printlogo


کد خبر: 170717تاریخ: 1395/11/2 00:00
واکنش‌های شاعرانه و هنرمندانه به فداکاری آتش‌نشانان در فاجعه پلاسکو
دل آتش‌نشان‌ها زیر آوار

گروه فرهنگ و هنر: وقوع حادثه آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو در تهران که منجر به فروریختن این ساختمان مرتفع و همچنین گرفتار شدن تعدادی از آتش‌نشانان در میان زبانه‌های آتش و زیر آوار شد، واکنش‌های بسیاری را بویژه در فضای مجازی به دنبال داشت که یکی از آنها طراحی پوستری با استفاده از لوگو و پوستر فیلم «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان بود. به گزارش «وطن‌امروز»، محمد روح‌الامین، طراح لوگوی این فیلم در یادداشتی که در مهر منتشر شده، درباره این اتفاق نوشته است: «آیه ٣٢ سوره مائده: هر کس انسانی را زنده کند و از مرگ نجات دهد گویی همه مردم را زنده کرده است. انوار مشعشع این کلمات شگرف در دالان قلب و روح ما که زندگی را سال‌هاست در اسارت لذت فردی می‌گذرانیم، بی‌فروغ گشته. اما گویی اراده‌ای مافوق اراده عرف باطل رایج، قصد دارد تا انسان را به انسانیت خود ارجاع دهد. آنان شنیدند، در گوشه‌ای از شهرشان عده‌ای در دام آذرخشی مهیب گرفتار شده‌اند و بر حسب وظیفه‌ای که آن را هم عاشقانه و فداکارانه پذیرفته بودند، بی‌درنگ به قلب حادثه زدند. کسی از آنها نپرسید در دوره کسب حداکثری منافع شخصی و قربانی کردن جامعه برای خواسته خود، جان شیرینت را به کدام معرکه بی‌رحم می‌بری؟ همسر و فرزندانت چه می‌شوند؟ او از معلم ازلی و ابدی خود آموخته بود که تو آدمی و برای این عنوان باید نشانه‌هایی داشته باشی و از آن شمار «عشق» است. عشقی که با هیچ گفته و شنیده‌ای مخدوش نمی‌شود چون تو آن را با جان خود تضمین کرده‌ای. و تو امروز در آستانه نگاه ما و با غباری که بر ظاهرت نشسته، از باطنی بی‌پیرایه نشان داری.  محمد روح‌الامین. دی‌ماه ١٣٩٥»
طراح پوستر فیلم ایستاده در غبار نیز نوشته است: «انگار این شب لعنتی تمام نمی‌شود. این چه لحظه‌های دردناکی است؟ در روزگاری که مردانگی به تاراج رفته و جایش را نام و نان گرفته، مردان واقعی اینگونه بی‌سیاست دل به آتش می‌زنند. قدم می‌گذارند در مسیری بی‌بازگشت، بی‌فرجام.  امان از ناله‌های مادران در انتظار فرزند و فرزندان در انتظار پدر... امان از ناله‌های مردان زیر آوار... قامت‌شان در غبار خمیده است و روح بزرگ‌شان ایستاده. مردانگی سیاست نمی‌خواهد. دوربینی نیاز نیست. بازی که نیست. مردانگی مرد می‌خواهد». رامبد جوان و تیم خندوانه نیز  شهادت آتش‌نشان‌های فداکار حادثه ساختمان پلاسکو را تسلیت گفتند. به گزارش میزان، رامبد جوان با بیان تسلیت و ابراز همدردی با خانواده‌های داغ‌دیده حادثه ساختمان پلاسکو اعلام کرد به احترام بازماندگان و به خاطر این رخداد تلخ «خندوانه» (پنجشنبه 30 دی‌ماه) پخش نخواهد شد.  وی پس از قدردانی از کار بزرگ آتش‌نشانان و اینکه خانواده شهدا هیچ وقت فکر نمی‌کردند امروز بعد از شیفت کاری خود پدر و همسر خود را نبینند، در ادامه گفت: مسأله‌ای بیش از هر چیزی انسان را اذیت می‌کند، کسانی بودند که حتی بدون لرزش دست‌شان در حال فیلمبرداری و انتشار آن از محل حادثه بودند، گویی که خبرنگار هستند.  جوان گفت: در این میان موضوعی که باعث تاسف است التماس نیروهای آتش‌نشانی و امدادی به این افراد بود که در فیلم‌ها دیده می‌شد برای کنار رفتن و خلوت کردن محل برای انجام کار خود بود. مجری برنامه خندوانه در پایان از مردمی که فهمیدند کجا بروند و چه کاری انجام دهند مثل کسانی که خون دادند و به هر طریقی راه کمک‌رسانی را هموار کردند تشکر و قدردانی کرد. فیلمبرداری از این تصاویر که فرهنگی غلط و متاسفانه رایج در اتفاقات اخیر شده است، در طرح‌ها و یادداشت‌هایی در شبکه‌های اجتماعی مورد نقد قرار گرفته است و از تلاش‌های مجاهدان و آتش‌نشانان تقدیر به عمل آمده است. محمدعلی کشاورز نیز در پیامی درباره این حادثه نوشته است: «این عزیزان را که می‌بینم، امید در جانم جوانه می‌زند. اینکه هنوز آدم‌هایی هستند که چشم‌شان را روی ناملایمات می‌بندند و جان‌شان را در مشت‌شان می‌گیرند و ایثار را مشق می‌کنند. کاش کسی اسم آتش‌نشان‌ها را به جان‌فشان‌ تغییر دهد.‌ای کاش حواس‌مان بیشتر به قدیمی‌ترین برج تهران بود تا در آستانه 53 سالگی‌اش شاهد سوختن و فروپاشی آن نبودیم و سهم‌مان از نفس‌های آخر این برج فیلم گرفتن با موبایل‌مان نبود. شاید اگر تنها یکی، دو نفر قید فیلم گرفتن از این فاجعه تلخ را می‌زدند، مسیر امدادرسانی برای یک ماشین و نجات جان انسانی هموارتر می‌گشت. همیشه حضور در صحنه بهترین کار نیست. گاهی باید صحنه را به دست اهل فن داد تا آنها بتوانند کنترل اوضاع را به دست بگیرند. در کنار آتش‌نشان‌های جان‌فشان قلبم برای کسبه‌ای می‌تپد که
2 ماه مانده به شب عید جلوی چشم‌شان اندوخته‌های‌شان بر باد رفت. نکند در میان این شلوغی آنها را از یاد ببریم». شهاب حسینی نیز در مطلبی در صفحه شخصی خود به موضوع وخامت وضع فرهنگی اشاره کرده و نوشته است: امروز، قلب ایران در مرکز تهران می‌تپد. زیر آوار سنگینی که آرزو می‌کنیم در آن نفس‌ها به شماره نیفتند و این غم انبوه بر سنگینی‌اش نیفزاید. در شرایطی که همگی دل نگران جان هموطنان گرفتار در تلی از خاک و آهن تلنبار شده ساختمان فروریخته‌ایم، نمی‌توانیم به چیزی جز رنج بی‌اندازه عزیزان امدادرسان و دلشوره دردناک بستگان بیندیشیم. این آوار که امروز قلب‌های‌مان را می‌فشارد پیش از آنکه از سنگ و خشت و فلز باشد، حاصل بی تفاوتی واضعان، اهمال ضابطان و حرص و آز مالکان است. دردآورتر از وخامت حال مصدومان، راهبندانی است که ریشه در وخامت حال فرهنگ‌مان دارد. این حادثه، تلنگری دردناک است تا بیشتر به خویشتن بیندیشیم.  خدایا، در این بلای رسیده تنهایمان مگذار».
سروده‌هایی برای ققنوس‌ها
برخی شاعران کشور هم بعد از حادثه ساختمان پلاسکو قطعاتی در وصف آتش‌نشانان سرودند. به گزارش «وطن‌امروز»، حادثه فروریختن ساختمان پلاسکو در تهران که صبح روز پنجشنبه ۳۰ بهمن ماه رخ داد، در میان اهالی شعر نیز بازتاب‌های زیادی داشته است و برخی از شاعران در وصف آتش‌نشان‌ها به سرایش شعر پرداخته‌اند.
برخی از این اشعار به شرح زیر است:
سوختی تا خانه ما را نسوزاند غمی
بر مزارت اشک‌های عاشقان فانوس‌هاست
زیستی در شعله‌ها و پر زدی با شعله‌ها
زندگی با مرگ، شرح غیرت ققنوس‌هاست
علیمحمد مودب
......
طلوع ناگهان‌ها، زیر آوار
غروب قهرمان‌ها، زیر آوار
کماکان می‌تپد با عشق مردم
دل  آتش‌نشان‌ها زیر آوار
میلاد عرفان‌پور
.....
جان بر کف و دل میان آتش داری
چون آتش خاطری مشوش داری
در قحطی غیرت آبروی شهری  
بگذر که تبار از سیاوش داری
محمدرضا وحیدزاده
......
با سر در آغوش خطر رفتند آنها
دارند هر یک صد نشان در آسمان‌ها
مانند ققنوسند هی در سوز و سازند
عشق است شغل اول آتش‌نشان‌ها
مهدی چراغ‌زاده
.....
خبر تلخ و خبر سنگین، خبر، درد
دوباره بغض، گریه، اشک، سردرد
دلم آتش‎فشان بی‎نشان شد
درون سینه‎ام شد شعله‎ور درد
نشد مام وطن آسوده، آرام
رهایش می‎کند یکدم مگر درد
پدر از این خبر زانوش لرزید
پدر جنگیده عمری با کمر درد
خبر می‎گفت مردانی ابر مرد
خبر را گفت با دردی ابر درد
خبرها گفت بیش از بیست جانباز
خبرها در کلامی مختصر، «درد»
همیشه بیست تصویر خوشی داشت
ولی حالا عدد شد ضرب در درد
مفاتیح‌الجنانم را بیارید
دعا گاهی اثر کرده است بر درد
سیدحسن رستگار
 


Page Generated in 0/0133 sec