همانطور که در ابتدا هم اشاره شد، در نخستین اطلاعیه پنتاگون هیچ نشانی از هواپیمای بوئینگ یافت نمیشد؛ نظریه هواپیمای انتحاری (Kamikaze) هم نیمساعت پس از اطلاعیه اول ارائه شد. همچنین در جلسه کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا و رئیس ستاد مشترک، هیچ سوالی پیرامون تعقیب هواپیمای خیالی توسط جنگندهها به میان نیامد و داستان جنگندههای سرگردان 2 روز بعد از جلسه کمیته نیروهای مسلح، توسط سازمان دفاع هوایی آمریکا ساخته و پرداخته شد. با همه این اوصاف، اگرچه روایت رسمی مقامات آمریکایی بیشتر عوامفریبی به نظر میرسد، اما ناپدید شدن 64 سرنشین هواپیما و کشته شدن 125 تن در حادثه پنتاگون واقعیتی است که نمیتوان به فراموشی سپرد.
آیا مسافران هواپیما کشته شدند؟ اگر چنین است چه کسی آنها را کشته و به چه دلیل و اگر کشته نشدند، کجا هستند؟ این سوالهایی است که دولت آمریکا باید به آنها پاسخ گوید. افزون بر این سوالها، ما باید از خود نیز بپرسیم، مقامات دولتی آمریکا با این داستانسراییها درصدد پنهان کردن چه چیزی بودند؟ ژنرال وسلی کلارک فرمانده عالی نیروهای ناتو در جنگ کوزوو در پاسخ به سوال شبکه CNN میگوید: ما از قبل از نقشههای برخی گروهها (برای حمله به پنتاگون) باخبر بودیم، ولی واضح است که ما نتوانستیم خود را برای این حملات
آماده کنیم.
این اعتراف معماگونه اشارهای به تهاجم خارجی ندارد، بلکه انگشت اتهام را به سوی نقطهای در داخل آمریکا نشانه رفته است. نگاهی به کینهجوییهای کهنه در میان گروههای طبقه حاکم بر آمریکا این نکته را روشنتر میکند. شبکه خبری CNN در آن زمان (پانزدهم سپتامبر) با حسنی مبارک رئیسجمهوری[اسبق] مصر درباره این ماجرا یک گفتوگوی تلویزیونی پخش کرد. به یقین اطلاعاتی که ما الان در اختیار داریم، در آن زمان در اختیار رئیسجمهور [اسبق] مصر نبود و اطلاعاتی که ما از میان تحلیلها به دست آوردهایم او در اختیار نداشت. اما از سوی دیگر او با دریافت اطلاعات موثق و محرمانه، هفتهها قبل از حادثه، مقامات آمریکایی را در جریان وقوع چنین حادثهای قرار داده بود. حسنی مبارک در این مصاحبه گفت: هیچ ساختار اطلاعاتیای در جهان وجود ندارد که بتواند بگوید، عدهای با هواپیمای مسافری همراه با مسافرانش به برجها حمله میکنند و پنتاگون را هدف قرار میدهند. کسانی که چنین عملی را مرتکب شدند، باید این برنامهها را مکرر از قبل تمرین کرده باشند. مثلا ساختمان پنتاگون برای یک خلبان ارتفاع زیادی ندارد، برای هدایت یک هواپیمای مسافری بهسوی هدف نهچندان مرتفعی نظیر پنتاگون، آن هم با پروازی در ارتفاع پایین، باید بارها و بارها این مسیر بهصورت تمرین طی شود تا خلبان با موانع متعدد در مسیر پرواز کاملا آشنا شود. به یقین این برنامه بهطور ماهرانهای طراحی شده و کسانی این مسیر و موانع بر سر راه آن را به دقت شناسایی و بررسی کردهاند.
CNN: شما بر این باورید که این یک حادثه از پیش طراحی شده و داخلی بوده؟ اگر این طور است، فکر میکنید چه کسی در پشت ماجراست؟
مبارک: حقیقت این است که من قصد ورود به این مباحث را ندارم. شما آمریکاییها اگر کسی را به جرمی دستگیر کنید بلافاصله به نتیجه گیری میپردازید که این کار مصریهاست، کار عربستان سعودی است، کار امارات است و... همه این ماجراها زیر سر عربهاست، به نظر من کسی قادر به
پیش بینی نیست، پس باید صبر کنیم تا ماجرا روشن شود. اگر ماجرای اوکلاهما را به یاد داشته باشید، بلافاصله بازار شایعه علیه عربها داغ شد، ولی بعدا معلوم شد که عربها در آن نقشی نداشتند. کسی چه میداند؟ بگذارید صبر کنیم و ببینیم تحقیقات چه چیزی را روشن خواهد کرد. من فکر میکنم چنین حرکتی در آمریکا نمیتواند کار خلبانی باشد که با تمرینات خلبانی در آموزشگاه خصوصی در فلوریدا، خلبان شده باشد. این همه خلبان برای آموزش خلبانی و گرفتن گواهینامه پرواز دوره میبینند؛ آیا میشود گفت این همه تروریست بالقوه در آمریکا وجود دارد؟ من خود سابقه خلبانی دارم و خیلی خوب این موضوع را درک میکنم. من هم با هواپیمای سنگین پرواز کرده ام و هم با جنگندههای سبک. آنچه برایم کاملا روشن است، این است که این حرکت کار ساده و آسانی نبوده، پس بگذارید فعلا وارد نتیجه گیری نشویم.
ادامه دارد