printlogo


کد خبر: 170780تاریخ: 1395/11/3 00:00
تاریخ مشروطه

دکتر موسی نجفی: تمایز تمدن اسلامی و تمدن غربی
در مقاله دیگر که در شماره دیگر دره‌النجف، تحت عنوان اصلاح ادبی درج است، به مورد و زاویه دیگر بحث توجه شده، در آن عنوان می‌شود که بین اسلام و قوانین تمدن، اختلافی وجود ندارد. مقاله با طرح شبهه سکولارها آغاز می‌شود؛ شبهه‌ای که می‌گوید:
که بعضی از قوانین اسلامیه، خلاف مقتضای تمدن بشری است و از روز اول مبنای آن بر توحش بوده یا اگر به حسب ادوار سابقه که مبدأ ظهور اسلام است، مناسب تمدن آن دوره بوده، لکن در این ادوار عمل به آنها از روی توحش است، نه تمدن بشری؛ و این شبهه واهیه از طرف غرب است که به بلاد شرقیه اسلامیه سرایت نموده و تدریجاً در السنه و افواه بعضی از کسانی که خود را سالک مسلک تمدن عصری می‌دانند، دایر شده.
حتی آنکه در بعضی از جراید مطبوعه طهران، به طبع بعضی از آن شبهات مظلمه اقدام و در کمال جرئت و جلادت به انتشار آنها در بحبوبه مرکز اسلامی مبادرت می‌کند و در اذهان مسلمانان داخل می‌نماید.
در هر صورت، انتشار تمدن حدیث غربی در این قرن، توجه آن به مطلق بلاد اسلامیه قوت گرفته و یوماً فیوماً شدت خواهد کرد و اگرچه مواد آن مأخوذ از تمدن اسلامی است است ولکن بعضی از قوانین اسلامی تصدیق ندارد و به واسطه انس کثیری از مسلمین به قوانین آن نه درباره ایران بلکه در مطلق اقطار اسلامیه اذهان آنها را مشوش بدارد و جلوگیری از این مطلب تکلیف علما است که قوانین تمدن را مطرح کرده مورد مذاکره قرار دهند [و] در حقایق حقانیه آن را که کتاب الهی و سنه نبوی متکفل بیان آن است و اسرار و نکات آن بر اهل غرب محقق شده، بیانات واضحه که مناسب وقت است، مشکوف دارند تا که بر غرب و بومی و داخله و خارجه از روی بینه و برهان واضح و روشن شود که تمدن اسلامی تمدنی است که لایاته الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید.
و ما اگرچه به توفیق حضرت حق و دستیاری امام بر حق که لیلاً و نهاراً به لسان حال و قال حضرتش از روی عجز و نیاز به این مقال مترنمیم (یا غائباً تغب عنار علیته و لا یزال یعین اللطف برعینا) و پیوسته استمداد همت از آن ناحیه مقدسه می‌جوییم، در اداره وظیفه واجبی خود ان‌شاءالله تعالی کوتاهی نخواهیم کرد و هر یک از آن قوانین را در موقع مناسب، به شرح و بسط آن خواهیم پرداخت.
این چند نمونه از مقاله‌های غرب‌شناسی و نقد تفکر غربی درباره ارزش‌ها و اصول اسلامی و آداب قومی، در یک قرن قبل در یکی از حوزه‌های تفکر مذهبی انجام یافته است؛ و نشان از آن دارد که مساله مذکور در ردیف و سطح جدی‌ترین مسائل برای گرایش‌های مذهبی مطرح بوده است. با تاسف باید بگوییم که غلبه و سلطه نامشروع سکولارها در سنوات و دهه‌های بعد و منتهی شدن و الحاق این افکار به چکمه‌های خونین رضاخان و استعمار انگلیس و سپس آمریکا، برای مدت‌ها ریشه نقد و ارزیابی تمدن غربی را با فرهنگ خودی از دسترس جامعه ایران دور نگه داشت. و امروز به لطف پیروزی انقلاب اسلامی و غلبه تفکر دینی بر تفکر سکولار، این نقدها و ارزیابی‌های تیزبینانه می‌تواند بستر و شروع مناسبی برای حرکت فکری جامعه علیه هجوم جدید فرهنگی غرب به ایران اسلامی باشد.
تا اینجا جنبه‌ها و زوایای انتقاد و تمایز از غرب را به کمک اسناد و متون تاریخی جمع‌بندی کردیم؛ اما برای آنکه ببینیم این خط و مرز مهم و عمیق و حساس ولی قلیل و کم‌تعداد، منحصر به عصر مشروطه نبوده و در سنوات و دهه‌های بعدی هر چند به‌ندرت دیده می‌شده و به هر حال در بین متون اندیشه و تاریخ ما تلألؤ و جلوه ویژه‌ای داشته است، به ذکر چند نمونه تاریخی در دهه‌های بعد می‌پردازیم. جریان و تفکر ظریفی که در ابعاد مختلف چون جویبارهایی باریک به دوران امام خمینی(ره) رسیده، به هم پیوسته شده و در مسیری گسترده‌تر به حیات خود ادامه داده است. آنچه دوران مشروطه را به 15 خرداد متصل می‌سازد، چند مقطع و تحول تاریخی است: یکی از آنها دوران جنگ اول جهانی و دوران انقلاب عشرین عراق، و دیگر دوران پس از سقوط دیکتاتور در ایران، پهلوی اول، رضاخان است. در این دو برهه زمانی می‌توان همان گرایش و خط ظریف دوران مشروطه در نجف را امتداد داد و فهمید که این جریان به چه صورت تجلی و حضور خود را در تحولات فکری و سیاسی به اثبات رسانیده است.
منبع: کتاب مشروطه‌شناسی، نشر آرما


Page Generated in 0/0059 sec