گروه فرهنگ و هنر: شهید سیدمرتضی آوینی یکی از برجستهترین مستندسازان متفکر و فیلسوف دوران معاصر است. آوینی در ایجاد سبک، قدرت نویسندگی، حوزه اندیشه و قدرت مدیریت نیروی انسانی توانمندیهای فوقالعادهای داشت که در سالهای حیاتش آنها را به ظهور و بروز رساند. او اگر چه قربانی برخوردهای تنگنظرانه بود و حتی در صداوسیمای وقت برایش ممنوعیت ایجاد کرده بودند اما در سالهای بعد از شهادتش به یکی از محبوبترین الگوهای حضور و فعالیت جوانان در عرصه رسانه و مستند تبدیل شد و امروز بسیاری از مستندسازانی که حتی او را ندیدهاند از نگاه و رویکرد او متاثرند.
به بهانه سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی با سلیم غفوری، شهاب اسفندیاری، مهدی نقویان، حسین شمقدری و وحید فرجی درباره تاثیری که از آوینی گرفتهاند، گفتوگو کردهایم. متن گفتوگو را در زیر میخوانید:
نقشی که آوینی در زندگیام داشت
شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صدا و سیما است که تغییر مسیر زندگیاش را مدیون خواندن نامهای از شهید آوینی میداند. مستند جهانشهریها، از جمله معروفترین آثار هنری اوست که بارها از طریق رسانههای مختلف پخش شده است. وی دکترای خود را در رشته «نظریه انتقادی و مطالعات فیلم» از گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه ناتینگهام اخذ کرد. کتاب «سینمای ملی و جهانی شدن» نوشته شهاب اسفندیاری است که از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده است. روایت او از آشناییاش با آوینی به عنوان یک نوجوان دبیرستانی خالی از لطف نیست.
نخستینباری که با شهید آوینی آشنا شدید چه زمانی بود؟
در زمان شهادت ایشان من یک دانشآموز دبیرستانی بودم که صرفا اخبار مربوط به شهادت ایشان را میشنیدم و شخصیت و کارهای ایشان برای من زیاد آشنا نبود. در آن موقع برای من سوالات و ابهامات فراوان فکری و فلسفی پیش آمده بود. سوالاتی که ممکن است برای هر نوجوانی مطرح شود. من برای یافتن پاسخ سوالاتم مطالعه و پرس و جوهای فراوانی انجام میدادم. در آن مرحله بود که به طول اتفاقی با آثار شهید آوینی آشنا شدم. جالب است نخستین متنی که با آن مواجه شدم نامه شهید به حاتمیکیا درباره فیلم از کرخه تا راین بود که اتفاقا نامه بسیار خاصی هم هست. برای من در آن شرایط جالب بود که احساس میکردم پاسخ بسیاری از پرسشهایم را در آن نامه پیدا کردم. در آن زمان، بسیاری از کتب و مقالاتی که از ایشان وجود داشت براحتی در دسترس نبود. جستوجو در مجلههای قدیمی سوره و یافتن مقالاتشان در آن مجلات کار آسانی نبود. یافتن فیلمهای قدیمی روایت فتح هم به آسانی میسر نبود. نوارهای ویدئویی بودند که در پایگاههای بسیج میتوانستیم برخی از آنها را پیدا کنیم. اینها به تدریج در من یک تصویر ذهنی از شخصیت آوینی شکل داد و آن نقش به قدری بزرگ بود که موجب شد من که شاگرد اول رشته ریاضی و فیزیک در مدرسه بودم، تصمیم بگیرم برای کنکور تغییر رشته داده و انتخاب دانشگاه خودم را سینما قرار دهم.
شما مجذوب کدام یک از ویژگیهای آوینی شدید؟
در مرحله اول و آن چیزی که توجه من را جلب کرد، نسبت ظاهر به باطن دین در اندیشههای آوینی بود که انعکاس زیادی هم در نامه به حاتمیکیا داشت. در جامعهای که ممکن است ریا و نفاق بیش از هر چیزی نمود داشته باشد و این تظاهر برای افراد منافع و مواهبی خواهد داشت، این مساله بسیار پراهمیت است که مومنان واقعی باید چگونه عمل کنند که نه در جبهه متظاهران و ریاکاران قرار گیرند و نه از ابراز هویت دینی و عمل به وظیفه خودشان باز بمانند؛ مسالهای که شهید آوینی در نامه خود به حاتمیکیا به آن پرداخته بود و در آن مقطع برای من مساله بسیار مهمی بود.
روایت امروزی از آوینی تا چه حد صحیح است؟
روایتها نسبت به آوینی بسته به زمان متفاوت است. در هر دورهای بعد از شهادت ایشان روایتی از شخصیت او غلبه پیدا کرده و روایتی دیگر ضعیف شده است. به هر حال ایشان یک شخصیت ذو وجهین و دارای آثار متنوع و متکثر و همچنین صاحب یک سیر تحول شخصی در زندگی خودش بوده که با تمسک به هر یک از این بخشها میشود یک تصویری از آوینی ساخت و در هر کدام از این دورهها با توجه به نیازهای زمانی و مکانی برجسته شده است. اما به نظرم به مرور زمان و با توجه به آنچه گذشته، این تصاویر مختلف تکمیلکننده کلیتی بودند که از شهید آوینی میشناسیم و امروزه آنقدر آوینی از روایتها اشباع شده که دیگر کسی نمیتواند ایشان را تحریف کند.
هر چه نوشت از انقلاب نوشت
«انتخاب 10»، «نگهبان آرا»، «گاو خشمگین»، «ساحره سوزان»، «بازی» و اخیرا «در برابر طوفان» نامهایی هستند که تنها بخشی از کارنامه پرمایه نقویان را شکل داده است. مستندسازی که تمرکز خود را بر مستند سیاسی بنا کرده است و آثار او مرز داخل و خارج نمیشناسد. از سیاستهای انگلیس تا جنبش والاستریت و فتنه 88 و تاریخ انقلاب از جمله مضامینی است که آثار نقویان را تشکیل میدهند. مستند اخیر او یعنی «در برابر طوفان» که از شبکه یک سیما پخش شد تاثیر فراوانی بر مخاطبان رسانه ملی داشت. مستندی که توانست با استفاده از آرشیوهای ناب و دست نیافتنی روایتی جدید از دوران پهلوی را نشان دهد. نقویان معتقد است آوینی پس از تحول خود هر چه نوشت برای انقلاب نوشت، چیزی که نه در روشنفکران میتوان یافت و نه در بسیاری از عریضهنویسان وطنی.
آشنایی شما با شهید آوینی چگونه شکل گرفت؟
11 ساله بودم که خبر شهادت شهید آوینی را شنیدم. من یک برادر بزرگتر داشتم که او متاثر از آوینی بود و به صورت مداوم نظرات شهید آوینی را پیگیری میکرد. در واقع برادرم پل آشنایی من با آوینی بود. آشنایی با نظرات شهید و پیگیری مطالبش بهواسطه برادرم باعث شد تا نظرم به سمت ایشان جلب شود و به تدریج که بزرگتر میشدم تاثیر او را در وجودم حس میکردم.
این تاثیرگذاری چگونه خودش را نشان داد؟
به نظرم آوینی جزو معدود متفکران انقلاب اسلامی بود و در این حوزه تقریبا انسان شاخصی در حد ایشان نداریم. گاهی اوقات مفاهیمی مثل آوینیزدگی را به آدم نسبت میدهند اما آوینی جزو معدود نظریهپردازان فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی بود که مرجع همه ما برای فهم و معرفت نسبت به هنر انقلاب اسلامی محسوب میشد. بنده نیز پیگیر این مفاهیم بودم و آشنایی من با نظرات ایشان باعث شد تا آثارشان را به دقت مرور کنم و فهم درستی نسبت به هنر انقلاب اسلامی پیدا کنم.
کدام وجه از آوینی برای شما جذابیت بیشتری داشت؟
من خیلی تحت تاثیر شخصت فردی ایشان قرار نگرفتم، در واقع سلوک فردی ایشان از دنیای روشنفکری تا شهادت مقوله بسیار مهمی است اما ابعاد دیگری از این شهید مرا متاثر از خود کرد. آن چیزی که بسیار بر من تاثیر گذاشت، آثار به جا مانده از نظریات او در باب هنر انقلاب اسلامی است که به نظرم دریچهای از نور است که هر بار به آن مراجعه میکنی، چیز جدیدی از آن مییابی.
تا به حال به چه میزان از آوینی روایت درستی انجام شده است؟
تحلیل شخصی بنده این است که آوینی بین 2 گروه در حال این دست و آن دست شدن است و آوینی حقیقی بهدرستی معرفی نشده است. یک بخش، وجهه آوینی در دفاعمقدس و جنگ است که بسیاری به آن میپردازند و گمان میکنند که همه آوینی راوی روایت فتح است. بخش دیگری نیز ایشان را با آینه جادو و مقالات سینمایی و فلسفی ایشان میشناسند. بنده شخصا معتقدم نکتهای که از روایتهای مربوط به آوینی مغفول مانده این است که آوینی قبل از همه چیز متفکر انقلاب اسلامی بود. آوینی قبل از اینکه در جنگ باشد، قبل از اینکه درباره تمدن غرب سخن بگوید، قبل از اینکه نظریهپرداز سینما باشد، قبل از آنکه مستندساز باشد، یک متفکر انقلاب اسلامی است. او اگر به سینما پرداخت، نظریات انقلاب اسلامی را درباره این پدیده تبیین کرد. میگویم شهید مطهری هر چیزی نوشت در رابطه با اسلام نوشت و از قلم آوینی چیزی جاری نشد مگر آنکه در رابطه با انقلاب اسلامی باشد.
حال خوب
میتوان گفت میراث آلبرتا بود که نام حسین شمقدری را بر سر زبانها انداخت، اگرچه نمیتوان در کارنامه حرفهای او پیش از آلبرتا، نام «یزدان تفنگ ندارد» را از قلم انداخت؛ دانشجوی دانشگاه شریف که سر از رشته سینما درآورد و اکنون به صورت جدی وارد حوزه مستند و سینما شده است. در گفتوگو با حسین شمقدری از دریچه دیگری وارد شدهایم. او بهترین اتفاق برای یک مستندساز را شهادت میداند؛ راهی که آوینی پیمود و نسلی را بعد از خودش به دنبال کشید.
به نظر شما این گزاره درستی است که نقطه عطف مستندسازی در ایران شهید آوینی است؟
قطعا شهید آوینی است، ایشان کسی است که اعتقاد در عملش را اثبات کرد و شهادتش او را جاودان کرد، من آرزویم این است که در مسیری که به آن اعتقاد دارم شهید شوم، زندگی ارزشی ندارد که آدم بابتش شهید نشود ولی میدانم که لیاقت شهید شدن خیلی بالاست اما در آرزوهایم همواره دوست دارم شهید شوم البته در خوابهایم اتفاق خوبی میافتد اما در واقعیت خیلی درگیر روزمرگی هستیم. امیدوارم روزی که حضرت میرسند ما بتوانیم در جبهه حق بهعنوان نیروی فرهنگی پیام ایشان را منتشر کنیم.
آیا میشود با ساختن مستند به شهادت رسید؟
بهنظرم حتما میشود، ولی بهنظرم باید کاری بسازی که جبهه کفر مطمئن شود این عنصر آنقدر ارزشمند است که جز از بین بردنش راه دیگری نیست. اما کمینهاش این است که در جبهههای جنگ امروزی شهید شوی ولی آرزویم این است که به چنان عنصر تاثیرگذاری تبدیل شوم که دوستان جبهه کفر انگیزهای برای از بین بردنم داشته باشند، میدانم که خلوص نیت میخواهد اما ماهایی که آنقدر درگیر ثروت و شهرت و روزمرگی هستیم از آن خلوص فاصله داریم اما به هرحال آرزوست دیگر.
بهترین مستندی که دیدید چه بود؟
مستندهای شهید آوینی را دوست دارم؛ از لحاظ حسی که به من انتقال میدهد. هر وقت میخواهم حالم خوب شود صدای آوینی را گوش میدهم.
در نگاه آقا مرتضی «انسان» مهم است
سلیم غفوری، مدیر شبکه مستند است که عمده فعالیتهای وی به همین عرصه یعنی مستند بازمیگردد. او در محضر بسیاری از یاران آوینی چون نادر طالبزاده همکاری نزدیکی داشته و مثل خیلیها آشناییاش با آوینی در غروب 20 فروردین 72 رقم خورده است.
تاثیر شهید آوینی بر مستندسازان نسل بعد از خودش چه بود؟
در آن دوره نسلی وجود داشت که در دوره جوانی و نوجوانی خود به سر میبرد و جنگ را با روایت فتح میشناخت. این نسل آقا مرتضی را ندیده بودند اما روایت فتح به عنوان مجموعه مستندهای جذاب و دلربا برایشان شناخته شده بود. طبیعتا بعد از شهادت آقا مرتضی متوجه شدند که راوی روایت فتح چه کسی بوده است. ماجرای شهادت آقا مرتضی شوری در کشور ایجاد کرد. در اوایل دهه 70 بسیاری معتقد بودند بعد از جنگ ارزشهای انقلابی رو به فراموشی است و ایشان زمانی که شهید راه روایتگری جنگ شدند، موجب شد تا این نگاههای مأیوسانه تغییر کند.
علمدار مبارزه با این نگاه آقا مرتضی و همینطور سوره بود. البته تا آن موقع سوره مخاطب بسیار وسیعی نداشت و بیشتر مطالب آقا مرتضی قبل از شهادتشان خیلی مورد توجه قرار نداشت. اما شهادت آقا مرتضی باعث شد تا بسیاری به اهمیت نظرات و دیدگاههای او پی ببرند. بعد از شهادت، مطالب آقا مرتضی مرتب بازخوانی میشد و به سرعت در جامعه نشر پیدا کرد به طوری که بعدها این تفکر بر نسل جوان جبهه فرهنگی- هنری انقلاب تاثیر گذاشت. مضاف بر اینکه تلاش آقا مرتضی در استمرار روایت جنگ و دفاعمقدس باعث شد تا موجی در ورود بچههای مستندساز انقلابی به این عرصه ایجاد شود و مسالهای که همه به آن اذعان دارند این است که جبهه انقلاب در عرصه مستند حرفهای بسیار جدی دارد و این دست پر جبهه فرهنگی به ورود جوانانی بازمیگردد که شهادت آقا مرتضی حضور آنها را در این عرصه مصممتر کرد.
آشنایی بنده با شهید آوینی نیز دقیقا به زمان شهادت ایشان بازمیگردد. ما در آن دوره دانشجو بودیم و وقتی که خبر شهادت آقا مرتضی منتشر شد به اتفاق دوستان بسیجی به تشییع جنازه ایشان رفتیم. بعد از آن، آشنایی ما با اندیشهها و افکار شهید آوینی شکل جدیتر به خود گرفت و مشغول مطالعه آثار ایشان شدیم.
کدام وجه از ویژگی آوینی از نظر شما برجستهتر است؟
به نظرم مهمترین ویژگی شهید آوینی نگاه خاص ایشان به اتفاق و تحولاتی است که هر روزه شاهد آن هستیم. ایشان به جنگ همان نگاهی را دارد که به تمدن مینگرد. او همه را در یک منظومه فکری منسجم میبیند که غایت اصلی آن رشد انسان است. دفاعمقدس را انسانساز میبیند. توسعه تکنولوژی را به مثابه تاثیرش بر انسان میبیند. اتفاقات جهان اسلام و سایر پدیده را نیز از همین منظر مینگرد. در نگاه آقا مرتضی «انسان» مهم است.
به نظر شما روایتی که امروز از آوینی میشود روایت کامل و صحیحی است؟
طبیعتا هرکسی که به آوینی مینگرد، بخشی از شخصیت او مورد توجهش قرار میگیرد. ایشان وجوه مختلفی دارد؛ مستندساز، متفکر، نویسنده و... هرکسی او را از دریچهای مینگرد. اما نکته اصلی اینجاست که شهید آوینی را باید از میان نوشتهها و آثار و دایرههای ارتباطاتی ایشان شناخت؛ باید دید ایشان با چه کسانی بیشتر ارتباط داشته است؟ هسته مرکزی آثارش پیرامون چه مسائلی است؟ و... به نظرم شناخت درست را میتوان از همین طریق بهدست آورد و برداشتهای شخصی را نباید به تحلیل خود از شخصیت آوینی دخالت دهیم.
به زمانه توجه کنیم
وحید فرجی، عکاس و مستندساز، از کسانی است که در پروژههای برون مرزی بسیاری حضور داشته است. «جنگ پنهان»، «خاطرات نارنجی» و « غزال ایرانی» از جمله مستندهای او هستند که کارهای تحسین شدهای نیز هستند. وحید فرجی معتقد است تاثیرپذیری از آوینی نباید ما را در توجه به زمان و استفاده از فرمهای نو محدود کند، چون خود او هم پویا و در حال تغییر بود.
تا چه اندازه خودتان را متأثر از آوینی میدانید؟
آوینی قطعا روی من و همنسلان من تاثیر داشته است. خواندن کتابهای شهید آوینی و مرور آنها بویژه برای من که 7-6 سال در روایت فتح کار کردم، تاثیرگذار بوده است اما به نظرم میرسد راهی که شهید آوینی طی کرد و مسیری که رفت را عینا نمیشود تکرار کرد. چهبسا اتفاقهایی هم در تشابه کارهای ایشان افتاده است اما موفق نبودهاند. شهید آوینی به عنوان یک نمونه والا و جایگاه رفیع باید مدنظر ما باشد و مستندسازان به او چشم بدوزند اما برای هر روزگاری باید ایدههای جدید داشت. خود شهید آوینی هم اگر به مجموعه فعالیتهایش دقت کنید، مدام در حال رجوع از قصهای به قصه دیگر و حال و هوایی به حال و هوایی دیگر و فرمی به فرم دیگر است. مستند «خانگزیدهها» برای پیش از جنگ است. بعد در جنگ شکل کارها عوض میشود. بعد از جنگ هم همینطور. مدام در حال پویایی هستند. نمونههایی که تلاش کردند مشابه آوینی باشند موفق نبودند. ما باید به نمونههای خوب نظر داشته باشیم اما زمانه خود را دریابیم و در ایده و سبک و فرم به روز باشیم چون همه چیز در حال تغییر است.