردم آیا وی نگران این موضوع نیست که اگر وی رابطه نظامی نزدیکتری با آمریکا برقرار کند ممکن است رژیم وی آماج حملات بیشتر نیروهای تندرو منطقه شود. او این استدلال را به سرعت رد کرد و گفت اکنون زمان آن رسیده که کشورهای کوچک و ضعیف منطقه بین 2 بلوک کمونیستی و غربی یکی را برگزینند. رژیمهای تندرو اتیوپی و یمن جنوبی در کشورهای خویش تعداد قابلتوجهی از نظامیان روس و کوبایی را دارند و حتی عراق با شوروی یک پیمان دوستی منعقد کرده است. وی ترجیح میدهد شانس خود را با غرب بیازماید و در این منطقه خطرناک از جهان، این بیخطرتر از تکروی است.
10- سلطان تصدیق کرد نظامیان ایرانی در حال خروج از عمان هستند و اظهار داشت خروج آنها به معنی این است که کشور وی فاقد هرگونه توپ ضدهوایی خواهد شد. نکته مهمتر اینکه او اکنون میداند که بیش از این نمیتواند به «قرارداد دوستانه» خود با شاه متکی باشد تا در مواقع اضطراری فوراً از کمکهای وی برخوردار شود. خوشبختانه اکنون عمان قویتر از اوایل دهه 1970 است و بهتر میتواند نیازهای امنیتی خود را تأمین کند. با این حال عمان هنوز هم به کمک احتیاج دارد، چون ممکن است روسها یا کوباییها یا آلمان شرقیهای موجود در یمن جنوبی بخواهند بار دیگر در ظفار شورشی به راه اندازند. بهترین راه مقابله با این خطر این است که آمریکا از نظر نظامی و اقتصادی به عمان کمک کند تا این کشور بتواند نیروهای مسلح خویش را بازسازی کند.
11- از اینجا به بعد به بررسی رویدادهای ایران پرداختیم و سلطان اظهار داشت اکنون در ایران هر واقعهای رخ دهد، آن کشور نخواهد توانست نقش امنیتی گذشته خویش را درباره خلیج [فارس] ایفا کند. سلطان هنوز هم بر این باور است که بزرگترین اشتباه شاه این بود که بدون تعمق و اندیشه به مبارزه با عناصر محافظهکار مذهبی پرداخت. وقتی گفتم علل دیگری نیز موجب بروز نارضایتی از رژیم شاه شده بود، وی موافقت کرد، لیکن اصرار داشت علت عمده مشکلات کنونی وی تضاد رایج بین او و روحانیت شیعه است.
12- نظریه: باید انتظار داشت سلطان خواستار دریافت کمک از طریق خرید تجهیزات نظامی آمریکایی و نیز دریافت انواع دیگر کمکهای اقتصادی باشد. پس از عزیمت شاه از ایران اکنون وی احساس افسردگی و تنهایی میکند و به سوی ما دست نیاز دراز کرده تا چتر حفاظتی لازم را به جای ایران برای وی ایجاد کنیم. وایلی
منبع: اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 11