فاطمه قاسمآبادی: مهمترین مطالبات زنان از رئیسجمهور آینده در حوزه مسائل اقتصادی چیست؟ اقشار مختلف زنان بر حسب موقعیت و شرایط خود چه انتظاری دارند برای بهبود اوضاع جامعه و موقعیت خویش؟ با یک اقتصاددان و محقق در حوزه اقتصاد خانوار در این زمینه گفتوگو کردیم. دکتر لیلاسادات زعفرانچی*، دکترای اقتصاد، پژوهشگر حوزه اقتصاد خانوار و عضو کارگروه مطالعات زنان و خانواده شورایعالی انقلاب فرهنگی است. او از مطالبات مهم و جدی زنان در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری میگوید.
زنان خانهدار
از نظر من یکی از مهمترین بحثها در حوزه امور زنان مرتبط با بحث زنان خانهدار است. صدای زنان خانهدار در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای اجرایی کشور شنیده نمیشود و متاسفانه در برنامهریزی اجرایی نیز مصالح این گروه کمتر دیده شده است. در حال حاضر جمعیت زنان خانهدار بالغ بر 20 میلیون نفر در کشور است ولی هیچ بانک اطلاعاتی جامعی از رصد و ارزیابی این گروه در دسترس نیست. بحث بیمه زنان خانهدار به داستانی تراژیک برای این گروه تبدیل شده و اگرچه این حداقلترین مطالبه این گروه عظیم مولد سرمایه انسانی است، لزوما تنها نیاز آنان تلقی نمیشود. متاسفانه این داستان از دولتی به دولت دیگر بینتیجه منتقل میشود. زنان خانهدار نیازمند رصد و برنامهریزی کاملی در حوزه امنیت اقتصادی و فرهنگی بوده و شاید از جمله مطالبات اصلی این گروه جدی گرفته شدن و دیده شدن در فضای برنامهریزی و اجرایی و سیاستگذاری کشوری است. تعیین تکلیف ارزش کار خانگی و تعیین جایگاه اقتصادی کار زنان خانهدار و همچنین تعیین نقشه راه این گروه جهت تحقق اقتصاد مقاومتی از برجستهترین مسائل این گروه به شمار میرود.
نیاز به کسب درآمد
امروز بازار کار بر اساس جنسیت، افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سالهای 92 تا 95 را تجربه کرده است. این افزایش میل زنان برای ورود به بازار کار ناظر بر دلایل متعددی است از جمله:
افزایش نرخ شهرنشینی جمعیت به گونهای که سال 95، ۷۴ درصد جمعیت شهرنشین را تجربه کردهایم. امروز خانوادههای شهری برای تامین هزینههای خود به حضور افراد بیشتری در بازار کار جهت پوشش هزینههای فزاینده نیازمندند. بنابراین رغبت زنان به کار خارج از خانه شاید ناشی از نیاز به کسب درآمد بیشتر برای تامین هزینههای زندگی باشد. علاوه بر این تغییر هویت فرهنگی ناظر بر مثبت بودن دسترسی به منابع مالی مستقل و احساس ناامنی از وضعیت زناشویی از دیگر علل افزایش نرخ مشارکت زنان به شمار میرود که با نگرشی خوشبینانه میتوان این استقبال را به دلیل کسب و تجهیز زنان به سرمایه انسانی دانست. به هر حال پیشبینیها نشان از افزایش این نرخ در آینده دارد. نکته اینجاست که با جهش حدود 3 درصدی نرخ مشارکت زنان طی سالهای ۹۲ تا ۹۵، نرخ بیکاری زنان افزایش چشمگیری داشته و سیاستهای بازار کار توفیقی جهت پاسخ به زنان متقاضی ورود به بازار کار نداشتهاست. حال اگر بحث دسترسی به نرخ مشارکت بیشتر زنان مطرح شود سوال اصلی این است: در پی این مطالبه سیستم برنامهریزی اجرایی چگونه میتواند فرصتهای مناسب شغلی را برای زنان تعریف و تدارک ببیند. اغلب از بعضی دوستان میشنویم که نرخ مشارکت زنان نسبت به جوامع پیشرفته کم بوده است ولی حقیقت اینجاست که همین چند درصد زنان راغب به مشارکت در بازار کار نیز نتوانستهاند وارد جمعیت شاغلان شوند و به تراکم جمعیت بیکار افزودهاند.
زنان جوان تحصیلکرده
نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده 2 برابر نرخ بیکاری و حدود 40 درصد است. مطالبه جدی دیگر زنان بویژه قشر زنان تحصیلکرده و جوان رسیدگی به نرخ بیکاری بالای آنان است. نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده 15 تا 29 سال حدود 42 درصد و 2 برابر نرخ بیکاری مردان در همین گروه سنی است. بنابراین علاوه بر اینکه باید زمینهسازی برای علاقهمندی زنان جهت مشارکت اقتصادی در بازار کار به صورت معقول و متناسب با حفظ ساختارها و نقشهای خانوادگی فراهم شود، از طرف دیگر باید امکان دسترسی به شغلهای مناسب بانوان نیز در دستور کار قرار گیرد. توجه نکردن به این امر در بلندمدت میتواند به مطالبه بدون پاسخ زنان انجامیده و سطح نارضایتی را بویژه برای زنان جوان افزایش دهد. بنابراین دامن زدن به تب اشتغال زنان، بدون برنامهریزی یا امکان دسترسی به فرصتهای شغلی مناسب، موجب نارضایتی عمومی خواهد شد. البته پیشبینی من این است که نرخ مشارکت زنان در آینده حتما روند صعودی خواهد داشت. پس برای اشتغال زنان بویژه دختران جوان تحصیلکرده باید برنامهریزی کوتاه و بلندمدت تنظیم و طراحی شود.
الگوی جامع هدایت شغلی زنان
مطالبه بعدی در حوره اقتصاد مقاومتی و اشتغال زنان، طرح الگویی جامع براساس مزیتهای نسبی استانی جهت هدایت شغلی زنان است. متاسفانه دولتها هیچ اطلس جغرافیاییای را بر اساس مزیتهای استانی برای معرفی و اشتغال خانمها معرفی نکردهاند بنابراین باید از مدیران اجرایی کشور درخواست کرد بر اساس شرایط مناطق و به تفکیک استانها با شناسایی قابلیتهای هر استان و گره زدن آن با ظرفیتهای موجود زنان، بهینه و برترین الگوی اشتغال استانی را معرفی کنند. این امر ضمن جلوگیری از آزمون و خطا در ایجاد مشاغل زنانه میتواند مبتنی بر نیازهای ملی و براساس الگوی اقتصاد مقاومتی طراحی و اجرا شود.
توازن میان نقش خانوادگی و اشتغال
مطالبه دیگر این است که ما همواره دغدغه توازن میان نقش خانوادگی و اشتغال زنان را داشتهایم. سالهاست زنان شاغل همیشه بین بیم و امید حمایت قانون از آنها و از دست دادن فرصتهای شغلی خود گرفتار هستند و سوال من این است: اگر نظام ما نظامی مبتنی بر حاکمیت ارزشها و تکریم نقش مادری است، چرا برنامهریزی دولتی در این زمینه همچنان برای ترسیم یک طرح همهجانبه حمایتی از زنان شاغل ناکام بوده است؟ همواره قید هزینه برای حدود 4-3 میلیون زن شاغل باعث شده هر طرح حمایتی متوقف و به دلیل هزینهبر بودن حذف شود حال آنکه در اکثر کشورها که دارای جمعیت بالایی از زنان شاغل هستند، حمایتهای جدی از زنان شاغل با در نظر گرفتن «هزینه/ فایده» اتفاق افتاده است. متاسفانه ما در مورد حمایتهای حداقلی هم بلاتکلیف هستیم. برای مثال افزایش مرخصی زایمان از 6 ماه به 9 ماه همچنان به صورت مشخص دنبال نشده است.
نقش زنان در اقتصاد مقاومتی
در نهایت بحث من در حوزه اقتصاد مقاومتی است. اگر قرار است برای اقتصاد مقاومتی روی اقشار مختلف تمرکز کنیم، یکی از اصلیترین اقشار برای حوزه اشتغال مولد و تولید، بخش زنان هستند که ممکن است بخش اعظم آنان خانهدار باشند. ما باید بتوانیم با تجهیز شبکههای ایتی و اطلاعرسانی بخشهای مشاغل خانگی، این گروه مولد را با حوزه اقتصاد مقاومتی فعال کنیم. متاسفانه من برنامهای مناسب برای عملیاتی شدن در بازه زمانی کوتاه و بلندمدت ندیدهام و امیدوارم این در آینده حل شود.
انتظارات در حوزه اقتصاد مقاومتی برآورده نشده
البته انتظار میرفت با توجه به نامگذاری اقتصادی چند سال پیاپی و اهمیت آن از منظر رهبری، در حوزه اقتصاد مقاومتی ما اکنون درباره مصادیق اجرا شده در حوزه زنان بحث کنیم و نه به طور مجدد بر الزام پیگیری این امر در حوزه اجرایی اما متاسفانه طرحی کامل و جامع مبتنی بر جنسیت را تاکنون بنده سراغ ندارم و با این توصیفات ما زمان را تا حدودی از دست دادهایم. امیدوارم زنان و مسائل مربوط و همچنین مطالبات این گروه صرفا در زمان انتخابات مد نظر قرار نگیرد. ما به بانوان این سرزمین برای تمام داشتههایمان مفتخریم.
* عضو مجمع زنان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی