حسین قدیانی: هان ای مردم ایران! گوشت گران است؛ باشد! به عشق رئیس کابینه اعتدال، تصور میکنیم ارزان است! اصلا وقتی میبینیم ایشان از انعکاس گله مردم در رسانه ملی و ناظر بر گرانی همین گوشت لعنتی، ناراحت میشوند و بحق هم ناراحت میشوند، آیا گوشت نخوریم، میمیریم؟! آیا فقط گوشت است که میشود خورد؟! یعنی گوشت، اینقدر مهم است؟! ای لعنت بر این گوشت؛ خواه گوشت گاو باشد، خواه گوشت گوساله، خواه گوشت گوسفند! و حالا هر گوشتی، حتی آبگوشتی! و بعدش! درون دکان قصابی، آیا جای دوربین تلویزیون است؟! میزانسن قحط است؟! در کجای منابع دینی و روایات آمده که صداوسیما میتواند دوربین خود را ببرد مغازه قصابی؟! یک آیه هم پیدا نمیکنید! قصابی آیا جایی است برای خرید گوشت و راسته و دنده یا نقد دولت؟! مگر قصابی «کرسی آزاداندیشی» است؟! صدالبته، پر واضح است که درون قصابی، نقد دولت گذشته، نهتنها بلامانع، بلکه مستحب است! و در هیچکدام از احادیث هم نیامده که شخص مسلمان در دکان قصابی نمیتواند دولت قبل را نقد کند! و اصلا یک چیزی! گیرم رسانه ملی، دوربین خود را برده باشد درون قصابی، عقل شما و محبت شما به آقای روحانی کجا رفته که از دولت اعتدال انتقاد میکنید؟! و هی میگویید گوشت گران است؟! شما آیا گوسفندش را میشناسید؟! شاید گوسفندی که گوشت گران از بریدههای بدن ایشان بوده، شاسیبلند بوده! یا هر علفی را نمیخورده! یا آمریکا را به کدخدایی قبول داشته! ما که نمیدانیم! شاید پشمی داشته بهتر از پشم کشمیر! و چیزی معطرتر از گلاب قمصر! وانگهی! دانشمندان معتقدند گوشت، بعد از سیگار و قبل از قلیان، عامل اصلی سرطان است! و باعث تنگی دریچه آئورت میشود! شما آیا میدانید «دریچه آئورت» چه نقشی در بدن دارد؟! آیا شما میدانید طول روده بزرگ انسان چند متر است؟! آیا شما از مضرات گوشت برای دریچه دیافراگم، چیزی شنیدهاید؟! آیا شما از مضرات گوشت قرمز برای مغز انسان، خبر دارید؟! شما دانشمند هستید؟! شما پروفسور سمیعی هستید؟!
شما مردم ایران هستید؟! شما درون قصابی هستید؟! اگر آدم با تصوراتش زندگی میکند، خب! شما هم تصور کنید گوشت ارزان است! باور کنید زندگی را بیخود این همه به خودتان و دولت اعتدال سخت گرفتهاید! به چیزهای مثبت فکر کنید! به اینکه میتوان گیاهخوار بود! و طرفه حکایت اینجاست که خود گوسفند هم با وجود آن همه گوشتی که دارد، فیالواقع گیاه میخورد! آیا علف، گوشت است؟! گیاه است دیگر! کرفس بخورید که در خواصش کتابها نوشته شده و کتابهایی هم البته در دست چاپ است که دیگر بعید میدانم به امسال برسد! انشاءالله نمایشگاه کتاب سال بعد! و آهان! میفرمایید رکود هست؛ باشد! به عشق ایشان تصور میکنیم نیست! بیکاری هست؛ باشد! به عشق ایشان تصور میکنیم همه سر کارند و حقا که دولت اعتدال توانسته همه را سر کار بگذارد و انصافا در این یک مورد، خیلی هم نیازی به «تصور» نیست، چرا که از مادها به این طرف یا حتی به آن طرف، در هیچ دولتی، شاهد این همه اشتغال و گذاشتن ملت بر سر کار نبوده، نیستیم و نخواهیم بود! در نهایت، یک سوال بپرسم و خلاص! شما میدانید اولین دولتی که در ایران شکل گرفت، دولت کیها بود؟! درست اگر ریشهیابی کنیم مسائل را، خواهیم دید که از ریزگردها گرفته تا گرانی و تا هر نگرانی دیگر، البته بر فرض اینکه واقعا وجود خارجی داشته باشند، تقصیر همان دولت است که اولبار در این سرزمین تشکیل شد! القصه! رئیس دولت مدنظر، تنها رئیس دولتی است که نمیتواند مشکلات دوره خود را گردن دولت قبلی بیندازد، چرا که اصلا دولتی قبلش نبوده!