سیده آزاده امامی: خیال کرده بودند گذر زمان گرد فراموشی بر فتنه افشانده و جنایت فتنهگران را از یادها برده است؛ آن عدم تمکین نانجیبانه به رأی مردم که حلاوت شکوه حضور 85 درصدی پای صندوقهای رأی را به کام ملت تلخ کرد و سبب شد فرصتها و هزینههای بسیاری را که میشد جهت اعتلای مادی و معنوی کشور به خدمت گرفت، مصروف رفع فتنه و توطئه شود.
خیال کرده بودند حالا فرصت مناسبی است که به بهانه روی کار آمدن یک دیوانه گزافهگو در آنسوی دنیا با ایجاد رعب از لافهای توخالی او، از فتنه «حساسیتزدایی» کرده و آن را تا سطح یک «اعتراض» و «انتقاد» ساده تقلیل داده و با یک «صلوات» ماجرا را فیصله دهند، چه بسا در افقی دورتر نیمنگاهی هم به بازگرداندن سران فتنه به سطوح مدیریتی نظام داشته باشند، طوری که انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته!
خیال کرده بودند با طرح این قبیل مباحث و با ایجاد انحراف در مطالبات اصلی ملت که عدم تحقق آنها به تعبیر رهبر معظم انقلاب مردم را «گلهمند» کرده، فضای این چند ماه مانده تا انتخابات را دست گرفته و از این آب گلآلود ماهی خودشان را صید میکنند!
خیال کرده بودند...
اما زهی خیال باطل! که به اشارتی و عبارتی از دیدهبان حکیم انقلاب همه رشتههایشان پنبه شد و تیرهایشان به سنگ خورد!
الحمدلله برای نعمت ولایت. الحمدلله برای نعمت ولایت. الحمدلله برای نعمت ولایت...
«آشتی» جایی قابلیت طرح دارد که «دلخوری» و «قهری» در میان بوده باشد آنهم بر سر امری جزئی و روبنایی، جایی که «مبانی» خدشهدار نشده و به «اصول» و «آرمانها» تعرضی نشده باشد، نه جایی که عدهای قصد «ماهیت» و «موجودیت» حقیقتی را کرده باشند؛ فروکاستن فتنهای که به تصریح صحنهگردانانش «اصل نظام» را هدف گرفته بود- که اگر نبود درایت رهبری و بصیرت انقلابی مردم در فرونشاندن آن، امروز نه از تاک نشان مانده بود نه از تاکنشان- به یک «قهر» ساده، جز غرضورزی و توهین به شعور ملت معنای دیگری نمیتواند داشته باشد! این است که در چنین شرایطی طرح «آشتی» با کسانی که عملکردشان گواه آن است که هیچ التزامی به نظام و موجودیت آن ندارند و اگر باز هم مجالی بیابند از دنبال کردن سودای شوم گذشته در «براندازی» نظام هیچ ابایی ندارند و اساسا به همین دلیل بدل به «خط قرمز»ی شدهاند که تعیین موضع نسبت به آن «شرط» پذیرش افراد در دایره نظام است، همان اندازه مضحک و ناموجه است که مثلاً پیشنهاد دوستی ایران و آمریکا مطرح شود با سابقه آن همه جنایت و شرارت علیه ملت ایران، بیآنکه در این مواضع و رویکردها تجدیدنظری اساسی اعمال کند! (بهویژه که در سالهای اخیر رویکرد «خوشبینانه» به این مساله هم به گویاترین وجه ممکن امتحان خود را پس داد و حالا دیگر حتی سرسختترین مدافعان این رابطه هم سکوت کردهاند و جرأت پرداختن به آن را ندارند!)
فتنهگران این پنبه را از گوششان بیرون بیاورند که بدون توبه، بدون اعتراف به دروغی که گفتهاند و بدون عذرخواهی از جنایتی که رهبر حکیم انقلاب با همه سعهصدر و صبوریشان از آن به عنوان «ظلم بزرگ»ی یاد کردند که نظام را تا «لبه پرتگاه» پیش برد، جایی در میان ملت داشته باشند.
جرم فتنهگران تنها این نیست که با برنامهای از پیش طراحیشده و با دروغ کثیف «تقلب» حماسه حضور دشمنشکن ملت را به تهمتی دشمنشادکن بدل کرده، به شعائر دینی بیحرمتی نموده، خسارات هنگفت به ملت و مملکت تحمیل کردند و مهمتر از همه کیان و اساس نظام را نشانه گرفته و سودای «براندازی» داشتند، بلکه خیانت مضاعف آنجایی بود که با دادن گرای نقاط ضعف اقتصادی کشور به بانیان بیرونی فتنه، درصدد جبران ناکامی اهداف شوم فتنه 88، از طریق تحریم و فتنههای دیگر برآمدند که متأسفانه نتیجه آن قربانی شدن مهمترین و بالندهترین صنعت کشور به پای «تقریبا هیچ» بود!
فتنه 88 نه محصول مناظرات معروف انتخابات آن سال که حاصل برنامهریزی حسابشده و طولانیمدتی بود که با مدیریت شیطان بزرگ و برخی دولتهای غربی و مشتی اعوان و انصار داخلی آنها رقم خورد. سناریویی که در خیال خام خود پرونده نظام را بسته و فاتحه انقلاب را هم خوانده بود!
عنایت به این نکته و نیز ضرورت عبرتپذیری از فتنه به منظور پیشگیری از تکرار وقایع مشابه است که سرّ تذکر مکرر رهبری را نسبت به تمسک به «بصیرت» در تحلیل وقایع، بازمینمایاند. نیز از همینرو است که «فتنه» و «فتنهگران» از پربسامدترین واژهها در بیانات سالهای اخیر ایشان بوده است و گزاف نخواهد بود این ادعا که ایشان تقریباً در تمام سخنرانیهای بعد از انتخابات 88 به این موضوع پرداختهاند. این گواه آن است که رهبر انقلاب اجازه نمیدهند کسانی بخواهند بر این جنایت پرده فراموشی کشیده، طوری وانمود کنند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده! ایشان بیش از هر کسی تعمد دارند مکرر از «فتنه» و جنایت «سران فتنه» یاد کنند تا کسی نتواند با این خیال خام که ماجرای فتنه گذشته و گذر زمان خاطره این جنایتها و خیانتها را از ذهن نظام و مردم انقلابی زدوده، بیهیچ هزینه و تبعاتی در صدد «تطهیر» سران فتنه برآید! گذشته از فرمایش اخیر در دیدار مردم آذربایجان، اشاره ایشان در دیدار همافران به حمایت «علنی» و «صریح» اوباما از «فتنهگران» بهمثابه یکی از مصادیق خیانتهای رئیسجمهور پیشین آمریکا علیه ملت ایران، مهر پایانی بر ادعای کسانی بود که همواره با ارجاع فتنه به عوامل و ریشههای خارجی آن، از اعلام موضع نسبت به فتنهگران داخلی طفره رفته و با این سیاست از فیلتر نهادهای نظارتی گذشته و بعضاً به مسندهای مهمی نیز راه یافتهاند!
در واقع تأکیدات صریح معظمله وظیفه نهادهای نظارتی را در بررسی صلاحیت افرادی که کاندیدای تصدی پستهای کلیدی نظام میشوند دوچندان میکند، تا با نگاهی ژرف و دقتی مضاعف در این فرآیند صرفاً به کسانی اجازه ورود به این عرصه را بدهند که تکلیفشان را با مجریان داخلی فتنه- که امروز به لطف رأفت نظام اسلامی در حصرند و اگر بنا به محاکمه آنها باشد به تصریح رهبر عالیمقام انقلاب «حکمشان خیلی سنگین خواهد بود» و قطعاً کسانی که به دنبال بازخوانی این ماجرا و محاکمه اینان در دادگاه هستند «راضی نخواهند بود»- روشن کردهاند. تا دیگر شاهد آن نباشیم که یا از درون مجلس به عنوان یکی از ارکان نظام امثال این جمله تأسفآور را بشنویم که «داستان فتنه چه زمانی قرار است تمام شود؟» یا در نهادهای دیگر کسانی با علقه به سران فتنه روی کار بیایند و هزینه و فرصت خدمت به ملت را مصروف سیاسیکاریهای فتنهگران کنند! چرا که «فتنه» همچنان و تا همیشه «خط قرمز» نظام است.