دکتر موسی نجفی:
نقد غرب در کتاب المثل العلیا فی السلام لا فی بحمدون
مرحوم آیتالله کاشفالغطاء درباره صداقت غربیها در بیان ارزشهای اخلاقی و مبارزه با کمونیسم، به زوایایی توجه دارد که برای ادامه بحث ما قابل توجه است:
بیش از هر چیز این مطلب را بخوبی باید بدانید که عمل، مؤثرتر از زبان و مفیدتر از آن است؛ و نیز باید بدانید که هزاران مذاکره و کنفرانس و تمامی انجمنها و گروهها هرگاه بنیانگذارانشان به اخلاق شایسته و روش برگزیده ملتزم و پایبند نباشند، کوچکترین اثری برای کارشان پیشبینی نمیشود. بدون تردید خطر کمونیسم تنها از راه عدالت اجتماعی و آزادی انسانها و نابودی ستمگری و تجاوز و ریشه(کن) کردن اخلاق پست سرمایهداری و سودطلبی و یورش نبردن بر حقوق دیگران برطرف میگردد.
شما بهراستی غربیان اینگونه صفات برگزیده را دارید؟
و آیا از اخلاق و روح شایسته و عالی برخوردارید؟
و اصلاً برای اخلاق راستین ارجی میگذارید؟
و چگونه میخواهید چیزی را که ندارید عطا کنید؟
ضربههای دردناک شما و رفتار غیرانسانیتان نسبت به مردم فلسطین، روزگار آنها را سیاه کرده و بر زمان لباس ننگ و ذلت پوشانیده است.
آیا شما نیستید که با دست آلوده به گناهان یعنی یهود پست و فرومایه به عرب ضربه میزنید و مردان و زنان و کودکان معصومشان را میکشید؟ آیا شما نیستید که با پول و اسلحه، یهود را یاری میکنید و آنان را بشدت به این جنایات وا میدارید؟ اگرنه یهود بیچارهتر و کمجرأتتر از آن است که این چنین به عرب گستاخ باشد... آیا نرون جنایات شما را انجام داده است؟ شگفتا که در عین حال از عرب و مسلمانان میخواهید که به بلوک شما بپیوندند و با شما همپیمان شوند و معاهدات شما را گردن نهند.
با دستی به چشمشان میزنید و با دستی دیگر نوازششان میکنید!
آنگاه نویسنده، به جوهر و ماهیت غرب که همان روح مادی آن است اشاره میکند و در بخشی از کتاب با عنوان مادهپرستی، اینچنین به ادامه سخن میپردازد:
امروز آمدهاید و میخواهید با ما کنگرهای برای نمونههای اخلاقی تشکیل دهید! و برای بحث درباره ارزشهای روحی هیاهوها بپا میکنید. آیا شما کسانی نیستید که بلاها و سختیها را بهوجود میآورید و خونهای بیگناهان را در شرق و غرب میریزید؟ تونس، مراکش و الجزایر، در آتش شما میسوزد. کره، هند و چین و کنیا در شرق، به شعلههای شما گرفتار است. تمام اینها از حرص به مال و عشق به ماده است؛ مادهای که در نامهات نوشتهای: مباحثات این کنگره منحصر است به جهات روحی و ارزشهای اخلاقی که در تعالیم دینی آمده و بیپایگی فلسفه مادی را روشن میسازد!
آیا دین در نزد شما غیر از ماده چیز دیگری هست؟
آیا جز ماده، چیزی را میپرستید؟ آیا جز در راه ماده، دنیا را پر از فتنه و فساد کردهاید و آیا جز برای تسلط و استیلا و غلبه بر ماده و فداکاری در راه آن و بنده کردن مردم جهان، بمبهای اتمی و سلاحهای کشنده دیگر را میسازید؟
آیا این کوششها در راه استعمار و سلب آزادیهای مقدس از آزادمردان، جز برای پرستش ماده است و آیا جز برای همین ماده ناپایدار دهانتان به آب میگردد؟ و آیا آقایی و سیادت را جز بر همین ماده سیاه میخواهید؟
آری؛ اهالی قاره آمریکا از عالم قدیم برکنار بودند؛ ولی شیطان شیاطین، استعمار انگلستان، آنها را به این ولایات کشاند و برای مصلحت خویش به این کورهها مشتعل راند... و در وی استعمار را جز به جزء او خواند و دندانهای استعباد را یکایک در دهانش نشاند.
مرحوم کاشفالغطاء در یکی دیگر از قسمتهای کتاب، به وضعیت جامعه آمریکا اشاره میکند و تبعیض، خشونت و نابرابری را جدیترین نشان و مثال و شاهد دروغگویی کسانی معرفی میکند که خود را مدافع آزادی، کرامت انسانی و مبشر اخلاقی عالی میدانند. این دقت و نقادی جوامع غربی در نزدیک به نیم قرن قبل از زبان یک مرجع شیعی در عراق، درخور توجه و دقت است...
ادامه دارد
منبع: کتاب مشروطهشناسی، نشر آرما