حسین قدیانی: دولتی که رئیس آن، خودش میگوید «نمیشود، نداریم، نمیتوانیم» لاجرم توقع رأی دوباره از مردم هم نباید داشته باشد! اگر بنا به گفته خود حسن روحانی، «مشکلات کشور، ظرف 100 سال هم حل نمیشود»، پس کدام اعتماد مجدد به رئیس دولت حرف؟! و دولت آیه یأس؟! و دولت خلف وعده؟! و دولت تبعیض؟! و دولت رکود؟! و دولت فیشهای نجومی؟! و دولت ضد مردم؟! و دولت اهانت؟! و دولت تهمت؟! و دولت دروغ؟! اگر دولت موسوم به اعتدال، «دولتِ نمیشود» است، پس رأی هم نمیشود به او داد، چرا که باز هم نخواهد شد! حتی ظرف 100 سال! آقای روحانی تمنای کدام رأی از مردم دارد، وقتی بنا به اعتراف خودش، 40 سال یا حتی 100 سال هم، زمانی کافی برای حل مشکلات کشور نیست؟! شگفتا! نامزدی که 4 سال پیش در چنین روزهایی به ما «کلید» نشان داد، اینک بدل شده به «نماد قفل»! فیالمثل، برجام قرار بود بعد از آن همه امتیاز بزرگ به دشمن، سایه شوم تحریم را از سر ملت بردارد؛ برداشت؟! حسن روحانی و شرکا، توافق خود را «فتحالفتوح» نامیدند، «آفتاب تابان» نامیدند، «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» نامیدند، حتی «نوزاد» هم نامیدند اما چه سود از این همه نام، از این همه حرف، از این همه حرافی و از این همه لفاظی، وقتی در عوض آن همه امتیاز دادهشده، نتوانستیم امتیاز لازم را از دشمن بگیریم و بهزعم آقای روحانی؛ شاهد لغو همه تحریمها در همان روز اجرای توافق باشیم؟! سایه شوم جنگ را که شهدا و رزمندگان و زلالترین جگرگوشههای این ملت، از سر کشور دور کرده بودند و همچنان هم دور نگه داشتهاند، جماعت قرار بود سایه شوم تحریم را از سر کشور بردارند! و اصلا و اساسا با همین هدف، راهی مذاکره با دشمن شدند! حالا اما در بزرگترین دروغ ممکن، مدعی هستند برجام، هدفی غیر از لغو تحریمها داشت! گویا عادت شده برایشان سخن ناراست که چشم در چشم ملت میدوزند و میگویند «من وعده 100 روزه ندادم!» سلمنا! این را فرض میکنیم وعده ندادی! 4 سال را بگو چه کردهای؟! جواب را نگاه کن! «100 سال هم مشکلات حل نمیشود!» پس به «دولت نمیشود» نمیشود اعتماد مجدد کرد! اگر دولت مستقر، خودش اصرار دارد بگوید «ندارم، نمیشود، نیست، حسش نیست، نمیتوانیم، این کار از عهده ما خارج است، مشکلات باقی خواهد ماند، اراده حل معضلات را ندارم»، پس لطف کند و تمنای رأی دوباره از مردم نداشته باشد! طرفه حکایت اینجاست که به اعتبار سخن دوست و دشمن، مهمترین معضل فعلی اقتصاد مملکت، «رکود» است، آنوقت حسن روحانی چشم میدوزد به چشم مردم و مدعی میشود «رکود نداریم»! از همین روزنامه ما، تا کیهان و سایر رسانههای انقلابی، تا روزنامههای زنجیرهای، تا فضای مجازی، تا سخن توده مردم در هر کوی و برزن و هر کوچه و بازار، همه از رکود و بیکاری و عدم تولید، گلههای بلندبالا دارند، آنوقت رئیسجمهور مملکت معتقد است «رکود نداریم»! آیا میتوان به کسی که اصلا و اساسا معضل را نمیبیند، اعتماد مجدد کرد؟! به کدام دلیل، کاری ندارم؛ بنا به هر دلیل، رئیس فعلی قوه مجریه، منکر وجود رکود در کشور است! آیا به کسی که بزرگترین معضل حال حاضر اقتصاد کشور را، از بیخ و بن انکار میکند، باز هم میتوان اعتماد کرد؟! 4 سال دیگر که هیچ، 100 سال دیگر هم آقای روحانی، رئیس قوه مجریه باشد، دریغ از معرفی فقط یک مدیر نجومی به دستگاه قضا! چرا که از نظر این دولت، مدیری با دریافتی ماهی 100 میلیون و بیشتر، «ذخیره و امانتدار» است! و این همان دولتی است که در شب واریز یارانه به مردم، عزا میگیرد! این «عزا» اما باورم هست که استعاره از عزای بزرگتری است! اصولا هر جا سخن از «کار برای مردم» است، «دولت حرف» عزا میگیرد! و از ورای همین عزاداری است که آقایان، حتی فرصت 100 ساله را هم کافی نمیدانند که احیانا از مشکلات، چیزی کم کنند! به جمله درست آقای قالیباف، شرحی بزنم؛ این ملت اگر، عمر نوح و صبر ایوب هم میداشت، وقتی چشم آقای روحانی، اصلا و اساسا رکود را نمیبیند، چه سود؟!