داستان روایت شده از زبان مقامات رسمی درباره حادثه 11 سپتامبر پر از نقص است. عبور هواپیما از مسیر بزرگراه و پارکینگ پنتاگون بدون هیچگونه تخریب را نمیتوان ممکن دانست و با توجه به دلایلی که در ادامه ارائه میشود، دخالت هواپیمای بوئینگ در این ماجرا کاملا غیرممکن به نظر میرسد. با توجه به اندازههای داده شده (عرض تخریب شده ساختمان و طول بالها) اگر هواپیمایی از مدل بوئینگ 757 در این حادثه دخالت داشت، فقط برخورد دماغه هواپیما همینقدر موجب خرابی میشد. اگر بخواهیم روایت مقامات رسمی را بپذیریم، باید قبول کنیم که هواپیما پس از برخورد دماغهاش، درجا متوقف شده و در نتیجه بالها هیچگونه صدمهای به ساختمان وارد نکردهاند. دماغه هواپیما، ترکیبی از مواد کربنی بسیار مقاوم، بدنه آن از آلومینیوم و فلزات بهکار رفته در موتورهای هواپیما نیز ساخته شده از فولادی با قدرت تحمل دمای بسیار است. ضربه حاصل از برخورد این مجموعه عظیم و محکم با سرعت چند صد کیلومتر در ساعت، حتما توام با انفجار بوده؛ بویژه با وجود سوخت ذخیره شده در بالها. اما پس از فرونشاندن آتش هیچ اثری از بقایای هواپیما در تصویر مخابره شده آسوشیتدپرس دیده نمیشود. در حالی که این تصویر در دقایق اولیه پس از خاموش کردن آتش گرفته شده است. اد پلاگر مسوول آتشنشانی منطقه آرلینگتون در کنفرانس خبری 12 سپتامبر به نکات درخور توجهی اشاره داشت. پلاگر به صراحت گفت: گروه او با هدف جلوگیری از گسترش آتش به پنتاگون اعزام شدند، اما از نزدیک شدن آنها به نقطه اصلی آتش، جلوگیری به عمل آمد و فقط گروه ویژه تجسس (FEMA’S) و گروه نجات اجازه پیدا کردند به نقطه اصلی آتش و لاشه هواپیما نزدیک شوند. در این کنفرانس مباحث و گفتوگوهای جالب دیگری هم مطرح شد.
یکی از گزارشگران حاضر در کنفرانس از پلاگر سوال کرد: چیزی از لاشه هواپیما باقی مانده بود؟
پلاگر: آنچه از هواپیمایی که در داخل محوطه به چشم میخورد و آنچه ما در زمان فرونشاندن آتش دیدیم، قطعاتی کوچک بود، نه چیزهایی نظیر پارههای بدنه اصلی هواپیما و... .
گزارشگر: جناب رئیس! قطعات کوچکی از هواپیما در اطراف محل حادثه در بزرگراه مشاهده شده، میتوانید بگویید که آن هواپیما منفجر شده؟ آیا به نظر میرسید این انفجار ناشی از انفجار سوخت هواپیما باشد؟
پلاگر: میدانید؟ بهتر است من وارد این موضوع نشوم، خیلی از شاهدان عینی میتوانند اطلاعات بهتری در رابطه با این موضوع و نحوه حرکت هواپیما به سوی پنتاگون و بقیه قضایا در اختیار شما بگذارند، اطلاعی نداریم، لااقل من اطلاعی ندارم.
گزارشگر: سوخت هواپیما کجا رفت؟ فقط...؟
پلاگر: ما یک گودال دیدیم، فکر میکنم، آنجا... فکر میکنم آنجا اثر برخورد دماغه هواپیما باشد.
هواپیمایی که فقط دماغهاش با ساختمان برخورد کرد!
اگرچه مقامات رسمی نظیر نمایندهای از کنگره و یک عضو ارشد ارتش آمریکا ادعا کردهاند، هواپیما را دیدهاند اما هیچکس دیگری، به جز قطعات غیرقابل تشخیص، هیچ قطعهای از هواپیما را حتی قطعهای از چرخهای آن را ندیده است. دوربین مداربسته مستقر در زوایای پنتاگون از جمله در منطقه فرضی ورود هواپیما نیز گفتههای مقامات یاد شده را تایید نمیکند. دوربینها در همه زوایای تحت پوشش و در همه لحظههای حادثه هیچ تصویری از ورود هیچ هواپیمایی ثبت نکردهاند.
یک بار دیگر گزارش مقامات رسمی را بهطور اختصار مرور میکنیم: خلبان هواپیمای بوئینگ ربوده شده با معرفی خود بهجای یکی از جنگندههای اف ـ 16 که ماموریت تعقیب بوئینگ را داشتند، مرکز فرماندهی را فریب داده، سیستم دفاعی واشنگتن را خنثی کرده و از جنگ جنگندههای
اف ـ16میگریزد. به همین سادگی!! هواپیما در حالت افقی به پنتاگون نزدیک میشده که به یکباره به حالت عمودی تغییر وضعیت داده و به دیواره طبقه اول ساختمان اصابت میکند.
دماغه، کابین و بدنه هواپیما به داخل ساختمان فرو میرود، یک یا هر 2 بال هواپیما خارج از ساختمان کاملا میسوزند و از آنجا که بدنه اصلی هواپیما به داخل ساختمان فرورفته و از هم پاشیده شده، سوخت ذخیره شده در بالها برای مدتی شعلهور میشود و آتش به داخل ساختمان سرایت میکند. این داستانها واقعا ابلهانه و ساختگی به نظر میرسد.
ادامه دارد