وحید شورابی: مقایسه کارنامه اصلاحطلبان در مجلس ششم با عملکرد نمایندگان تهرانی لیست امید در مجلس دهم نشان میدهد ظاهرا جریان اصلاحطلب چرخشی قابل تامل داشته و از طرح شعارهای حداکثری فاصله گرفته است. دیگر از مباحث ایدئولوژیک و پیگیری مباحث تئوریک همچون توسعه سیاسی، سیاست منهای دین و... که توسط نمایندگان دوم خردادی دنبال میشد خبری نیست. گویی نمایندگان تهرانی لیست امید با ادبیات دوم خرداد بیگانهاند. دیگر از آن سخنرانیهای تند سیاسی در مجامع دانشگاهی، نطقهای میاندستور پرتنش در مجلس ششم و طرح مباحثی همچون اصلاحیه قانون مطبوعات، تهدید نظام به خروج از حاکمیت و در نهایت استعفا، خبری نیست.
تحریم انتخابات مجالس هفتم و هشتم، اصلاحطلبان را به این نتیجه رسانده است که ایستادگی بر سر شعارهای حداکثری عایدی برای آنان نداشته و انزوا در صحنه سیاسی کشور را برایشان رقم زده است لذا دستیابی به کرسی مجلس ولو به قیمت کنار گذاشتن مباحث ایدئولوژیک و تئوریک را به تحریم انتخابات ترجیح میدهند. واکنش تئوریسینهای اصلاحات از جمله سعید حجاریان به مصاحبه پروانه سلحشوری، نماینده تهران درباره آزادی پوشش را در همین راستا میتوان ارزیابی کرد. نمایندگان امروز تهران دیگر تاب و توان آن بحثهای فکری را ندارند اما گویی این ضعف فکری به تلاش و تحرک آنها هم گره خورده تا جایی که این انفعال موجب شده حتی صدای رسانههای این جریان نیز بلند شود. در بخشی از گزارش 11 مهر 95 روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد آمده است: «نکته جالب توجه آنجایی است که از میان 30 نماینده تهران در سه ماه نخست تشکیل مجلس تنها 7 نفر به ایراد نطق میاندستور پرداختند و 23 نفر به کل پشت تریبون قرار نگرفتهاند. درباره تعداد تذکرات شفاهی و کتبی نیز باید خاطرنشان کرد در این بازه زمانی 6 نماینده از 30 وکلای ملت به کل میکروفن نمایندگیشان روشن نشده است».
اگر کارنامه مسائل پیگیری شده از سوی نمایندگان لیست امید بویژه نمایندگان تهران را بررسی کنیم خواهیم فهمید سطح پیگیری آنان به لغو کنسرتها، سخنرانیهای علی مطهری و حاشیهسازیهای محمود صادقی تنزل یافته است. از طرفی در میان انبوه مسائل مهم کشور، فراکسیون امید تاکنون 3 جلسه اضطراری درباره لغو سخنرانیهای مطهری و موضوع بازداشت محمود صادقی و وضعیت آرش صادقی داشته که نشان میدهد اشتیاق امیدیها به مسائل حاشیهای بیش از مباحث فکری و پرداختن به مسائل اساسی کشور است. بخشی از این بیتحرکی در میان نمایندگان تهران را میتوان از زبان الهه کولایی شنید که از ورود «پولهای نجومی» و اثرات «رانت سیاسی» بر تصمیمات سیاسی و جهتدهی انتخاباتی سخن گفت. او 9 آبان 95 در گفتوگو با خبرگزاری آنا گفت: «همیشه پول و قدرت در حوزه سیاست تاثیرگذار است. برخی کاندیداها از طریق رانت وارد لیست امید شدند و من این مساله را تکذیب نمیکنم». همچنین روزنامه آرمان 10 آبان 95 به روایت «قدرت پول» برخی احزاب اصلاحات در سهمخواهیهای لیست انتخاباتی اشاره میکند و مینویسد: «احزابی در بین اصلاحطلبان هستند که هیچ نیروی قوی در میان اعضای آنها وجود ندارد و خروجی آنها نهایتاً نمایندگان منزوی در مجلس است، اما به علت داشتن امکاناتی از جمله «چاپخانه» همه ساله در انتخابات گوناگون افرادی را به اجبار در حالتی که وزنهای در انتخابات میان گروههای سیاسی دارند، وارد لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان میکنند». بنا به گفته محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با خبرگزاری مهر مورخ 26 مهر95: « موتور محرکه و توسعه جریان اصلاحطلب با کارگزاران است، سوخت را کارگزاران میرساند، البته نه فقط پول که سازماندهی و ساختار را آنها برعهده دارند». ظاهرا تکنوکراتهای کارگزاران و شعبه دیگر آنان یعنی حزب اعتدال و توسعه با «قدرت پول» خود بیشترین سهمخواهی را در بستن لیست امید در تهران داشتهاند. سهمخواهیای که علی صوفی، رئیس ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان در گفتوگو با روزنامه آرمان در 11 آبان 95 با ادبیات دیگری از آن پرده برمیدارد و میگوید: «لیست 35 نفره به جلسه با حزب اعتدال و توسعه رفت و در آن جلسه که به نمایندگی از دولت بود تعدادی از لیست حذف شدند و تعدادی هم به لیست افزوده شدند که البته قضاوتی روی افرادی که توسط حزب اعتدال و توسعه وارد لیست شدند، نداریم چون به اصرار آن حزب این افراد وارد لیست تهران شدند». در پایان باید گفت نمایندگان مجلس فارغ از جناحهای سیاسی، وظایفی برعهده دارند که فراکسیون امیدیها آنطور که پیداست به آن عمل نمیکنند. جهتگیریهای نمایندگان امیدی حاکی از آن است که فعلا بازی در معادله قدرت و حضور در فرآیندی که منتهی به مناصب حکومتی شود برای آنان بیش از هر چیز دیگری حائز اهمیت است.