printlogo


کد خبر: 171913تاریخ: 1395/11/24 00:00
آلگری گزینه ایده‌آل آرسنال نیست

رزوکی: وقتی آنتونیو کونته در 2014 یوونتوس را ترک کرد، هواداران بدجور ناامید شدند. آنها کاپیتان سابق و مربی انقلابی خود را از دست داده بودند. کسی که یووه را از رده هفتم به قهرمانی رساند. در فصل اول یووه بدون شکست قهرمان شد اما مهم‌تر از نتایج این فرهنگی بود که کونته در یوونتوس ساخت، ذهنیت بردن در هر شرایطی، یک نوع کمال‌گرایی. اما بعد از 3 سال، یوونتوس برای او کافی نبود. کونته به دنبال هدف‌های بالاتری بود، بازیکنان بهتر و چالش‌های بزرگ‌تری می‌خواست. یووه نتوانست خواسته‌هایش را برآورده کند و به اعتقاد خودش، یووه تیم لازم برای بردن لیگ قهرمانان را نداشت. خودش در این باره گفته بود: وقتی 10 یورو در جیبت است نمی‌توانی به یک رستوران100 یورویی بروی غذا بخوری! این چیزی بود که کونته درباره یوونتوس فکر می‌کرد، یک تیم 10 یورویی که نمی‌توانست دنبال جام بزرگ‌تر برود. آلگری به عنوان جانشینش انتخاب شد و هواداران به نوعی ناامید شدند. بسیاری باور داشتند تنها قهرمانی او در سری A با میلان به خاطر بازیکنانی مانند زلاتان و سیلوا بود و درست در لحظه‌ای که کونته به سری A آمد، آلگری هم مغلوب شد. یک شخصیت آرام و ساکت که برای هواداران جذاب نبود و آنها اعتقاد داشتند او نمی‌تواند راه کونته را ادامه دهد اما او ادامه داد و حتی در حقیقت یووه را بهتر کرد. یوونتوس، باشگاهی که با نرخ تلاش بالا و فداکاری زیر دست کونته شناسایی می‌شد، حالا زیر دست آلگری بود که تیم را با هوش تاکتیکی و انعطاف‌پذیری، تکامل بخشید. با سرمربی جدید، یوونتوس تبدیل به باشگاهی شد که با هوشمندی حریف را شکست می‌داد. بازیکنان دیگر با کوچک‌ترین جزئیات هدایت نمی‌شدند و تشویق می‌شدند مسؤولیت بیشتری درون زمین قبول کنند. آلگری با 2-5-3 کونته ادامه داد اما به یووه انعطاف‌پذیری تاکتیکی را هم آموزش داد. آنها یاد گرفتند برابر حریفان متفاوت، با سبک‌ها و سیستم‌های متفاوتی بازی کنند. هوش تاکتیکی بالای آلگری ذهنیت تیم در اروپا را هم تغییر داد. بازیکنان به این باور رسیدند که سبک بازی‌شان به اندازه کافی خوب هست، چیزی که کونته اعتقاد داشت امکانپذیر نیست. با دابل در لیگ و کوپا ایتالیا و رساندن یووه به فینال لیگ قهرمانان، آلگری یک فصل اول موفقیت‌آمیز را در یووه تجربه کرد. فصل بعد اما کمی کند آغاز شد. یووه با رفت‌وآمد زیاد بازیکنان مشکلاتی را تجربه کرد و نتوانست بازی شناور سابق را اوایل فصل انجام دهد. با ساده‌تر کردن تاکتیک‌ها، یووه فرم خوبش را دوباره پیدا کرد و با یک روند پیروزی متوالی بی‌نظیر، دوباره در ایتالیا دابل کرد. در لیگ قهرمانان برابر بایرن هم در لحظات پایانی یک بازی جذاب و پرهیجان، پیروزی را از دست داد. حالا مربی یووه به آرسنال لینک می‌شود و خودش هم این را تکذیب نکرده. آیا او به درد لیگ جزیره می‌خورد؟ بله! او نسبت به مدیریت بازیکنان، بیشتر یک تاکتیشن بهتر است و می‌تواند بازیکنان را از طریق سبک فوتبالش تحریک کند. این فصل او سیستم یووه را به 1-3-2-4 تغییر داده و جواب هم گرفته است. او احساس کرد تیم پیروز می‌شود اما بازیکنان به اندازه کافی انرژی نشان نمی‌دهند. برای همین احساس کرد اگر به آنها اجازه دهد با سبکی که از آن لذت می‌برند بازی کنند، بازیکنان هم با کار زیاد و فداکاری به او پاداش خواهند داد. این اتفاق افتاد و یووه هم با یک سبک زیبا حالا پیروز می‌شود. آلگری به ساختن یک میراث تاکتیکی بزرگ اهمیت نمی‌دهد و به یک سبک مشخص فوتبالی وابسته نیست. اگر متوجه مشکلی شود، با تعویض یا تغییرات جزیی، مشکلات را رفع می‌کند، مثل کاری که برابر اینتر در هفته گذشته کرد. چیزی که با موفقیت کونته در انگلیس با سیستم سه دفاعه‌اش دیده‌ایم این است که انعطاف‌پذیری تاکتیکی در انگلیس جواب می‌دهد. کمتر مربیانی هستند که مانند آلگری نقاط قوت و ضعف تیم خود و حریف را بخوبی درک می‌کنند. سوال مهم‌ اما این است: آیا او به درد آرسنال می‌خورد؟ آلگری می‌تواند آرسنال را بهتر کند اما یک گزینه ایده‌آل نیست. او را زمانی به تیم می‌آورید که روحیه بالاست اما کیفیت فوتبال کم است. درست با چیزی که گوآردیولا در سیتی یاد گرفته، در تیمی که از نظر ذهنی ضعیف است، سخت است بتوان ایده‌های تاکتیکی را وارد و نصب کرد. آلگری مردی نیست که سوپراستار بسازد. او آنها را تغییر می‌دهد اما به تیمی نیاز دارد که از نظر ذهنی به اندازه کافی قوی است. تقریبا شبیه کاری که آنچلوتی در رئال کرد، بعد از اینکه مورینیو ذهنیت برد را در آنها دوباره ایجاد کرده بود. لیورپول مثلا انگیزه و روحیه بالایی دارد اما از نظر تاکتیکی زیر دست کلوپ خیلی متعادل نیست. آنها برابر تیم‌های کوچک به مشکل می‌خورند که فضاهای کوچک را می‌بندند و لیورپول را خسته می‌کنند. آلگری بیشتر برای حل کردن این جور مشکلات به درد می‌خورد. او می‌تواند یک تیم خسته را بگیرد، آنها را تغییر دهد و به آنها یاد دهد در یک برنامه فشرده با هوش بالا پیروز شوند.


Page Generated in 0/0057 sec