محمد زعیمزاده: گویا این روزها سامانه ایدهپردازی سیاسی و تصویرسازی رسانهای دولت- اگر وجود خارجی داشته باشد و همه چیز اقتضایی نباشد- دچار اختلالات جدی شده است. به نظر 2 مساله تمدید قانون ISA توسط کنگره و پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده در بعد سیاست خارجی و البته درگذشت آیتالله هاشمیرفسنجانی در حوزه سیاست داخلی بشدت دستگاه محاسباتی این مجموعه را دچار بحران کرده است.
اگر تا چندی پیش سیاست تیم رسانهای دولت عکسبرداری از اقدامات دولت و تصویرسازی مصنوعی از این موضوعات بود، به نظر میرسد این شیوه نارسا وارد فاز جدید شده است؛ سیاست عکسبرداری به این معنا که پیشفرض تیم رسانهای دولت پیشتر این بود که میتوان با ارائه تصاویری باب دل گروههای سیاسی و سلایق اجتماعی مختلف همه را راضی کرد، مثلا اگر یک روز در دانشگاه حرف تند سیاسی توسط دولت زده میشد بلافاصله سعی میشد با اقداماتی از جنس سر زدن به خانواده شهدا یا تعریف و تمجید از حاکمیت جبران مافات شود، بکگراند ذهنی تصمیمسازان دولت هم این بود که هر گروه تصویر دلخواه خود را میبیند اما واقعیت این است که همه سلایق امروز، در عصر مردمی شدن رسانهها تمام تصویر را میبینند، اینگونه میشود که در درازمدت و حتی میانمدت در میان همه گروهها تصویری اولا متناقض و ثانیا میانگینی از حداقلها در ذهن مخاطب از دولت پدید میآید، تصویری که در سال پایانی دولت سبب شده بهرغم برخورداری دولت یازدهم از بزرگترین رانتهای حاکمیتی در حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی در حداقلیترین موقعیت اجتماعی در بین دولتهای مستقر در آستانه انتخابات در تاریخ پس از انقلاب قرار بگیرد.
اما در این روزها کار از این هم فراتر رفته و یک پیشفرض دیگر هم در ذهن تصمیمسازان دولت یازدهم جاساز شده است، گویا مسؤولان دولت اخیرا به این نتیجه رسیدهاند که میتوان نو به نو به مخاطب فضایی ضد فضای القایی قبلی القا کرد، یعنی اساسا میتوان برای مخاطب کلا شعوری در نظر نگرفت و فرض کرد مثلا مثل فیلمهای جنایی سر 80 میلیون ایرانی به شیء خطرناکی برخورد کرده و کلا حافظهشان پاک شده است و همه حرفهای سابق ما را فراموش کردهاند، تنها با این پیشفرض است که میتوان سخنان این روزهای مقامات دولتی را تحلیل کرد.
مثلا همین هفته پیش بود که جناب رئیسجمهور در سخنانی مهم که در هیاهوی این روزهای رسانهها کمتر دیده و شنیده شد، گفت: همه تحریمها، تحریمهای هستهای، بعد از اجرایی شدن برجام در 27 دیماه سال گذشته، برداشته شده است.
جالبتر اینجاست که همان روز روحانی در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره لغو نشدن تحریمها گفت: «در رابطه با برجام مقصود تحریمهای هستهای است و الا درباره تحریمهای دیگر اصلاً مذاکره نکردیم و دنبالش هم نبودیم. تحریمهای هستهای با اجرایی شدن برجام در بخشهای دولتی، تقریباً برداشته شده است».
جالبتر اینجاست که تنها حسن روحانی نبود که در مساله عواید برجام و تعهدات غرب در مساله برجام با این دست فرمان راند، عباس عراقچی هم پس از یک غیبت نزدیک به 2 ماهه وارد میدان شد و در اظهارنظری به مناسبت یک سالگی اجرای برجام در رابطه با لغو تحریمها گفت: سوال این است که آیا این تحریمها برداشته شده؟ میشود پاسخ مثبت داد. همه تحریمها و موانعی که بر سر راه اقتصاد ما بوده، برداشته شده است.
خب! اگر فرضمان این باشد که مطبوعات و نخبگان سیاسی و مردم کلا همه چیز یادشان رفته است میتوان با اعتماد به نفس همه این حرفها را به زبان آورد اما فعلا در شرایطی هستیم که میتوان با یک جستوجوی ساده اینترنتی به خاطر آورد که جناب روحانی فردای انعقاد برجام خیلی خوشحال و خرم مقابل همه دوربینها در سخنانی 180 درجه مقابل حرفهای امروزش گفت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم طبق این توافق در روز اجرای توافق تمام تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی و اشاعه هم لغو خواهد شد. تمام تحریمهای مالی، بانکی و مربوط به بیمه و حملونقل و مربوط به پتروشیمی و فلزات گرانبها و تمام تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو و نه تعلیق خواهد شد. حتی تحریم تسلیحاتی هم کنار گذاشته میشود».
همچنین محمدجواد ظریف نیز با حضور در کمیسیون برجام با تاکید مجدد بر این مساله تصریح کرده بود: «کل تحریمهای اقتصادی، مالی و پولی اتحادیه اروپایی، همچنین کل تحریمهای ایالات متحده که بر شخصیتهای غیرآمریکایی اعمال میشود از روز اجرا لغو خواهد شد».
«ما باید باور کنیم نمیتوان همه را فریب داد، اگرچه برای مدت کوتاهی ممکن است دل مردم فریب بخورد اما در بلندمدت ممکن نیست و اینگونه نیست که اگر صاحبان تریبونها دائما حرف خود را بزنند مردم همیشه حرف آنها را باور کنند». این بخشی از سخنان سیدحسن خمینی است که چندی قبل تیتر یک تعدادی از روزنامههای اصلاحطلب بود.