حسین قدیانی: نخستین روز آبان 89 و ناظر بر سفر رهبر انقلاب به شهر مقدس قم، متنی مطول نوشتم تحت عنوان «طرفدار ماهاست خامنهای» که دیروز یعنی 27 بهمن 95 باز هم ثابت شد «طرفدار ماهاست خامنهای». «ماها» اما یعنی ما مردم. آحاد مردم. توده مردم. همین مردم کوچه و بازار. صحه حضرت آقا بر گلایههای رنگارنگ و متعدد ملت از دولت، یعنی مادام که سایه ولیفقیه بر سر ما مردم بلند باشد، جمهور هرگز احساس تنهایی نمیکند. پس فقط اینگونه نیست که به شهادت روزی مثل 22 بهمن، مردم، طرفدار خمینی یا خامنهای باشند؛ عکس این گزاره هم صادق است و ولیفقیه هم حامی و هوادار ملت است. اگر بیکاری هست و اگر رکود هست و اگر گرانی هست و اگر عایدی این دولت برای ما مردم، در اغلب حوزهها منجمله حوزه محیطزیست و آبوهوا، چیزی بیشتر از «تقریبا هیچ» نیست، امام دلسوز امت، نهتنها متذکر حضرات دستاندرکار میشوند، بلکه صریح و البته صحیح، خاطرنشان میکنند مبادا این مردمان دولتی، حماسه 22 بهمن 95 را به حساب رضایت مردم از ایشان بگذارند! فیالمثل، راهپیمایی 22 بهمن در همه شهرهای استان خوزستان، دفاع مردم بود از «اصل نظام» و الا، هموطنان عزیز ساکن در جنوب غرب ایران، دقیقا باید از کدام کار دولت اعتدال راضی باشند؟! روزهای اخیر، خوزستان و خوزستانی با هر معضلی که بگویی دست و پنجه نرم کرد اما دولت اصلا انگار نه انگار! 30 سال بعد از جنگ، برق را، نه بمباران رژیم بعث و نه حتی تهدیدهای توخالی رؤسای جمهور آمریکا، که بیتدبیری دولتی خاموش میکند که شوربختانه، خود را «دولت تدبیر و امید» هم میخواند!
در استانهای دیگر هم، داستانهایی از این دست، بسیار است! طرفه حکایت اینجاست که روز 22 بهمن 95 در اغلب شهرها، وقتی به شعارها و دستنوشتههای مردم نگاه میکردی، گلایه ایشان از دولت کاملا مشهود و هویدا بود! صدالبته در همه دولتها مشکلات بوده اما اینجا بحث بر سر آن دولتی است که با وجود کوهی از مشکل، ملت را نکوهش میکند که چرا فلان تحفه ما را شکر نمیکنید؟! آن هم تحفه به اعتراف خودشان «تقریبا هیچ»! بنابراین تاکید بر اینکه «راهپیمایی 22 بهمن فقط در مقام دفاع از «اصل نظام» بود و آقایان یکوقت دچار اشتباه در تحلیل نشوند»، هم سخن رهبر انقلاب است و هم سخن مردم همیشه حاضر در صحنه انقلاب. سال 88 هم آنجا که معلوم شد «انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است»، همین مردم بودند که روزها قبل از 22 بهمن آن سال، یوماللهی دیگر آفریدند و تا ابد «9 دی» را در تاریخ این مرزوبوم ثبت کردند. آن روزها اما فکر زمستانشان نبودند، کسانی که بر مدار فتنه، جیکجیک مستانه میکردند! آن روزها، از شخص حضرت آقا بگیرید تا کوچکترین عضو این مردم که راقم این سطور باشد، علیالدوام به بعضیها میگفتیم که مرزبندی خود را با دشمن، روشن کنید! شگفتا! شعار «انتخابات بهانه است...» را شنیدند و آن همه بیشرمی در یومالعیار عاشورا را دیدند اما باز هم حاضر نشدند مرزی میان خود و دشمن ترسیم کنند! چنان در فتنه خود مست و مصمم بودند، کأنه تمام شده میدانستند کار اصل نظام را! و آری! همین بود که حاضر نشدند دعوت به حق و حقیقت و قانون و انقلاب و امام و 300 هزار خون شهید را لبیک بگویند! به وضوح میدانستند تقلب نشده اما چون این دروغ بزرگ، اولا «اسم رمز آشوب» بود و ثانیا «چراغ سبز تحریمهای معروف به فلجکننده»، لاجرم تا میتوانستند پروبال دادند به آن! حالا اما دم از «آشتی ملی» میزنند، آن هم در شرایطی که آتشزدن بر خرمن 40 میلیون رای این ملت، سیاهترین نقطه کارنامهشان است! آن روزها چرا اینقدر متمدن و اهل آشتی نبودید؟! الان هم راستش شما بیشتر دنبال «آشتی با صندلی» هستید تا آشتی با ملت! نه! شما طرفدار ملت نیستید، بلکه در آستانه انتخابات، دلتان برای قدرت تنگ شده! شما فرق دارید با ملت! و ملت هم فرق دارد با شما! ملت، همان است که در اوج گلایه از دولت، باز هم دفاع از «اصل نظام» را برای خود واجب میداند و شما اما همان عناصر وقیحی هستید که شعار «انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است» را هم شنیدید و باز همراهی کردید با ضدانقلاب! لذا از این افهها آمدن، بماند برای بعد از اذعان شما به اینکه 88 تقلب نشد! نه در گوش مراجعهکنندگانتان، بلکه تمام رسانههای مکتوب و مجازی را باید پر کنید که 88 دروغ گفتید! بعدش نوبت عذرخواهی است! باید تا کمر، نزد همه آن 40 میلیون رای خم شوید، به حدی که
90 درجه کاملا معلوم شود! بعدش نوبت برگرداندن آبرویی است که بردید! بعدش نوبت لغو تحریمهایی است که باعث شدید! همه این کارها را بکنید، بهعلاوه یک کپی از همه مدارک، بعد خدا بزرگ است!