مارک اوگدن: شاید جدال منچستریونایتد مقابل لیورپول پرتماشاگرترین بازی لیگ برتر باشد اما آخرین نسخه این رویارویی (1988 امین) در پایان به بحث نازلی بین ژوزه مورینیو و یورگن کلوپ در باب ارزش «توپهای بلند» کشیده شد. گل دقیقه 84 زلاتان ابراهیموویچ پاسخی بود به پنالتی جیمز میلنر در نیمه اول و باعث به دست آمدن تساویای شد که کمک چندانی به هیچکدام از 2 تیم در راه رسیدن به اهدافشان در این فصل نمیکند. اما اگر جدال اولدترافورد یک برنده واقعی داشت، آن عملگرایی (پراگماتیسم) بود علیه اصولگرایی، «روت وان» علیه «گگنپرسینگ». برای باشگاهی که در و دیوار خانهاش مزین به تصاویری از سر بابی چارلتون، جورج بست، اریک کانتونا و کریستیانو رونالدو است روی آوردن به توپهای بلند و بازی مستقیم معمولا ارتداد به حساب میآید اما زیبایی همیشه نمیتواند هر آنچه سر راهش ایستاده را کنار بزند و مورینیو مربیای است که هرگز مشکلی با پتک به دست گرفتن و کوبیدن دیوار دفاعی مقابل تیمش را با هر وسیله ممکن نداشته است. پس وقتی مورینیو دید لیورپول فشار البته نه چندان برنده تیمش را در نیمه دوم تاب میآورد، در فاصله 20 دقیقه مانده به پایان بازی مروان فلینی را جای مارکوس راشفورد سریعتر و ریزنقشتر به زمین فرستاد و بازی را با روی آوردن به فوتبالی هوایی برای تیمش عوض کرد. نظر هواداران یونایتد درباره فلینی، به خاطر تکبعدی بودن بازیاش، دچار 2 دستگی است اما به هر حال این فلینی بود که هفته پیش گل دوم تیمش را در نیمه نهایی ایافای کاپ مقابل هالسیتی زد و تا حد زیادی صعودشان را به فینال قطعی کرد. فلینی در بازی یکشنبهشب هم روی ارسال وین رونی با ضربه سر تیر دروازه لیورپول را به لرزه درآورد و در ادامه همین حرکت بود که ابراهیموویچ ارسال آنتونیو والنسیا را به تور دروازه سیمون مینیوله چسباند و تعداد گلهایش در این فصل را به عدد 19 رساند. اما کلوپ بعد از بازی از تاکتیکهای مورینیو چندان راضی نبود و دل خوشی از آنها نداشت: «توپ 25 دقیقه روی هوا بود. بازی فشار زیادی داشت و آنها مدام از توپهای بلند استفاده میکردند. این بازی دیوانهواری بود. ما فوتبال بهتری بازی کردیم، ما برنامههای بیشتری داشتیم، ما فوتبال خوبی بازی کردیم. اما در 20، 25 دقیقه آخر یونایتد فقط توپ بلند میفرستاد. در آخر بازی یونایتد با مروان فلینی و زلاتان ابراهیموویچ فقط توپ بلند میفرستاد و در این فشار، بعد از دقیقه 80 واقعا مقاومت کردن سخت بود». این ضعف بزرگ کلوپ و تیمش است، اینکه نمیتوانند مقابل توپهای بلند دفاع کنند و خودشان از این تاکتیک برای گل زدن استفاده کنند. پپ گوآردیولا هم از زمانی که از بوندسلیگا به لیگ برتر آمده بارها درباره مدت زمانی که توپ در هوا سپری میکند اعتراض کرده است. اما حقیقت اینجاست که مربیانی که در این لیگ به افتخار میرسند آنهایی هستند که حاضرند اصول خودشان را با ذات فوتبال جزیره همسان کنند و آمادهاند تا جواب موشک را با موشک بدهند. گوآردیولا هنوز حاضر نشده غرورش را کنار بگذارد و تیمش را با توجه به شرایط لیگ تنظیم کند. کلوپ هم به انتقاد از تاکتیکهای مورینیو، چه زمانی که در چلسی بود و چه حالا که در یونایتد است، ادامه میدهد، انتقاد از مربیای که هیچ ابایی از تطبیق دادن خودش و تیمش با وضعیت موجود ندارد.
«من فلینی را روی نیمکت داشتم و لیورپول داشت بشدت دفاعی بازی میکرد. من نگاهی به نیمکت اونا انداختم و دیدم هیچ بازیکنی ندارن که بتونه برای مقابله با بازی مستقیم بهشون کمک کنه». این حرفهای مورینیو در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی بود. او در ادامه توضیح داد: «مردم باید درک کنن که مروان فلینی در چه کارهایی خوبه و در چه کارهایی نیست. مروان توی برخی جنبههای بازی عالیه. برای همین من به باکس لیورپول نگاه کردم و دیدم همش پیراهن زرد میبینم و با خودم گفتم نفوذ به این خط دفاعی کار سختیه و باید از روشی مستقیمتر استفاده کنیم». هفته پیش در افای کاپ نداشتن تنوع در خط حمله بود که باعث شد لیورپول مقابل پلیموس در آنفیلد به تساوی بدون گل برسد و مجبور به شرکت در بازی تکراری شود. در نقطه مقابل یونایتد به این دلیل موفق شد یک امتیاز از این بازی بگیرد که مورینیو حاضر شد رویکرد تاکتیکیاش را تغییر دهد و رو به بازی مستقیم بیاورد. تساوی یونایتد و لیورپول باعث شد چلسی 7 امتیاز با تیم دوم جدول فاصله پیدا کند و 5 تیم دیگر را که تنها 5 امتیاز با هم فاصله دارند در جدالی نزدیک برای قرار گرفتن در جمع بیگفور تنها بگذارد. لیورپول در این راه در 6 بازی آیندهاش باید با چلسی، تاتنهام و آرسنال بازی کند و همینطور سفری داشته باشد به کینگ پاور، خانه مدافع عنوان قهرمانی.