دکتر موسی نجفی: نظر به مصائبی که بر عراق و اهالی عراق وارد گردیده، این مصائب نتیجه آرای سلف شما مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی که همه ایشان را میشناسند، میباشد. ایشان در یکی از مذاکرات اخیر خود ادعا نمود که خواهان صلح بین حکومت و ملت هستند و از خونریزی و قتل اجتناب مینمایند و امکان ندارد من تردید نمایم که مانند حضرتعالی به این مسائل توجه ننماید. حکومت بریتانیای عظمی، همیشه متکی بر 3 اصل است:
1- اصل ترحم، 2- اصل عدالت، 3- اصل آزادی دین و عقیده.
قبل از شروع جنگ اول، انگلستان که شعارش صلح و مسالمت است، دارای سپاه کوچکی برای دفاع از خود بود و چون دشمن شکست خورد و آتش جنگ خاموش شد، بریتانیا دارای 5 میلیون سرباز و سپاهی بود. پس از ختم زد و خورد، انگلستان سربازان خود را مرخص کرد تا به میهن و منزل خود بروند ولی هر وقت لزومی پیدا کند، دو مرتبه به سربازی دعوت میشوند. از جنبه ثروت لزومی ندارد که وضع انگلستان را تشریح کنم؛ زیرا این مطلب مانند آفتاب روشن است. اهل عراق، دولت انگلستان را بعد از غلبه بر ترکها قبول کردند و از وجود سربازان انگلیسی در شهرهای عراق از نظر حفظ امنیت خوشحال بودند. متأسفانه مفسدان و مغرضان که این حسن تفاهم و تعداد کم سربازان ما را دیدند، تحریک نموده و افکار مردم را مشوش و خلاصه وضع اسفانگیز فعلی را بهوجود آوردند. اکنون وضع از چه قرار است؟ عشایر عراق در حال جنگند اما نیروی آنها زیاد نیست و کمپولند و وسایلی برای اختراع آلات جنگی ندارند؛ از خارج هم نمیتوانند استعانت جویند و هرگاه مجدداً به کارهای کشاورزی مشغول نشوند، از گرسنگی تلف خواهند شد. تاکنون هر چه میتوانستند تکان بخورند و جد و جهد بنمایند، کردند و بیش از این هم نمیتوانند کاری انجام دهند. آنها به رأیالعین مشاهده میکنند که نیرویشان رو به زوال است؛ هر چند به واسطه کمی سرباز، عشایر مشکلاتی برای حکومت ایجاد نمودند ولی موقتی است. هر روز کشتیها در بصره نیرو و توپ و بمب و مسلسل و سایر لوازم جنگی پیاده میکنند و هرگاه مایل باشید، ممکن است نماینده ویژه خود را برای مشاهده به بغداد اعزام فرمایید، ما مقدم او را گرامی خواهیم داشت و بدون تأخیر صحیح و سالم بر میگردانیم؛ بنابراین نتیجه، نهایی معلوم است. پس چرا بیجهت خونریزی شود؟ حکومت انگلستان بنابر قوانین جاری، بعضی از شیوخ و افرادی را که موجب گمراهی مردم شدهاند، مجازات خواهد کرد. نامهای آنها در نزد من هست؛ همچنانکه خودشان میدانند و شکی نیست که سرکار عالی هم آنها را میشناسید و لزومی ندارد که اسامی آنها را در اینجا معرض دارم ولی سایر عامه مردم خوفی نیست و لازم است آنها به شهرها و منازل خود مراجعت نمایند و به کارهای عادی خود مشغول گردند و اطمینان کامل داشته باشند کسی معترض نخواهد شد و چون حل این مشکلات همانطور که بر حضرتعالی پوشیده نیست، لازم است، لذا کلنل هاول- مسؤول امور مالی- را به نمایندگی تعیین نمودم تا در مذاکرات برای جلوگیری از زد و خورد و ختم آن شرکت کند و چون سرکار عالی هم تمام وقتتان صرف امور دینی و وسایل روحانی میشود، مستدعی است نماینده یا نمایندگانی که مورد اعتماد باشند، برای ملاقات و مذاکره با کلنل هاول تعیین فرمایید تا به حسن تفاهم طرفین این مساله مهم حل گردد. این مطلبی بود که لازم بود به عرض عالی برسانم. در خاتمه، احترامات فائقه و تحیات صمیمانه خود را تقدیم میدارم.
والسلام
بغداد، 13 ذیحجه 1338/20 سپتامبر 1920 فرماندار کل- کلنل ولسن»
جواب شریعت اصفهانی به کلنل ولسن، فرماندار کل عراق
«حضرت آقای فرماندار کل بغداد!
از نامهای که برای من ارسال نموده و به وسیله هواپیما در مراکز زد و خورد و در روزنامه العراق انتشار دادهاید، استحضار حاصل کردم. منظور این بوده است که به مطلب توجه خاصی نموده و جواب آن را بدهم. قبل از وصول نامه شما، مکرر پاسخ آن را دادهام؛ آنطور که باید و شاید، برای جلوگیری از خونریزی و حفظ نفوس کوشیدهام؛ در اعلامیههای خود تذکر دادهام قبل از اینکه از توانایی و قدرت ما خارج شود، علاج کار را بنمایند. شکی نیست شما میدانید تدارک این مطلب به این است که حقوقی را که مردم مطالبه مینمایند و شما غصب نمودهاید، به آنها بدهید؛ [و] برای اینکه از تقاضاهای مردم مطلع نشوید، در گوشها پنبه گذاشتهاید.
ادامه دارد
منبع: کتاب مشروطهشناسی، نشر آرما