دکتر موسی نجفی: سپس شروع به عملیات خود در ممالک شرقیه نمودند. مقدمه کمپانیهای تجارت و گرفتن امتیازات که یک لشکر فاتح بیصدایی است، به سمت آسیا گسیل داشتند و از برکت آنها ریشه نفوذ خود را در آن ممالک شرقیه نمودند. در این چند سال اخیر مساله ایران که مدتها فیمابین دولتین روس و انگریز (انگلیس) مورد رقابت واقع شده بود نیز تصفیه یافت. آلمان نیز آسیای صغری را تا بغداد و بصره به واسطه شمندوفر حصه خود برقرار کرد و بدین جهت منطقه نفوذ مختصری نیز در ایران برای خود دست و پا نمود؛ و انگریز هم که دروازه حجاز و نجد بلکه کلید بزرگ جزیرهالعرب را بهدست آورد. ایتالیا که سالهای دراز درصدد حمله بر طرابلس غرب بود، سال گذشته سایر دولتها اجازه حمله بر طرابلس غربش دادند، که فعلاً مشغول است. گربهبازیهایی که دولتهای محدوده و متجاوز از 30 سال است در شرق اقصی با خود دولت آسمانی چین مشغول شده تا به این پایه امروزی رسانیدش نیز بر همه معلوم است. و این بود مختصری از اقدامات عملی اروپا در مساله شرقیه یا بلعیدن شرق؛ لکن علم به حقیقت این وقایع و اینکه مقصود از این حملات اروپا به اقسام مختلفه چیست، در همه شرق مخصوص به چند نفر بیش نبود، عموم اهل مشرق از کنه این نیرنگبازیها یکسره بیخبر و بیاطلاع بودند؛ تا آنکه از چند سال به این طرف، به وسائل و ذرایع چندی که ذکرش موجب تصدیع قارئین گرام است، بنا شد که این علم از احتکار بیرون آمده و سایرین نیز حق فهمیدن اینگونه مطالب را داشته [باشند]. اگرچه این علم را کسی احتکار نکرده؛ بلکه آن رجال بزرگ شرق که پی به مقاصد اروپا بردند مرحوم مدحت پاشا، کمال بک، نامق پاشا، مصطفی کاملپاشا، سیدجمالالدین همدانی، میرزا محمدباقر، شیخ محمد عبدهمصری، خیلی زحمات کشیدند که مردم این علم را تحصیل کرده، این معانی را ادراک کنند، لکن استبداد سلاطین شرق و جهل مطبقی که سرتاسر این ممالک را احاطه کرده بود، آن علم را نزد آن رجال خیراندیش محتکر گذاشت. امروز بسیاری از شرقیان و مسلمانان، این معانی و این مقاصد اروپا را فهمیده اند؛ لکن معالتاسف ملاحظه میشود که هنوز از کنه و حقیقت سیاست و پولتیک آنها اطلاع کافی حاصل ننمودهاند. از این رو میبینم باز به کلمات زرق و برق دار آنها اعتماد کرده و به وعدههای آنان اعتقاد میکنند. بلی؛ قلت تجربه و کمی اطلاع و غورسی نکردن در اشیا و نظایر قضایا و جمود طبیعی که قرنهاست در مزاج شرقیان اطراق کرده، در این اوقات نازک آنها را دچار خطرات مینماید؛ لذا مشاهده میشود که یک سهو یا خطای سیاسی که از اینها سر میزند، اروپا کامیابی حاصل مینماید. مقصود آنکه ما مسلمانان وقتی از خواب غفلت بیدار شدیم که دشمنان اروپایی ما را محاصره کرده و مانند سواحل طرابلس غرب تمام چارهها را به روی ما بستهاند یا آنکه خود اسباب مدافعه به طریق متعارف از برای ما موجود نیست. سابقاً گفتیم آنچه از قوا برای ما باقی است، همانا قوه اتحاد و جامعیت اسلامیه است که اگر بدو متوسل شویم، میتوانیم خود را خلاص کنیم. لکن مشکل اینجا است که با این جهل کنونی مسلمانان، چگونه میتوانیم از عهده تشکیل این قوه برآییم. بدواً تشکیل این قوه با حالت حاضره، خیلی دشوار بلکه قریبالحال مینماید؛ ولی به اندک توجه و تدبر معلوم میشود که چندان صعوبت ندارد، فقط اندکی صبر و تحمل میخواهد. مدتی است که فریاد لزوم ترتیب و تشکیل این قوه در بعضی از جراید ترکی و عربی موضوع بحث شده، لکن معالتاسف تاکنون در کیفیت ترتیب و چگونگی تحصیلش چیزی که بتوان بر آن اعتماد نمود، ننگاشتهاند. و ما به حسب تکلیف اسلامخواهی، آنچه در اینباره به نظر داریم، انشاءالله از نظر قارئین گرام میگذرانیم؛ و ضمناً از اسلامپرستان خواهش میکنیم که آنچه در این باب به نظرشان میرسد، به توسط جریده علیه نجف اشاعه دهند تا از توارد و تصادم افکار، برق حقیقت تابش نماید. امید است که مسلمانان از آن بهرهمند و کامیاب گردند.
با توجه به مطالب، و ارزیابیها و نقدهایی که از استعمار غرب، تمدن غرب و ارزشها و فرهنگ و آداب غرب میشده است، رگهها و زمینههای اولیه حساسیتها و نقاط افتراقی که از بدو ورود غرب مورد توجه ایرانیان واقع شده بود را میتوان بخوبی دریافت. شوق پیشرفت، رفع واماندگی و اخذ تمدن از یک طرف و ترس از هجوم فرهنگی و ارزشی غرب از طرف دیگر، موجب پدید آمدن نظریاتی برای حل این تناقض و معضل مهم شده، در این زمینه آثاری خواندنی در سده اخیر پدید آمده است. به یکی دیگر از این متون توجه میکنیم...
ادامه دارد