عبدالباری عطوان: اکنون و پس از آنکه دونالد ترامپ کارش را به عنوان رئیسجمهور آمریکا آغاز کرد، گمانهزنیها درباره سیاستهای خارجیاش چه در قبال چین یا کرهشمالی یا روسیه و بالطبع مسائل خاورمیانه شروع شده است. دکترعبدالمنعم سعید، پژوهشگر مصری متخصص در امور سیاست آمریکا با توجه به تحصیل و اقامتش در آمریکا از کسانی بود که زودتر از همه به دولت کشورش یعنی مصر هشدار داد امید زیادی به رئیسجمهور جدید آمریکا و دولتش نداشته باشند و از کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز خواست خودشان را آماده کنند و با تغییرات بزرگ در سیاست منطقهای آمریکا، خودشان را سازگار کنند. بارزترین سیاستی که ترامپ طی تبلیغات انتخاباتیاش به آن وعده داد این است که از امروز به بعد آمریکا مجانی از کسی حمایت نمیکند. باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا نخستین کسی بود که کشورهای حاشیه خلیجفارس و به طور مشخص عربستان را اینگونه توصیف کرد که میخواهند مجانی از ایالات متحده سواری بگیرند و به طور کامل به حمایتش تکیه کنند و میخواهند آمریکا به نیابت از آنها وارد جنگهای مختلف شود. در پی این اظهارات اوباما، شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس اسبق سازمان اطلاعات عربستان واکنشی احساساتی و مکتوب به رئیسجمهور آمریکا داد و در 2 روزنامه عربستانی یعنی «عربنیوز» و «الشرق الاوسط» منتشر کرد. الفیصل تاکید کرد کشورش از جمله کشورهایی نیست که پشت کسی مجانی سوار شود و به رئیسجمهور آمریکا ائتلاف مثمرثمر میان 2 کشور طی
80 سال و ارائه خدمات همهجانبه توسط عربستان به ایالات متحده را یادآوری کرد. نقطه مبهمی که نیاز به توضیح دارد مربوط به طبیعت ارتباط مصر و آمریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ است. عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر و مشاورانش همگی بر این باورند که تشابه آرای آنها و ترامپ بسیار بیشتر از نقاط اختلاف است و بارزترین آنها دشمنی 2 طرف با جنبش اخوانالمسلمین است. دولت ترامپ اقدامهایش را برای قرار دادن جنبش اخوان المسلمین که دولت اوباما آن را «میانهرو» به شمار میآورد و رسیدنش به قدرت پس از انقلاب مصر را تایید میکرد، در «فهرست تروریسم» آغاز کرد. علاوه بر آن، دیدار رئیسجمهور مصر و ترامپ کاندیدای وقت جمهوریخواهان در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل به گفته منابع مصری مثبت بود. منابع مصری میگویند زمانی که «کاندیدای برنده» با رئیسجمهور مصر تماس گرفت و از او خواست پیشنویس تهیه شده توسط مصر در شورای امنیت درباره محکومیت شهرکسازی اسرائیلیها در فلسطین اشغالی را فورا بازپس گیرد، با پاسخ مثبت مواجه شد، با این حال نمیدانیم شیوهای که ترامپ در این مکالمه تلفنی در پیش گرفت ترغیبی بود یا تهدیدی؟ تعجیل بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل برای تماس تلفنی با ترامپ در روز یکشنبه، برای آنکه نخستین نخستوزیری باشد که دست به این اقدام بزند، حکایت از تمایل اسرائیلیها برای سلطه بر این مرد و ترسیم خطوط سیاستهای منطقهایاش دارد، گویی که وی نیاز به این دخالت دارد. ترامپ انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی را در رأس اولویتهای دولتش قرار داد و دیوید فریدمن را که از خود نتانیاهو تندروتر است به عنوان سفیر کشورش در سرزمینهای اشغالی تعیین کرد. عربها ضعیف و دچار اختلاف و شکاف هستند و هیچ برگ برندهای برای فشار بر رئیسجمهور جدید ندارند و گزافهگویی نکردهایم اگر بگوییم بیشتر آنها از ترس وی رعشه بر اندامشان افتاده است و به همین دلیل بدترینها را انتظار دارند اما دشمنانشان برعکس، به طور مثال در تهران تهدید کردند در صورتی که ترامپ تهدیداتش را عملی کند و توافقنامه هستهای را لغو کند، غنیسازی اورانیوم را با درجه بالا آغاز میکنند. عربها نه اورانیوم غنیشده دارند و نه سانتریفیوژ برای غنیسازی آن، اهمیت نفتشان نیز در جهان رو به افول است و به همراه آن ذخایر مالیشان رو به پایان و ارتشهایشان به تدریج در حال تحلیل رفتن است. وضعیت تاسفبار به معنای واقعی کلمه بر اعراب حاکم شده و دردناکتر از همه این است که هیچگونه بررسی واقعی برای شناخت دلایل رسیدن به این وضعیت و مشخص کردن مسؤول این وضعیت با شفافیت و شجاعت وجود ندارد. وقتی ایران تهدید به غنیسازی اورانیوم (با درجه بالا) میکند و گروهی مانند طالبان ترامپ را تهدید میکند و از او میخواهد نیروهایش را از افغانستان خارج کند، عربها از ترس و وحشت سکوت اختیار میکنند و این خودش خلاصه صحنه عربی با تمام بدیهایش بدون هیچگونه روتوشی است.