گروه اقتصادی: ۱۵۰ فعال بازار سرمایه در نامهای به اظهارات هفته پیش رئیسکل بانک مرکزی واکنش نشان داده و اعلام کردند در برابر فاجعه بانکها، بانک مرکزی همانقدر مسؤولیت پاسخگویی دارد که سازمان بورس وظیفه حمایت از سهامداران را دارد. به گزارش «وطنامروز»، همزمان با بازگشایی نماد بانک ملت در بورس و زیان 3600 میلیارد تومانی سهامداران، شاخص کل بورس تهران سقوط کرد و این سقوط عجیب فعالان بورسی را نگران کرد. درحالی بازار سرمایه با چالشهای متعددی روبهرو بوده و روند نزولی شاخص همچنان تکرار میشود که اظهارات هفته گذشته ولیالله سیف، با واکنشهای متعددی در شبکههای اجتماعی فعالان بازار سرمایه روبهرو شده است. وی در همایش سیاستهای پولی گفته بود: بورس مکانی برای قیمتگذاری و ریسک بوده و سهامداران خرد به این نکته آگاه هستند. بنابراین گلهمندی از نوسانات قیمتی و تغییرات شاخص، منطقی به نظر نمیرسد. با توجه به اینکه سازمان بورس پس از مدیریت و حسابرسان مستقل بانکها، رکن سوم مسؤول است، انتظار میرود درباره بانکها با دقت و حساسیت بیشتری عمل کند، چرا که شفافسازی یکی از مأموریتهای این نهاد است. در پی این اظهارات، 150 فعال بازار سرمایه در نامهای به این مقام مسؤول، نکاتی را اعلام و تاکید کردند در برابر فاجعهای که در بانکها رخ داد، بانک مرکزی همانقدر مسؤولیت پاسخگویی دارد که سازمان بورس وظیفه حمایت از سهامداران را دارد. در بخشی از این نامه آمده است: «برخلاف نظر شما، به اعتقاد نگارندگان این نامه نوسانات منفی سهام بانکها و دود شدن چند هزار میلیارد تومان از ثروت سهامداران، جای گلهمندی دارد. ما در سالها با مفهوم ریسک و انواع آن آشنا شدهایم. میدانیم نوسان در بازارهای جهانی ممکن است منجر به تغییر سودآوری شرکتهایمان شود. میدانیم ممکن است نرخ بهره در بازار پول تغییر کند و ارزشگذاری سهام در بازار سرمایه نیز با تغییراتی مواجه شود. نیک میدانیم ممکن است کارخانهای که سهامدارش هستیم شبانه آتش بگیرد و تمام داراییمان سوخت شود ولی تغییر ذائقه یکشبه بانک مرکزی در رابطه با استانداردهای صورتهای مالی بانکها را در رسته سوءمدیریتها طبقهبندی میکنیم نه ریسکها. هیچکس با شفاف شدن صورتهای مالی بانکها مخالف نبوده و آنچه مورد اختلاف است، نحوه انجام این کار و انداختن تمام هزینه این شفافسازی به دوش سهامداران بانکهاست. مشکلاتی که برای بانکها به وجود آمده است و همه از آنها خبر داریم میتوانست جای یک ساعت در چند سال و با برنامهریزی و حمایت دولت و بانک مرکزی مرتفع شود». در ادامه این نامه با اشاره به ساماندهی اشتباه موسسات غیرمجاز در بانکهای بزرگ آمده است: «در منطق ما، ادغام موسسه میزان در بانک صادرات و تحمیل ضرر چند 100 میلیاردی به این شرکت، برای جلوگیری از تجمع سپردهگذاران این موسسه ریسک تلقی نمیشود، بیعدالتی نام میگیرد. واضح است فردی که در فضای امروز در موسسات غیرمجاز به هوای دریافت چند درصد سود بیشتر سپردهگذاری میکند، ریسک بیشتری نسبت به سپردهگذاران عادی بانکها متحمل میشود. لطفا برایمان توضیح دهید به چه علت هزینه ریسک این فرد را باید سهامداران بانک صادرات یا بانک پارسیان یا... متقبل شوند؟ جناب آقای رئیس، کافی است اندکی با بانکداری اسلامی آشنا باشیم تا بدانیم در صورت زیان بانک، سهامداران و سپردهگذاران هر دو صاحب ضرر شدهاند و اگر این زیان برگردن سهامداران به تنهایی بیفتد، سود پرداختی بانک از نظر شرعی دچار اشکال میشود. در واقع فلسفه سود علیالحساب و قطعی شراکت سپردهگذار در سود ایجاد شده در بانک است. حال چگونه است که تنها سهامدار بانک باید متحمل زیان شود؟»
در ادامه این نامه آمده است: «میدانیم و میدانید که این بانکها تا سالها حیاطخلوت دولت برای اعمال حمایتها از بخشهای مختلف اقتصادی بودهاند. در واقع حجم زیادی از بدهی ایجاد شده و مشکلات عدیده ناشی از رفتارهای سیاسی و زورگویی دولتها به این بانکها در ادوار مختلف بوده است. باز میدانیم هیاتمدیره این بانکها تمام توسط دولت انتخاب و توسط بانک مرکزی تایید صلاحیت میشود. بهنظر شما این انتظار عجیبی است که تکلیف بدهی دولت به این بانکها مشخص شود؟ در حالی که هر دو طرف میز مذاکره دولت است؟ آیا این نبود زمانبندی و تعیینتکلیف نشدن بدهی دولت به بانکها، نشانه بیبرنامگی دولت نیست؟ آیا این ریسکی تحمیلی به بازار سرمایه از سوی سایر نهادها نیست؟ چگونه است که شفافیت برای همه خوب است غیر از خودمان؟ جناب آقای دکتر سیف به ما به عنوان فعالان بازار سرمایه کمک کنید چگونه ریسک تغییر ذائقه بانک مرکزی در ایام پیشرو و تصمیمات یک ساعته را در محاسباتمان اندازهگیری و لحاظ کنیم؟ اگر فردا نظر بانک مرکزی به افزایش ذخایر بود تکلیف چیست؟ اگر فلان موسسه غیرمجاز را در بانکی که در آن سهامداریم ادغام کردند چه کنیم؟ اگر تکلیف کردند به فلان گروه جامعه وام با بهره پایین تعلق بگیرد تکلیفمان چیست؟ آقای سیف بگویید اگر دولت مثلا روزی اوراق سلامت منتشر و بانکها را ملزم کرد با وجود عدم صرفه اقتصادی این اوراق را خریداری کنند، چه باید کنیم؟مگر نه اینکه هر ساله همه این اعداد و ارقام در گزارشهای سالانه افشا میشد و بانک مرکزی نیز آنها را تایید و اجازه تقسیم سود میداد؟ حال چگونه انتظار دارید ذهن شما را بخوانیم و حدس بزنیم سیاستهای آتیتان در زمینه این صورتهای مالی چیست؟ فراموش کردهاید که همین بانک مرکزی صورتهای مالی بانک ملت را امسال تایید کرد و به آن مجوز افزایش سرمایه داد؟ حال اگر سودی وجود نداشت یا مورد تایید نبود چرا و چگونه به بانک ملت اجازه افزایش سرمایه از محل سود انباشته دادید؟ در پایان این نامه آمده است: آقای دکتر واقعیت این است که خیلی از ریسکها از طریق بانک مرکزی به نظام بانکی کشور تحمیل شد. مثلا تایید صلاحیت مستقیم افراد حقیقی توسط بانک مرکزی براساس اساسنامه تیپ بانک مرکزی سبب شد مدیران انتخابی پاسخگوی نظام بنگاهداری نباشند. یا انتشار اوراق مشارکت 23 درصد در بهمن 93 با تضمین بانک مرکزی ریسکهای سیستماتیک بانکها را بشدت افزایش داد. همانطور که میدانید این روزها بازار سرمایه حال و روز خوشی ندارد. ما معتقدیم یکی از دلایل این حال وخیم، سیاستهای پولی کشورمان و بلاتکلیفی در آن ناحیه است. حدود 4 سال قرار است نرخ سود بانکی را متعادل و همگون با تورم کنیم ولی تاکنون کوچکترین پیشرفتی نداشتهایم. اکنون مدتهاست میگوییم بزودی ارز تکنرخی میشود ولی نهتنها تکنرخی نشده که به تعداد نرخهایش در روزهای اخیر افزوده شده است. اکنون سالهاست میگوییم موسسات غیرمجاز باید تعطیل شوند ولی این حرف را تنها در سخنرانیهایمان میگوییم و این موسسات همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند. بدهی دولت به بانکها در حال افزایش است و همه اینها فشار به بازار سرمایه و فضای کسبوکار و سرمایهگذاری را صدچندان میکند. آیا وقت آن نرسیده است از این بلاتکلیفی تصمیمات یکشبه خارج شویم و آهستهآهسته به سمت اصلاح و کمک به فضای کسبوکار و تولید گام برداریم؟