printlogo


کد خبر: 171811تاریخ: 1395/11/21 00:00
گزارش «وطن‌امروز» از بی‌سابقه‌ترین اعتراضات نسبت به داوری‌ها در تاریخ جشنواره فیلم فجر
سینما اعتدال!

محمدرضا کردلو: جشنواره فیلم فجر به عنوان یک میراث ملی از ابتدای شکل‌گیری تاکنون با همه فراز و نشیب‌ها، اختلاف سلیقه‌ها و نگاه‌های متفاوت یکی از مجامع مهم سینمای ایران و در واقع مهم‌ترین آنها بوده است. در 35 سال گذشته اما با وجود رویکردهای متفاوت در دوره‌های مختلف، هیچگاه شاهد چنین آشفتگی‌ای در برگزاری جشنواره فیلم فجر نبوده‌ایم. جشنواره‌ای که در سال آخر دولت یازدهم برگزار شد و امروز به ایستگاه آخر می‌رسد، نشان داد این دولت پس از 3 دوره برگزاری این جشنواره حتی در برآورده کردن حداقل انتظارات فیلمسازان، منتقدان، اهالی رسانه و مخاطبان مردمی موفق نبوده است. اتفاقات نامناسب  و گاف‌هایی که در طول مدت برگزاری جشنواره از برگزارکنندگان سر زد، هر کدام به تنهایی برای به چالش کشیدن روند اجرایی این جشنواره کافی بود. از معرفی یک هیات انتخاب ضعیف که از همان ابتدا جشنواره را با حاشیه‌های جدی مواجه کرد تا سیستم ناقص فروش بلیت که اهالی سینما را با مشکلات فراوان روبه‌رو کرد، از انتخاب هیات داورانی که 5 نفر از آنها در خارج از کشور زندگی می‌کنند و سال‌های زیادی در حوزه سینما فعالیت نکرده‌اند تا روند برنامه‌ریزی سانس نمایش فیلم‌ها در کاخ جشنواره، همه و همه دست به دست هم داد تا جشنواره سی‌وپنجم فیلم فجر به بدترین شکل ممکن برگزار شود. در طول مدت برگزاری جشنواره نمایش برخی فیلم‌ها در بخش رقابتی این سوال را برای منتقدان به وجود می‌آورد که اساسا برخی از این فیلم‌ها چگونه وارد بخش رقابتی جشنواره شده‌اند؟ فیلم‌هایی که بسیاری از آنها در حد تله‌فیلم‌های بعدازظهر جمعه‌ای تلویزیون بودند و هرگز در قد و قواره یک کار سینمایی ظاهر نشدند. با همه اینها اما جشنواره سی‌وپنجم فیلم فجر به ایستگاه آخر رسید و هیات داوران پرحاشیه این جشنواره با یک ترکیب عجیب، نامزدهای سیمرغ جشنواره در بخش‌های مختلف را معرفی کردند. انتخاب‌های هیات داوران جشنواره سی‌وپنجم بشدت بی‌سابقه و بهت‌برانگیز بود. فیلمی که اساسا موسیقی متن نداشت، در بخش موسیقی متن، از سوی هیات داوران به عنوان نامزد معرفی شده بود، کارگردانان چند فیلم به عدم وجود «جلوه‌های ویژه میدانی» در فیلم خود اذعان می‌کردند اما همین فیلم‌های فاقد جلوه‌های ویژه میدانی در این بخش به عنوان نامزد سیمرغ معرفی شده بودند. این گاف‌ها آنقدر واضح بود که در میان بحث‌های شبکه‌های اجتماعی به سوژه طنز تبدیل شده بود.
کارگردان ویلایی‌ها: به دست آوردن دل خانواده شهدا را با جدال‌های حقیرانه تاخت نمی‌زنم
 بیانیه‌های پی‌درپی در اعتراض و شکایت از داوری‌های صورت گرفته در این جشنواره به جایی رسید که چند تن از نامزدهای سیمرغ در بخش‌های مختلف،  با ارسال نامه‌هایی رسمی کناره‌گیری و انصراف خود را از حضور در میان نامزدهای سیمرغ اعلام کردند؛ اتفاقی که باز هم بسان نحوه معرفی هیات انتخاب، نحوه برنامه‌ریزی اکران‌ها، نحوه بلیت‌فروشی و باقی روندهای پراشتباه جشنواره سی‌وپنجم فجر، بی‌سابقه بود. منیر قیدی، کارگردان فیلم خوب «ویلایی‌ها» در پی اعتراض به داوری‌های این دوره، از کاندیداتوری خود در بخش فیلمنامه انصراف داد. وی در متنی که در اعتراض از هیات داوران نوشته است می‌آورد: «حضور در هر رقابتی و تن دادن به قواعد  داوری بخشی مهم از روحیه کمال‌طلبی و حتی جاه‌طلبی هر هنرمندی است اما این حضور هنگامی ارزش دارد که در مواجهه با حسادت و جهالت و بلاهت  و حذف، قربانی نشود. فیلمنامه ویلایی‌ها روایتی است که به قدر بضاعت خود و به گواه آرا و نظرها و بازخوردهای متنوع، فروتنانه و بی‌ادعا بر دل مخاطبان اصلی آن نشسته است و سهم هنرمندان این فیلم را در ادای  دین به مقطع مهمی از تاریخ این سرزمین و به دست آوردن دل خانواده‌های شهدا و جانبازان  دریادل برآورد کرده است». قیدی در بخش دیگری از این نامه می‌افزاید: من این دستاورد آسمانی را با جدال‌های حقیرانه و کوربینانه رقابت‌های زمینیان در گل مانده، تاخت نمی‌زنم و به یاد و خاطره همان «یارانی که غریبانه رفتند از این خانه» ارزش و حرمت غریبانگی‌هایی از این دست را در تنهایی خود با زیبایی بیشتری احساس می‌کنم و این حال را به نامزدی‌ها و مرتبه‌های دیگری که در دست آدمیان ریاکار، حقیر شده است نمی‌دهم و از سعید ملکان عزیز تمنا و استدعا دارم با همان نگاه مؤلفانه و حسن‌نیتی که به سینمای ایران دارد، همچنان به خطر کردن در آزمودن عرصه‌ها و استعدادهای جدید بپردازد و دل قوی داشته و راهش را ادامه دهد که: «خداوند عزت دهد». همچنین مسعود سلامی و محسن نصراللهی مدیر فیلمبرداری و طراح صحنه فیلم «خفه‌گی» با انتقاد از داوری‌های عجیب این دوره به شکل رسمی انصراف خود را اعلام کردند.
فریدون جیرانی: انصراف‌ها در 35 سال اخیر بی‌سابقه است
در پی این انصراف‌ها فریدون جیرانی که فیلمش تنها در یک رشته در جشنواره اخیر کاندیدا شده بود، با اعلام بی‌سابقه بودن این اتفاقات در 34 دوره گذشته، نوشت: همکاران عزیز، خانم منیر قیدی و آقایان مسعود سلامی و محسن نصراللهی! فکر نمی‌کنم تا آنجا که من به یاد دارم کاندیدایی در 35 سال جشنواره انصراف داده باشد. این نخستین‌بار است. شما با احترام به همه کاندیداها اعتراض کردید به حقی که نادیده گرفته شده بود، حقی که مخالفان و موافقان فیلم برای شما قایل بودند و در همه جا گفتند و نوشتند. این اعتراض در تاریخ جشنواره ثبت شد، ثبتی تاریخی که قضاوت درست را باید در تاریخ جست‌وجو کرد. همچنین مسعود فراستی که گفته بود در 15 سال اخیر چنین جشنواره بدی را به خاطر نمی‌آورد، درباره انصراف‌ها از نامزدی سیمرغ گفته است: در این 30 سال برای نخستین‌بار است که تق همه چیز خورده است؛ تق داوری و کاندیداها و جوایز. به نظر یک خورده شوخی می‌کنیم. منتها دوستان با خودشان شوخی می‌کنند چون با مخاطب نمی‌توان شوخی کرد و آنها کاملا جدی‌اند.
 داوران دوتابعیتی علیه «ماجرای نیمروز»
موج انصراف‌ها، انتقادها و اعتراض‌ها علیه هیات داوران جشنواره سی‌وپنجم و انتخاب‌هایشان در حالی همچنان ادامه دارد که اخبار مربوط به «دوتابعیتی» بودن 5 عضو هیات داوران به مساله اول رسانه‌ها تبدیل شده است. بهروز افخمی در برنامه هفت سه‌شنبه‌شب با اعلام این نکته که 5نفر از داوران دوتابعیتی هستند، گفت: می‌ترسم از این داورانی که در خارج زندگی می‌کنند. 5 نفر از داوران تابعیت دوگانه دارند! خب این چطور می‌تواند به فیلمی علیه منافقین رای دهد؟ احتمالا چون خارج زندگی یا رفت و آمد دارند از ترس مزاحمت‌های سازمان منافقین جرات نمی‌کنند به این فیلم رای دهند. در این صورت خطر نادیده گرفتن فیلم «ماجرای نیمروز» جدا احساس می‌شود! از آنجا که مجاهدین خلق در خارج کشور فعال هستند و چند داور تابعیت دوگانه دارند، این مساله جدی است. همچنین مسعود فراستی در ادامه این بحث درباره ارتباط ترکیب هیات داوران و انتخاب‌های بخش سودای سیمرغ گفت: یکی از داورانی که در خارج هم زندگی می‌کند از من پرسید کدام فیلم خوب است و من گفتم «ماجرای نیمروز» و «ویلایی‌ها». او به من گفت نمی‌توانند به ماجرای نیمروز جایزه بدهند.  این چالش‌ها همچنان ادامه دارد و هیات انتخاب دوتابعیتی با ترکیبی بی‌سابقه که دست به انتخاب‌هایی عجیب، بهت‌برانگیز، بی‌منطق و پرحاشیه زده است، پاسخی برای سوال‌های عمده منتقدان و اهالی رسانه ندارد. سعید قطبی‌زاده منتقد برنامه هفت، در بخشی از اظهاراتش درباره انتخاب‌های هیات داوران در برنامه هفت می‌گوید: برایم جالب است درباره کاندیداهایی که انتخاب شده‌اند، هم کسانی که کاندیدا شده‌اند و هم کسانی که نشده‌اند، به این آرا معترضند. واقعیت این است که بیرون از این استودیو و در میان مردم، راجع به ترکیب داوران حرف زده می‌شود. چه معیاری برای انتخاب داوری وجود دارد که سال‌هاست فیلم نساخته، سال‌هاست ایران نیامده یا سال‌هاست خارج زندگی کرده است؟ نتیجه این می‌شود که او موسیقی‌ای را شنیده که در فیلم وجود ندارد. یا جلوه‌های ویژه‌ای را دیده که چند قطره باران است... یک نفر باید در میان این داوران باشد که دفاع کند و حرف بزند. فیلم پوران درخشنده چرا باید کاندیدای بهترین فیلم باشد؟ حمید نعمت‌الله چرا کاندیدای کارگردانی نشده است؟ چرا حمید فرخ‌نژاد با بازی بدش در «خوب بد جلف» کاندیدای بازیگری شده است؟ چطور می‌شود فیلمنامه «ماجرای نیمروز» را نادیده گرفت؟ چطور می‌شود جواد عزتی و هادی حجازی‌فر را کاندیدای نقش فرعی کرد و مهرداد صدیقیان را کاندیدای نقش یک! سلامی را برای فیلم «خفه‌گی» نامزد نمی‌کنند و برای فیلم «گشت 2» نامزد می‌کنند!  
وزیر ارشاد: اعتراضات منشأ بداخلاقی دارد!
انتقادهایی از این دست و نادیده گرفتن و بایکوت فیلم‌هایی که در صدر آرای مردمی هستند موجب شد تا وزیر ارشاد از تشکیل کمیته‌ای برای رسیدگی به اعتراض‌های صورت گرفته درباره داوری‌های فیلم فجر خبر دهد. اقدامی که در نوع خود بی‌سابقه است.البته آقای وزیر با لحنی نامانوس با فضای سینمایی و در یک فرار رو به جلو گفته است: برخی اعتراضات به داوری جشنواره فجر فاقد اعتبار بوده و برخی دیگر منشأ بداخلاقی دارد. انتقادهای منطقی به هیات داوران مانند جفا به فیلم «بیست‌ویک روز بعد» نشان می‌دهد فاصله هیات داوران دوتابعیتی و مدیران در «کاخ جشنواره» با «ملت»  بسیار است.


Page Generated in 0/0216 sec