حسن روانشید*: اکثر سرزمینهای غربی و معدودی نیز در شرق فاقد منابع خدادادی هستند و تنها از آبوهوای معتدل متمایل به سرد برخوردارند. در بعضی کشورهای غربی و اروپا آرزوی دیدن یک روز آفتابی را دارند تا خودشان را به پارکها، بامها و تراسها رسانده و حمام آفتاب بگیرند و از ویتامینهای موجود در نور خورشید بهرهمند شوند درحالیکه این نعمت بیکران در کشور ما بهوفور یافت میشود اما دریغ از اینکه کسی پیدا نمیشود تا از این ثروت بیانتها استفاده کرده و گردش چرخهای صنعت را به آن بسپارد یا انرژی کلان آن را مدیریت و به نحوی برای آیندگان ذخیره کند؛ آفتابی که نه مانند کشورهای عربی و آفریقا سوزنده است و نه چون اروپا بیروح و بیخاصیت! خورشید قرنهاست با دست و دلبازی فراوان بر ما میتابد و در آرزوی بهرهبرداری بهینه از تلألؤش میسوزد ولی مأیوس نشده و روز دیگر درخشانتر به سطح آسمان بازمیگردد. پروردگار بیهمتا همهچیز را به نحو مطلوب برای مردم این سرزمین مهیا کرده تا شاید بتوانند از بندبند نعمات استفاده کنند و شکرگزار درگاه احدیت باشند، به شرطی که نقشی در تخریب آنها نداشته باشند و بدانند بعضی از آنها غیرقابلبازگشت است. اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد نقش چپاولگری ساکنان سرزمینهای کمنعمت است که شبانهروز در فکر دسیسه برای به چنگ آوردن سرمایههایی هستند که به آنها تعلق ندارد و صد افسوس کسانی نیز با آنها همراهی کرده و از داخل این کشورها روند غارت را تسهیل میکنند. نکته دارای اهمیت اینکه اکثراً این تسامحات ناشی از بیخردی و کماطلاعی دلالانی است که ثروت و زحمت خود و آیندگانشان را به ثمن بخس واگذار میکنند و نمیدانند وجهی که بابت خوشخدمتیشان میگیرند در مقابل خیانتی که میکنند پشیزی نمیارزد. نفت در مقابل دیگر معادن پربرکت این کشور عددی نیست که دنیا تفکرات ما را بر آن متمرکز کرده و در پشت این پرده، نقشهای دیگری را بازی میکند تا ذخایر ارزشمند و فناپذیرمان را مصادره کند! آنچه امروز بیش از هر زمان دیگر خطر را متوجه این سرزمین کرده، آلودگیهای ناخواسته و هجوم ریزگردهاست که اگر از حد بحران خارج شود، چارهای جز کوچ را به ساکنان آن نمیدهد و این خود نوعی بازی سیاسی است که در ورای آن بتوانند دیگر ذخایر ارزشمند را به غارت برند! امروز معدودی از کشورهای اروپایی همراه با چین به رقابت تنگاتنگ در شرق کشور و در خراسان رضوی مشغولند تا معادن بینظیر فیروزه را با کمک دلالان داخلی تخلیه و به آنسو ببرند؛ صادرات خام فیروزه سناریوی دیگری پس از خروج بیقیدوشرط سنگهای لاشهای کشور است. هماکنون شهرستان فیروزه در خراسان رضوی به بازار مکارهای برای معاملات سنگ خام فیروزه تبدیل شده است تا میان دلالان دستبهدست شود و به آنسوی آبها برود! اتحادیه تولیدکنندگان محصولات فیروزه به علت عدم همکاری مسؤولان مربوط با آنها در حال تعطیل شدن است! اما معادن همچنان از سنگهای فیروزه تخلیه میشود و بهصورت خام بهسوی بازارهای حراج میرود، زیرا معدودی از دلالان ثروتمند قادرند براحتی در مزایدههای فروش برنده شوند و وجوه را نقداً پرداخت کنند تا فرصت را از هنرمندان تهیدست این رشته بربایند. اینجا شهرستان فیروزه است که بازار سیاه در آن بیداد میکند.
*روزنامهنگار پیشکسوت