حسن رحیمپورازغدی در دانشگاه تهران با بررسی مساله تربیت و آموزش لیبرالی یا اسلامی در سند 2030 گفت: این سند شاید الزامآور نباشد ولی آبروبر است و کاپیتولاسیون آموزشی- فرهنگی به حساب میآید.
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، حسن رحیمپورازغدی، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی در نشست دانشجویی بررسی تربیت و آموزش لیبرالی یا اسلامی در سند 2030 که با عنوان «برجام آموزشی» به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: سند 2030 یک برجام فرهنگی است؛ قراردادهای بینالمللی باید از مجاری قانونی عبور کند و با معیارهای انقلابی و اسلامی سازگار باشد.
رحیمپورازغدی افزود: اصل مساله فراتر از بحث دولت، سیاست و انتخابات است؛ ما با یک رودربایستی روبهروییم و دوگانگی در سیستم از همان ابتدا وجود داشته است بهطوری که افراد عوض میشوند ولی سیستم همان است و میخواهند مکتب را با آموزههای لیبرالی تطبیق دهند. برخی سواد اسلامی ندارند و برخی دیگر حتی سواد لیبرال هم ندارند و فقط به لحاظ سیاسی لیبرال هستند.
رحیمپورازغدی عنوان کرد: سال گذشته گفتند یونسکو تعهد گرفته است سند 2030 در تمام کشورها اجرا شود البته در کلام گفتند داوطلبانه انجام شده ولی در عمل کاریزمای رسمی برای آن تعیین و کشور را متعهد کردند تا سال 2030 باید این سند پیاده شود. وزارت امور خارجه گفت اجرای این سند الزامآور نیست ولی بسیاری از قراردادها را میگویند الزامآور نیست، در حالی که اگر اجرا نکنیم، محکوم میشویم.
عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: برخی زودتر از آنچه آنها خواستند سند را پیاده کردند و گویا تصویب هیأت وزیران را هم گرفتند، دوستان دانشگاهی میگفتند 30 کارگروه تشکیل شده تا بدون اعلام رسمی و بدون نظر مجلس و شورایعالی انقلاب فرهنگی این سند عملیاتی شود و شعار دگرگونی جهان را در دستورکار گذاشتند و بهجای اینکه از طرف مردم ایران و مسؤولان حرف بزنند، به آنها گفتند ایران در این قضیه پیشگام است و آنها هم تشکر کردند.
رحیمپورازغدی ادامه داد: 2 مسالهای که در این میان وجود دارد؛ اینکه قراردادهای بینالمللی بر چه اساس امضا میشود که از مجاری رسمی عبور نمیکند و گویا آزادی یواشکی وجود دارد، اینگونه نمیشود که تعهد بدهند، اجرا را هم شروع کنند ولی مجلس و شورایعالی انقلاب فرهنگی اطلاع نداشته باشند. در این سند نگاه لیبرال و نولیبرال به حقوق کودک، آموزشوپرورش و زن و خانواده دیده میشود و اگرچه اشتراکاتی با مفاهیم اسلامی دارد ولی تناقضهای بنیادی هم وجود دارد.
عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت: نگاهی صریحا میگوید هرنوع تربیت دینی و الهی، خلاف حقوقبشر است ولی آموزش جنسی تحت عنوان بهداشت برای کودکان را جزو حقوق کودکی میداند که حتی به بلوغ جنسی نرسیده است و عملا آموزش را ذیل یک ایدئولوژی دیگر قرار میدهد.
وی افزود: در لیبرال آموزشی گفتهاند آموزش متون دینی مخل خلاقیت است و باید از مدارس حذف شود. لیبرالیسم کلاسیک و نولیبرالیسم اعلام کرد ما به دین کاری نداریم و خودمان با عقل خودمان میسنجیم، البته عقل با برهان حجت است ولی عقل آنها هوای نفس است که نامش را عقلانیت میگذارند. لیبرالیسم یعنی نفس و آنها با ایدئولوژی نفسانی میخواهند نظام آموزشی ایجاد کنند.
رحیمپورازغدی اظهار داشت: میخواهند هم در آموزشوپرورش غیررسمی مانند رسانه و هم در آموزشوپرورش رسمی، نگاه بازاری به اندیشه و اخلاق داشته باشند. تعریفشان از آموزشوپرورش نگاهی کاملاً ضددینی و سکولار است، هرچند شاید 80 درصد هم با نگاه اسلامی مطابق باشد ولی حرف ما همان 20 درصد است که این قراردادها اگر الزامآور نباشد آبروبر است، زیرا بر اساس همینها هر سال ما را تحت عنوان نقض حقوقبشر محکوم میکنند. وی اضافه کرد: آنها از همجنسبازی گفتند و آقایان امضا کردند و میگویند الزامآور نیست. در رأس این کشورها انگلیس، آمریکا و صهیونیستها هستند شوراهای نظارتی همینها هستند و بزرگترین متخلفان حوزههای مختلف هم همینها هستند.
رحیمپورازغدی عنوان کرد: اصل 77 قانون اساسی میگوید مجلس باید بر این قراردادها نظارت کند که این سند اصلا به مجلس نرفته است؛ هر گونه تعهد بینالمللی که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی باشد، نباید امضا شود. هر قراردادی که باعث شود بیگانه بر منابع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما مسلط شود، خلاف قانون اساسی است و شرعا هم حرام است، زیرا کاپیتولاسیون آموزشی- فرهنگی بهشمار میآید.
وی افزود: ما تعهد دادیم در برابر غرب باید پاسخگو باشیم و بگوییم چطور سیاستهای آنها را در مدارسمان اجرا کردیم. گاهی میگویند قرارداد را به شرط تحفظ امضا کردیم، درحالی که همین حرف بارها برای ما مشکل ساخته است. ما نمیگوییم کسی قصد خیانت داشته، گاهی صدمه حماقت از خیانت کمتر نیست، حتی اگر فرد نیت خوبی داشته باشد. بهطور مثال بحث رفع تبعیض را با منظور خاصی بیان میکنند و ما آن را امضا میکنیم، مثلا میگویند اقشار آسیبپذیر باید مورد حمایت باشند، ما هم آن را امضا میکنیم ولی تعریف آنها از اقشار آسیبپذیر این است که همجنسبازان نیز جزو این اقشار به حساب میآیند.
رحیمپورازغدی تأکید کرد: دوستان میگویند 2030 را داوطلبانه اجرا کردیم، یعنی هنوز به ما الزام نشده، انجامش دادیم. حتی برجام را هم سریع انجام دادیم و طرف مقابل را به وجدانش سپردیم که 90 درصد آن را اجرایی نکرد. درباره 2030 نیز کسی در آسیا و اقیانوسیه قدمی برنداشته که ما داوطلبانه انجام میدهیم، در صورتی که آنها هم چنین توقعی ندارند ولی ما پیشدستی میکنیم.
وی افزود: دبیر کمیسیون یونسکو، جمهوری اسلامی را به عنوان کشور پیشگام اجرای تدارکات لازم برای 2030 معرفی کرده و از طرف غرب از ایران تقدیر میکند، یعنی حتی آنها هم توقع چنین کاری را از ما نداشتند و این سند هم ما را غافلگیر کرد و هم آنها را.
وی اضافه کرد: برای تروریست شاخصهایی را برمیشمرند به طوری که انقلابیهای جهان را تروریست میدانند ولی تروریستهای واقعی را تروریست نمیدانند. تعهد میگیرند که آموزش جنسی برای کودکان و حیازدایی و اخلاقزدایی تضمین سلامت خانوادههاست و همجنسگرایی را یکی از حقوق اصلی بشر میدانند و ما اینها را امضا میکنیم و میگوییم حق تحفظ داریم. پیش از این نیز از اینگونه سندها امضا شده ولی صدایش در نیامده است. عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت: دکترین اومانیستی را مطرح میکنند و تحت عنوان تنوع فرهنگی و مذهبی عملاً هوس و نفسانیت را که تمام انبیا برای مدیریت آن مبعوث شدهاند جایز میدانند. طبق سند 2030 در مدارس ما همجنسبازان میتوانند کلاس آموزشی داشته باشند ولی درباره دین نمیتوانیم صحبت کنیم.
رحیمپورازغدی اظهار داشت: اینها که از آزادی میگویند خودشان، دختران باحجاب فرانسوی را از حجاب منع کردند و زن باحجاب امکان استخدام در نهادهای دولتی آنها را ندارد. ازدواج با همجنس را با قانون حمایت میکنند ولی با پوشش مبارزه میکنند که این تناقض در برخورد با آزادی جالب است.
وی افزود: نکته بعدی که در سند مطرح شده الزام احترام به رفتارهای متفاوت است که یکی از آنها همجنسگرایی است و حتی قانونی نبودن همجنسگرایی در ایران را محکوم میکنند و ما هم پای این مساله را امضا میکنیم. مفهوم شهروند جهانی را مطرح میکنند، در حالی که از نظر آنها کدخدای این دهکده جهانی، آمریکا و صهیونیستها هستند.