درموت کوریگان: رئالمادرید 2 بر صفر از ویارئال عقب افتاده بود و در خطر قبول دومین شکست خارج از خانه پیاپی در فاصله تنها 4 روز قرار داشت. اینجا بود که زینالدین زیدان هافبک دفاعیاش کاسمیرو را از زمین خارج کرد و یک هافبک بازیساز و هجومی یعنی ایسکو را جانشینش کرد. تعویض زیدان تصمیم درستی به نظر نمیرسید چون حتی با حضور کاسمیرو هم ویارئال مرکز زمین را در اختیار گرفته بود و جریان بازی را کنترل میکرد. این تعویض خطر ایجاد فضایی بیشتر برای میزبان مقابل خط دفاعی رئال را با خودش داشت اما آمدن ایسکو به زمین خیلی زود گلهای گرت بیل و کریستیانو رونالدو را به همراه آورد تا بازی به تساوی کشیده شود و بعد این آلوارو موراتا، دیگر بازیکن تعویضی رئال بود که گل پیروزی را زد و کار را تمام کرد. رئال با این پیروزی صدر جدول را از بارسلونا پس گرفت. درست است که پنالتی جنجالیای که به خاطر هند برونو، کاپیتان ویارئال گرفته شد و همچنین اشتباهات آندرس فرناندز درون دروازه نقش مهمی در این بازگشت داشت اما نباید از قدرت هجومی رئال هم بسادگی گذشت؛ خط حملهای که با موقعیتهایی که رونالدو و موراتا از دست دادند میتوانست حداقل
2 گل دیگر هم بزند. زیدان بعد از بازی تعویضهایش را عامل اصلی تغییر بازی دانست اما منظور زیدان از این حرف تعریف از خودش نبود، بلکه او صرفا میخواست به عمق عالی تیم و نیمکت غنیاش اشاره کند. پیروزی رئال در این بازی در حالی با به زمین رفتن ایسکو و موراتا به دست آمد که خامس رودریگز 80 میلیون یورویی روی نیمکت نشسته بود. البته که فرستادن تمام مهرههای هجومی به زمین همیشه نتیجه نمیدهد (مثل بازی قبلی مقابل والنسیا) اما این تعویضهای زیدان بود که باعث پیروزی رئال در استادیو سرامیکا شد.
پیروزی بارسا بهرغم سردرگمی تاکتیکی
لوئیس انریکه یک هفته برای آمادهسازی تیمش برای سفر به ویسنتهکالدرون و قرار گرفتن مقابل اتلتیکومادرید وقت داشت. انریکه از این فرصت استفاده کرد و برای نخستینبار در سال 2017 دست به تغییر سیستم زد. بارسا در این بازی با سیستمی دوگانه بازی کرد: 3-4-3 با توپ و 2-4-4 بدون توپ. مهمترین تاثیر این تصمیم تاکتیکی گیج شدن خود بارساییها بود، بویژه سرخی روبرتو که هم باید نقش وینگبک را بازی میکرد و هم نقش یک هافبک میانی را. در ضمن 2 بازیکنی که قرار بود بیش از بقیه از این تغییر سیستم بهره ببرند و آزاد شوند، یعنی آندرس اینیستا و لیونل مسی، کمتر از دیگر همتیمیهایشان در جریان بازی بودند. این سردرگمی تاکتیکی بیش از هر وقت زمانی به چشم میآمد که جرارد پیکه توپهایش را بلند و مستقیم روی سر اینیستا میفرستاد. بارسا با این وجود بازی را برد. مسی پایهگذار حرکتی بود که به گل اول بازی توسط رافینیا که به شکلی غیرمنتظره در ترکیب اصلی قرار گرفته بود، تبدیل شد. بعد دیگو گودین بازی را به تساوی کشید و در نهایت این خود مسی بود که در دقیقه 87 گل پیروزی را وارد دروازه یان اوبلاک کرد. بعد از بازی انریکه به قدری با ذوق و شوق از سیستم جدیدش و تاثیر مثبتش در این بازی حرف میزد که حتی با یک خبرنگار که به نظرش تفاوتها و ظرافتهای این سیستم را درک نمیکرد وارد درگیری لفظی شد. حقیقت اما این بود که بارسا اصلا نمایش خوبی نداشت و یک بار دیگر توسط مسی نجات پیدا کرد، اتفاقی که این فصل تازگی ندارد. مسی در 8 بازی بارسا در لیگ در سال جدید 8 گل زده و حتی وقتی عقبتر بازی میکند تا به خط میانیشان کمک کند همچنان خطرناکترین مهره تیم به حساب میآید.
دژاوو برای دیگو
دیگو سیمئونه بودن گاهی واقعا باید آزاردهنده باشد، بویژه وقتی مقابل بارسلونا در بازیهای داخلی قرار میگیری. سیمئونه تا به حال در 11 رویارویی با بارسا در لالیگا پیروز نشده و تیمش اول همین ماه هم به دست کاتالانها از نیمهنهایی کوپا دلری حذف شد، با اینکه در اکثر دقایق 2 بازی رفت و برگشت تیم برتر زمین بود. البته هیچکس 2 پیروزی در چمپیونز لیگ در سالهای 2014 و 2016 را فراموش نمیکند. این پیروزیها ارزش بسیاری داشتند، بویژه اینکه راه اتلتی برای رسیدن به فینال را باز کردند اما وقتی سیمئونه بعد از بازی روبهروی خبرنگاران در کالدرون نشست به نظر میرسید شکستهای داخلیاش مقابل کاتالانها فشار ذهنی زیادی به او آورده بود: «انگار این اتفاق هی پشت سر هم میفته. توی همه این بازیها ما میتونستیم برنده باشیم اما اونا از کیفیت بالاشون در مهمترین نقاط زمین، یعنی باکسها، استفاده کردن». این کیفیت گاهی از سوی لوئیس سوارز بوده و گاهی از سوی نیمار اما بازیکنی که بیش از هر کسی اتلتی را در این سالها آزار داده خود مسی است.