printlogo


کد خبر: 171563تاریخ: 1395/11/17 00:00
چرا ناگهان این بلا بر تراکتور نازل شد؟
بحران مدیریت

مهدی طاهرخانی: وقتی خبر محرومیت تراکتورسازی از نقل و انتقالات زمستانی از سوی فدراسیون فوتبال اعلام شد، موج سنگینی فوتبال ایران را فرا گرفت. سنگین‌تر از قبلی که متوجه استقلال شده بود. حالا دیگر بحث یک گاف نیست. موضوع اشتباه و سهل‌انگاری یکی دو مدیر نیست. مدیریت در فوتبال ما تبدیل به حیاط خلوت جاهای دیگر شده از این رو هر کسی برای تجدید قوا و یارگیری ترجیح می‌دهد مدت زمانی را در فوتبال سپری کند و سپس به خاستگاه اولیه‌اش بازگردد.
تا پیش از این منتقدان گلایه می‌کردند چرا مدیران غیراقتصادی و اصولان مدیران هزینه باید بر مسند کار باشند ولی حالا با توجه به آنچه در باشگاه استقلال و تراکتورسازی رخ می‌دهد، باید خواسته را تقلیل داد و گفت: کاش فقط مدیرانی بیایند که بدانند همین سرمایه رانتی و دولتی که در دست‌شان است را چگونه اولویت‌بندی کنند.
باشگاه تراکتورسازی از آذرماه همین امسال  می‌دانست پرونده‌ای از سوی یکی از بازیکنان خارجی سابقش به جریان افتاده است. یک جست‌وجوی ساده در بین خبرها نشان می‌دهد اوایل آذرماه این خبر رسانه‌ای شد و مدیرعامل باشگاه در صفحه اینستاگرامش اطمینان خاطر داد مشکل را حل می‌کند و جای نگرانی نیست!  مبلغی نزدیک به 2 میلیارد باید به پدرو ویلا پرداخت می‌شد اما نشد. دلیلش هم تنها دو چیز ساده است؛ مدیران حقوقی تراکتورسازی خطر را جدی نگرفتند و تصور کردند کار تا پایان فصل کش پیدا می‌کند و در انتهای فصل این مدیریت چه با قهرمانی چه بی‌قهرمانی می‌رود و این بدهی می‌ماند برای مدیر نگونبخت بعدی. مقصر دیگر هم مدیرعامل باشگاه است که هیات مدیره را به هیچ انگاشت و تصور کرد یک‌تنه قادر به حل همه مشکلات است. خدا به فوتبال ایران رحم کرد که این مدیر نتوانست پیروز انتخابات فدراسیون فوتبال شود. باشگاه تراکتورسازی شاید تنها باشگاه به ظاهر حرفه‌ای جهان فوتبال باشد که 9 ماه است هیات‌مدیره ندارد و از قضا اعضای این هیات‌مدیره در اعتراض به تکروی‌های مدیرعامل استعفا داده‌اند که مورد قبول واقع نشده است.
بی‌پولی بهانه است. مدیرعامل تراکتورسازی پول به اندازه کافی داشت؛ آنقدر که به سروش رفیعی پیشنهادی نزدیک به یک‌میلیارد تومان برای نیم‌فصل بدهد، آنقدر که سجاد شهباززاده را ناگهان هوایی کند و از آنتالیا به تبریز بیاورد، آنقدر که عالیشاه و نوراللهی هول شدند و وسط راه تیم‌شان را  در راه کسب قهرمانی تنها گذاشتند و رفتند خدمت تا یکی دیگر را قهرمان کنند. تا دیروز گلایه این بود عوض مدیران هزینه باید مدیریت درآمدزا بر فوتبال ما حاکم شود اما حالا عاجزانه هواداران می‌خواهند اگر مدیر هزینه هم می‌آورید دست‌کم کسی باشد که بداند اولویت چیست. هنوز یک هفته از نامه آجورلو به وزیر ورزش نمی‌گذرد که در آن فغان برآورده بود که از مدیریت فدراسیون نا امید است. او همه را متهم به ندانستن و ضعف کرد و حالا مشخص شده باشگاهش مدت‌هاست محروم است و اصلا مدیرعامل از این موضوع بی‌خبر بوده است.
یک بحران تمام‌عیار حالا پیش روی کسانی است که در یکی، دو هفته گذشته اساس مدیریت و پاکی فوتبال ما را به زیر علامت سوال کشیده  بودند و مرتب مدعی بودند این مردان اشتباهی بر سر کار هستند.  استقلال 3 بازیکن جدید را نتوانست جذب کند اما وضعیت تراکتور به مراتب بدتر است، چرا که آنها 3 بازی را با بازیکنانی انجام دادند که طبق حکم فیفا حق امضای قرارداد و بازی برای تراکتورسازی را نداشتند! نتیجه این 3 بازی و حقی که از رقبا پایمال شده چه می‌شود؟
هواداران تراکتورسازی که بدون تردید از بامعرفت‌ترین هواداران فوتبال ایران هستند حالا باید از چه کسی در این باره سوال کنند و بپرسند چرا این مساله رخ داده است؟ وقتی مدیری احساس می‌کند یک‌تنه قادر به قهرمان کردن تیمش است و هیچ نیازی به مصوبه و دستورات هیات مدیره ندارد، این روزها هم باید خودش پاسخگو باشد. این دیگر نامش گاف نیست. ریشه در هزاران اشتباه خودکرده دارد. کمیته حقوقی و بین‌الملل تراکتورسازی تا امروز برای این پرونده به ظاهر ساده چه اقداماتی را انجام داده است؟ چرا اعضای هیات مدیره نباید نسبت به این مسائل حساس و پرسشگر می‌شدند؟ دنبال مقصر گشتن و پاس دادن ایرادات به مدیریت قبلی دیگر چاره‌ساز نیست. همانگونه که اگر تراکتورسازی در این فصل قهرمان شود تا ابد سندش را به اسم مدیریت فعلی می‌زنند و هیچکس از مدیران قبلی یادی نمی‌کند، امروز هم  این فاجعه تمام‌قد برای مدیریتی است که ادعا می‌کرد در فدراسیون ایران هیچکس اصول اولیه مدیریت را هم نمی‌داند.
از محرومیت استقلال و تراکتورسازی کسی شادی نکند، فیفا برای مهار بی‌نظمی‌های مالی فوتبال ایران روش خودش را یافته و تا وقتی که مدیرانی از جنس واقعی بر مسند کار نباشند باید شاهد نشستن این شتر دم در یک یک باشگاه‌های بدهکار ایران بود. کار از گاف گذشته و کم‌کم به روند معمول باشگاهداری نمونه ما مبدل می‌شود. سومی در راه است. فقط کمی صبر کنید.


Page Generated in 0/0054 sec