printlogo


کد خبر: 172701تاریخ: 1395/12/10 00:00
آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی در دیدار 2 شخصیت سرشناس روس با اشاره به نامه تاریخی امام خمینی(ره) به گورباچف:
آمریکا هم فرومی‌پاشد

گروه سیاسی: مواضع صریح و روشن آیت‌الله‌العظمی جوادی‌آملی در حوزه سیاست خارجی و بویژه نوع نگاه وی به آمریکا، همواره مورد توجه افکار عمومی و مسؤولان سیاسی بوده است. فیلسوف بزرگ جهان اسلام که سال‌ها قبل حامل پیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) خطاب به میخائیل گورباچف، رهبر شوروی بود، در تازه‌ترین اظهارنظر خود درباره آینده آمریکا تصریح کرد عاقبت آمریکا همچون شوروی سابق خواهد بود و ایالات متحده نیز دچار فروپاشی خواهد شد. علامه جوادی‌آملی در دیدار 2 تن از شخصیت‌های برجسته روسیه، عاقبت آمریکا را مانند فروپاشی شوروی سابق پیش‌بینی کرد و گفت: آمریکا هم یک روز مانند ابرقدرت سوسیالیست شوروی، فروپاشی را در پیش دارد. به گزارش «وطن‌امروز»، این استاد بزرگ اخلاق پیش از این نیز اظهاراتی قابل تامل درباره آمریکا و نوع مواجهه با این کشور داشت. وی سال 92 و چند روز پس از توافق ژنو در دیدار محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه گفته بود: «تجربه‌های تاریخی تلخ از حضور آمریکا در کشور مانند کودتای ننگین 28 مرداد 32 ما را کاملا به آمریکایی‌ها بی‌اعتماد کرده است. آمریکایی‌ها خیال نکنند اگر ما با آنها مذاکره کردیم و دست دادیم، یعنی اینکه به آنها اعتماد داریم؛ بلکه این از ادب، درایت و عقلانیت ما است که انسان مذاکره کند، دست بدهد و بعد انگشتانش را بشمرد». آیت‌الله جوادی‌آملی در توصیه‌ای به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای به روایتی از حضرت علی(ع) اشاره کرده و گفته بود: ایشان می‌فرمایند اگر کسی حق دیگری را به رسمیت بشناسد و آن دیگری حق او را به رسمیت نشناسد، این بردگی است و دین با بردگی موافق نیست.
حالا 2 چهره سرشناس روس به ایران آمده‌اند تا با این فیلسوف بزرگ اسلامی درباره نامه تاریخی امام(ره) به گورباچف و برخی مسائل روز گفت‌وگو کنند. آیت‌الله جوادی‌آملی در دیدار رجب صفراف، رئیس مرکز مطالعات ایران معاصر در مسکو و الکساندر پروخانف، دبیرکل انجمن نخبگان روسیه و سردبیر روزنامه «زافترا» که پنجشنبه هفته گذشته در محل بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد، در پاسخ به این سوال که چهره گورباچف پس از قرائت پیام امام خمینی(ره) چگونه بود، گفت: صدای اسلام که از ایران بویژه از قم برخاست، صدایی است که با درون قلب همه ما آشناست. پیامبران همه آمدند تا پیام خدا را که آفریدگار ماست به ما برسانند. وی افزود: انبیای الهی علیهم‌السلام از طرف خدا آمدند به ما بگویند انسان هرگز از بین نمی‌رود، حرفی را که در همان 28 سال قبل من به جناب آقای میخائیل گورباچف گفتم این است که ما یک دشمن بزرگ داریم به نام مرگ و همه انسان‌ها از مرگ می‌ترسند، انبیا از طرف خدا این پیام را آوردند که انسان، مرگ را می‌میراند، نه اینکه بمیرد. شما زیر این آسمان از شرق تا غرب، از جنوب تا شمال، در کل کره زمین بگردید؛ این حرف، حرف انبیاست که انسان مرگ را می‌میراند، نه اینکه بمیرد. فیلسوف بزرگ اسلامی ادامه داد: بعد از پایان پیام امام خمینی
رضوان‌الله تعالی‌علیه، میخائیل گورباچف گفت این یک نحوه دخالت در شؤون داخلی کشور ماست. در پاسخ این سخن به ایشان گفته شد آیا شما مثل یک درختی هستید که بعد از یک مدت می‌پوسید و هیزم می‌شوید و دیگر هیچ؟! آیا مثل مرغی هستید که از قفس آزاد می‌شوید و پر می‌کشید و در فضای ابدی می‌مانید؟! دیدم چهره جناب گورباچف عوض شد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی اسراء، آیت‌الله‌العظمی جوادی‌آملی با اشاره به بیت «اگر بار خار است خود کشته‌ای/ وگر پرنیان است خود رشته‌ای» از شاهنامه فردوسی، تاکید کرد:
2 گروه بشر روی زمین وجود دارد: یک عده مشغول آبیاری درخت پرتیغند؛ که به این نیش بزند، به آنجا حمله کند، این را بکشد، آن را بکشد، چه اینکه در جنگ‌های اول و دوم جهانی میلیون‌ها نفر را کشتند و به جایی نرسیدند. اما عده‌ای مشغول بافتن فرش‌های پرنیانی‌اند که لطیف‌ترین و زیباترین فرش است، آنها مردان الهی‌اند که نه بیراهه می‌روند نه راه کسی را می‌بندند.
آیت‌الله‌العظمی جوادی‌آملی در بخش دیگری از سخنان خود عاقبت آمریکا را مانند فروپاشی شوروی سابق پیش‌بینی کرد و بیان داشت: آمریکا هم یک روز مانند ابرقدرت سوسیالیست شوروی، فروپاشی را در پیش دارد.
وی افزود: پیام محبت‌آمیز و با احترام و ادب ما را به مردم بزرگوار روسیه برسانید و به آنها بفرمایید انبیا آمدند هویت ما را به ما نشان بدهند، این نظام دقیق علمی، آفریدگاری دارد به نام خدا و بشر هرگز از بین نمی‌رود. مسافر دائمی، غذای دائمی می‌خواهد و آن عقلانیت است و عدالت که نتیجه‌اش صلح و صفا و زندگی مسالمت‌آمیز جهانی است و این همان حقوق مشترک بشری است در کل جهان.  در ادامه این جلسه، دکتر صفراف به بیان خاطره‌ای از دوران بعد از ابلاغ پیام حضرت امام خمینی(ره) به گورباچف پرداخت و بیان داشت: من تقریباً 3 یا 4 مرتبه با گورباچف صحبت مفصلی داشتم. از گورباچف سوال کردم چرا به تفکری که از یک کشور ابرقدرت منطقه به او پیشنهاد شد توجه نکرد؟ او گفت: صحنه نادرستی را برای من ساخته بودند و گفتند یک نفر در خانه خودش نشسته و فیلسوفانه دنیا را دارد ورق می‌زند، او ارتباطی با دنیا ندارد ولی از دنیا صحبت می‌کند، چنین کسی به ما که یک کشور ابرقدرت هستیم، می‌گوید کار شما تمام خواهد شد؛ برای همین گفتند به او یک پاسخی بدهید که راضی باشد و او را هم جدی نگیرید. [گورباچف] می‌گفت: اشتباه من این بود که فرصت نکردم این نامه را خوب مطالعه و درک کنم.
آیت‌الله‌العظمی جوادی‌آملی پاسخ داد: ادوارد شواردنادزه وقتی آمد ایران، امام فرمود من می‌خواستم یک در تازه‌ای به چشم شما باز کنم تا یک حرف تازه‌ای بشنوید، شما خیال کردید من یک روابط دیپلماتیک و کشوری و زمینی با شما دارم؟ من یک پیام آسمانی به شما رساندم.
در ادامه این دیدار پروخانف، سوالی را درباره وضعیت آخرالزمان مطرح کرد و گفت: تمام دنیا در حرکت‌ها خیلی فعال هستند؛ احساس می‌کنیم بشریت در حال تغییر چهره است و بسیاری هنوز در حالت شوک مانده‌اند و نمی‌دانند این حرکت آنها را کجا می‌برد. من شنیدم که بعد از همه این حرکت‌های بی‌نظم، یک نفری می‌آید که راه را برای بشریت نشان می‌دهد و این شاید همان مهدی شما باشد، یا اگر این نباشد، پس قوانین عدالت، انصاف و واقعیت‌ها حاکم می‌شود و یک دنیای ثابت و عادل به میان می‌آید؛ کدام درست است؟
آیت‌الله‌العظمی جوادی‌آملی در این‌باره ابراز داشت: نکته اول که همه در تلاشند این‌طور نیست، بسیاری از افرادند که آرام زندگی می‌کنند و به تعبیر قرآن کریم «الا بذکر الله تطمئن القلوب» کسانی‌اند که در تلخ‌ترین اوضاع زندگی آرامند؛ من نمونه ذکر کنم تا روشن شود. میلیون‌ها نفر مشغول کار خودشانند؛ نه بیراهه می‌روند، نه راه کسی را می‌بندند، نه به فکر آدم‌کشی‌اند، نه کارخانه‌های اسلحه‌سازی دارند، کار خودشان را دارند و راحت هم زندگی می‌کنند، آنها که دائما در تلاش بی‌اثرند مانند کورهایی هستند که در یک اتاق قرار دارند و می‌خواهند بیرون بروند اما مرتب به این طرف و آن طرف مراجعه می‌کنند و می‌بینند راه خروج نیست. از آن کسی که این خانه را ساخت سوال نمی‌کنند که در خروج کجاست که ما بیرون برویم، مرتب در حال کورکورانه حرکت کردن هستند، این وضع کسانی  است که خدا را نمی‌شناسند، موحد نیستند و خدا را قبول ندارند.
وی ادامه داد: اما درباره اینکه پایان جهان چیست؟ همان‌طور که شنیدید درست است آنکه این نظام را آفرید، این نظام را به مقصد می‌رساند و جامعه مقصود خود را در آن مقصد می‌بیند و آن انسان کاملی است به نام امام زمان سلام‌الله‌علیه و عیسای مسیح هم در آن روز حضور دارد؛ جهان در آن روز جز به عقل نمی‌اندیشد و جز به عقل، عمل نمی‌کند.
روایت استاد اخلاق از قانون عدل اسلامی
فیلسوف بزرگ اسلامی با اشاره به دوران جنگ تحمیلی به عنوان نمونه بسیار کوچک و کوتاهی از دوران عقل و عدل گفت: در جنگ ایران و عراق دنیا به صدام سلاح داد. بعد از پذیرش قطعنامه که نیروهای نظامی از جبهه‌ها بازگشتند، صدام، منافقین را برای عملیات علیه ایران تحریک کرد که در پی آن عده زیادی از مردم شهید شدند و بخش وسیعی از ایران هم تا حدودی آسیب دید، تا اینکه آن ارتشی متشرع متدین، مرحوم شهید صیاد شیرازی و سایر نیروهای نظامی جلوی پیشروی منافقین را گرفتند.
وی افزود: صدام از آن جهت که مقتدر بود و از قدرت‌های بیگانه‌ استفاده‌های فراوان کرد به کویت حمله کرد. نیروهای متحد از آمریکا و اروپا به مسؤولان ایران پیام دادند برای اینکه کار ما آسان‌تر شود، ایران برای سرنگونی صدام همکاری کند اما نه رهبر انقلاب، نه مسؤولان، نه مردم و هیچ ایرانی دیگر حاضر نشدند یک گلوله به طرف عراق شلیک کنند، چرا که گفتند ما قطعنامه را پذیرفتیم و امضا کردیم؛ عقل، صلح، انسانیت، مردانگی، جهان‌‌آرایی و جهان‌داری به این می‌گویند. این نمونه‌ای از قانون عدل اسلامی است که صد درصدش در پایان عالم با وجود مبارک حضرت مهدی(عج) ظاهر می‌شود.
آیت‌الله جوادی‌آملی در پاسخ به چگونگی اتحاد 3 کشور ایران، روسیه و ترکیه در جریان سوریه، با وجود همه اختلاف‌نظرهای سیاسی، توجه به زبان فطرت را مایه وحدت و تحقق صلح و امنیت برای بشریت ذکر و تصریح کرد: این سوال نیز بازمی‌گردد به همان مطلب اول که ما گاهی یک صدای آشنایی از درون‌مان می‌شنویم. ما غیر از این بدنی که در تالار تشریح داریم یک روحی داریم که این بدن ما را اداره می‌کند، این بدن ما، آب و خاک ما، غذا و فرهنگ بدنی ما اختلاف دارد، یکی روسیه است، یکی ترکیه است، یکی ایران است و کشورهای دیگر اما روح ما از یک عالم است. ما یک زبان مشترکی داریم که آن نه عبری است، نه عربی، نه تازی، نه فارسی، نه روسی و نه سوری و آن زبان فطرت است که خدا ما را با آن زبان خلق کرد. آن زبان فطرت به ما می‌گوید که صلح، صفا، وفا و امنیت بهتر از جنگ است.


Page Generated in 0/0059 sec