printlogo


کد خبر: 173570تاریخ: 1396/1/15 00:00
در نشست بررسی کتاب «طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی» مطرح شد
طنز سیاسی یک طنز تاریخ مصرف‌دار است

نشست عصری با کتاب ویژه کتاب «طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی» اثر محمدباقر نجف‌زاده‌بارفروش برگزار شد. به گزارش فارس، حسین احمدی در این نشست با اشاره به این کتاب گفت: وقتی به این کتاب نگاه می‌کنم متوجه رنج و سختی نجف‌زاده می‌شوم زیرا سختی کار پژوهشی را می‌دانم، پژوهش کردن کار دشواری است و کسی که اهل پژوهش نباشد متوجه ارزش آن نمی‌شود. وی افزود: سرایش طنز از سایر ژانرها دشوارتر است و باید برایش تلاش کرد. اگر در طنز دقت نشود به هجو و لغو کشیده می‌شود و اینطور نیست که فکر کنیم سرودن طنز راحت است و کاری که نجف‌زاده کرده یک اثر گرانسنگ است زیرا در حوزه طنز دست به کار پژوهشی زده است. محمود اکرامی در بخش دیگری از این مراسم گفت: این کتاب اثر شایسته‌‌ای است و باید طنز را یک سوزن به خود و یک نیشتر به دیگران زدن دانست و اگر چنین نباشد طنز نیست و به فحش و ناسزا نزدیک می‌شود و پرداختن به طنزپردازانی که لطیف هستند کار دشواری است. وی افزود: 20 سال پیش تمام طنزها حول پنیر و سیب‌زمینی بود و به مسائل اقتصادی می‌پرداخت ولی بعد از آن طنز به سیاست کوچ کرد اما طنز سیاسی یک طنز تاریخ مصرف‌دار است زیرا با کنار رفتن افراد و اتفاقات سیاسی از ذهن مردم آن طنز هم از رونق می‌افتد و باید به موزه برود و این یک آسیب در حوزه طنز است. این منتقد و پژوهشگر ادبی گفت: آفت طنزهای امروز ما تاریخ مصرف‌دار بودن آنها است چون به هنجارها می‌پردازیم نه به ارزش‌ها و پرداختن به طنز یک هوشمندی می‌خواهد. حدود 150 صفحه از این کتاب ربطی به اسم آن ندارد و اضافه است و می‌خواهم به مولف پیشنهاد دهم که می‌تواند در کتاب مجزایی آنها را منتشر کند زیرا تعاریف طنز و تاریخچه آن و طنز مطبوعاتی و... که در کتاب آمده ربطی به طنزسرایان ندارد و به نظرم یا باید عنوان را عوض کرد یا این بخش را در مجلدی مجزا آورد. کامران شرفشاهی در بخش دیگری با اشاره به این کتاب گفت: چاپ این کتاب‌ به سال‌های اول دهه 70 بازمی‌گردد که در آن روزگار کسی در حوزه طنز حرفی برای گفتن نداشته است. محمدباقر نجف‌زاده‌بارفروش در پایان این مراسم ضمن قدردانی از برگزارکننده و شرکت‌‌کنندگان در این مراسم گفت: روزی که این کتاب را می‌نوشتم و پس از آن منتشر شد سر و صورتم سیاه بود و چشمانم نمی‌دید. این کتاب را به سختی و دشواری و در شرایط سخت مالی نوشتم و برای چاپ آن هم با سختی روبه‌رو شدم. وی  افزود: ناشر این کتاب به من می‌گفت این کتاب را از حروفچین تا صفحه‌بند با لذت رویش کار کردند و همه آن را دوست داشته‌اند.
 


Page Generated in 0/0067 sec