محمدمهدی تقوی: در هفته هفدهم لیگ برتر، استقلال در خانه برابر تیم یازدهم جدول مثل آب خوردن تسلیم شد و پرسپولیس هم فولاد را مانند موم خم کرد تا اختلاف 2 تیم به 13 امتیاز افزایش یابد؛ امتیازی که خیلی بعید است تا انتهای فصل حتی کاهش یابد چه رسد به اینکه کاملا جبران شود.
اما استقلال را چه شده است و پرسپولیس را چرا نمیتوان متوقف کرد؟
اول درباره پرسپولیس...
من اطمینان دارم برانکو از لحاظ دانش مربیگری در بالاترین سطح نیست و فاصله زیادی با بهترین مربیان دنیا دارد.
اما چطور فردی چون برانکو، از باشگاه معمولیای مانند «پرسپولیس یک دهه اخیر»، یک مدعی ساخت که هم خوب بازی میکند، هم خوب نتیجه میگیرد و هم خوب شگفتی میآفریند؟
نکته مهم این است که «پروفسور» سالها در تیمملی کرواسی و باشگاههای این کشور دستیار درجه یکی بوده؛ سر کلاس یکی از بزرگترین تاکتیسینهای دنیا (تومیسلاو ایویچ) نشسته، دستیار نخست یکی از هیجانانگیزترین مربیان جهان (میروسلاو بلاژویچ) بوده و بعد به مدت
5 سال نفر اول نیمکت بهترین تیمملی آسیا بوده و در 10 سال اخیر هم در کشورهای مختلف دنیا تیمهای مختلفی را به موفقیت رسانده است.
همچنین پروفسور 2 سال است هدایت پرسپولیسی را برعهده دارد که آن را خودش دارد میسازد؛ با دست خودش. او اینک بر همه جنبههای باشگاه پرسپولیس آگاه بوده و تیم خود را بخوبی میشناسد.
دلیل کلیدی موفقیت پروفسور از نظر من، نه فقط دانش کوچینگ بلکه بالاتر از آن، رابطه مناسب با بازیکنان در زمین تمرین و توانایی جلب احترام و رضایت آنها در زمانی است که شما افکار خود را منتقل میکنید. بازیکنان برانکو او را میفهمند، درک میکنند و هر چه میگوید با کمترین اشتباه ممکن اجرا میکنند.
اما چرا رقیب پرسپولیس به این حال و روز افتاده؟
از نظر من کسی مانند «علیرضا منصوریان» نه از لحاظ دانش مربیگری در سطح بالایی قرار دارد نه رابطهای چون دوران نفت با بازیکنان پرادعای استقلال دارد. بیانگیزگی، زور نداشتن برای بازی خوب (غیر از بازی با سپاهان که این روزها معلوم میشود کاملا اتفاقی بود) و گلزنی، مشکلات این روزهای نیمه آبی پایتخت است.
منصوریان در کوتاهمدت قادر به ایجاد روابط مناسب با بازیکنان استقلال نبود؛ در بلندمدت هم نشان داد فاقد چنین کاریزمایی است.
استقلال با احتساب جام حذفی، بیش از 20 بازی انجام داده اما «علیمنصور»ی که سالهای زیادی در این باشگاه حضور داشته، هنوز نتوانسته درد تیم را متوجه شود؛ درمان پیشکش!
استقلال به عقیده بنده، فصل را از دست داده. رده چهارم و رده سیزدهم تفاوت چندانی جز غرور خدشهدار شده هوادار ندارد. اگر قرار است منصوریان بماند و به حرص دادن هواداران استقلال ادامه داده شود، بهترین کار ممکن باز شدن در تیم فوتبال استقلال به روی استعدادهای واقعی است. در استقلال بازیکنانی حضور دارند که کیفیت خیلی خوبی ندارند اما مدام بازی میکنند. به نظرم اگر استقلال از استعدادهای واقعی خود استفاده کند، میتواند شاهد درخشش این بازیکنان در آینده باشد. بازیکنان جوانی مانند سیدمجید حسینی، سیدمحسن کریمی، امید نورافکن، بهنام برزای و فرشید اسماعیلی ستارههای استقلال در این فصل بودند. آنها چون جوان هستند انگیزه زیادی برای درخشش داشتند. میگویم «داشتند» چون با پیچ و مهره کردن آنها به نیمکت در بازیهایی که نباید نیمکتنشین میشدند، برخی از آنها بیانگیزه شدهاند و در بازی با استقلال خوزستانِ بسیار ضعیف شده این فصل، آن را به عینه مشاهده کردیم.
آرزوی خیلی از بازیکنان جوان مستعد بازی در استقلال است اما کسی به آنها توجهی نمیکند.
هدایت استقلال- و البته پرسپولیس- کار هر کسی نیست و من فکر میکنم داشتن روابط حسنه با بازیکنان، کلید موفقیت است و دانش و تجربه در جایگاه بعدی قرار دارد. فاکتورهایی که در پروفسور هست و در علیمنصور نیست.
فصل برای استقلال به پایان رسیده؛ چه واقعبین باشیم چه ایدهآلگرا... .
بهترین فرصت برای آوردن یک برانکو برای استقلال است. برانکوی مورد نظر ما حتی از خود برانکو بهتر است، بدون تیم هم هست: «زلاتکو کرانچار».
آقایان مسؤول! فرصت را بیش از این از دست ندهید؛ استقلال «شوک لازم» است. همین حالا لطفا... .