عربستان تحت سلطه مترسک پادشاه و پسر بیتجربهاش آبستن تحولات اجتماعی و سیاسی بسیاری است که فراخوان برای تظاهرات سراسری فردا یکشنبه مهمترین آن محسوب میشود. فراخوان بیسابقه تجمع بیکاران مقابل دفاتر اشتغال در تمام شهرهای حجاز در روز 30 آوریل که تقریبا تمام کاربران عربستانی در فضای مجازی را تحت تاثیر خود قرار داده نه تنها میتواند به نخستین تظاهرات سراسری در کشوری بینجامد که اصل تظاهرات در آن ممنوع است، بلکه مقطع زمانی حساس این ناآرامی اجتماعی نیز قابل توجه است.
جنبش فضای مجازی 21 آوریل، اگرچه جمعه گذشته در خیابانها به منصه ظهور نرسید اما حبس نفس سران سعودی و سرازیر شدن خیل شرطهها به خیابانهای پایتخت برای مقابله احتمالی با تظاهرات، جوانان عرب را متوجه اهمیت تصمیم تاریخی خود کرد و 2 روز بعد با عقبنشینی پادشاه از قطع پاداش و مزایای کارمندان، بخش مهمی از جامعه حقیقت ترس آلسعود از جنبشی مردمی را از نزدیک لمس کرد.
تظاهرات فردا علیه سیاستهای اقتصادی دولت سعودی حتی اگر دوباره با هجوم ماموران امنیتی برگزار نشود مقدمه جنبش اجتماعی کاملا جدیدی است که مولفهها و مزیتهای بسیار مهمی دارد که از همین حالا پایههای رژیم مستبد و مرتجع ریاض را به لرزه درآورده است.
1- زنجیره اعتراضها
این چهارمین حرکت آشکار اعتراضی اجتماعی عربستانیها بویژه جوانان و زنان طی یک ماه گذشته است؛ پرتاب تخممرغ گندیده به ژنرال عسیری، فرمانده نظامی ائتلاف جنایتکار عربی در یمن توسط مخالفان سعودی در لندن، تظاهرات خاموش زنان در جده و پایتخت علیه ممنوعیت رانندگی برای نسوان، آغاز فراخوان برای تظاهرات اقتصادی در شبکههای اجتماعی در روز 21 آوریل(جمعه گذشته) که با لشکرکشی بزرگ نیروهای امنیتی به خیابانهای ریاض برگزار نشد و اقدام مجدد به فراخوان اعتراضی سراسری از سوی جنبش 21 آوریل.
2- شورش مرموز ولیعهد علیه شاه
این تظاهرات تنها چند روز پس از فرمان عزل و نصبها و تغییرات دولتی گسترده با امضای سلمان بن عبدالعزیز پادشاه و در حقیقت با نقشه پسرش محمد بن سلمان با هدف هر چه منزویتر کردن ولیعهد محمد بن نایف برای حذف تدریجی او از ساختار قدرت صورت میگیرد. در حقیقت میتوان فراخوان مجازی مزبور را با فعالیتهای پنهان وزارت کشور، بخشی از نیروهای امنیتی وفادار به ولیعهد و بدنه دستگاه مفتیان وهابی که متحد سنتی خاندان نایف هستند علیه رقیب جوان خود بن سلمان در ارتباط دانست. از گستردگی فراخوان و فعالیتهای معترضان در شبکههای مجازی چنین برمیآید که بخش کنترل سایبری استخبارات احتمالا به اشاره بن نایف به نفع شورشیها دست از رصد آنها برداشته است. به عبارت دیگر شهرهای حجاز آبستن شورشی با تحریک نایف و وهابیها علیه کودتای سفید سلمانی است. حال نحوه به فعلیت در آمدن این شورش نشان خواهد داد آیا ولیعهد زیرک به همان اندازه زیرکی ذاتیاش، بازیگر قابلی نیز هست یا خیر؟
3- تظاهرات اقتصادی ضد سلمانی
انگیزه و موضوع فراخوان بیکاران 30 آوریل مشخصا اعتراض به وضعیت بحرانی کار و معیشت در کشوری است که نزدیک به یک سال از آغاز طرح تحول اقتصادی- اجتماعی «سعودی2030» در آن توسط رئیس شورای اقتصادیاش که همان نایب ولیعهد و پسر جاهطلب پادشاه باشد میگذرد و در حقیقت به معنای زیر سوال بردن او و برنامههایش است. حتی انتخاب روزهایی ما بین 20 تا 30 آوریل برای این تظاهرات کاملا نمادین به نظر میرسد. همچنین انتخاب هشتگ «ما داعشی نیستیم» به عنوان نماد مسالمتآمیز بودن اعتراضات جنبش 21 آوریل، رژیم ریاض را در زدن برچسب معاند به معترضان ناکام خواهد گذاشت.
4- جسارت یافتن جوانان عرب
به نظر میرسد پاسخ اخیر پادشاه به برخی درخواستهای مردمی از جمله قطع برقراری مجدد پاداش کارکنان دولت در پی فرمان هفته گذشته آن هم پس از «فراخوان 21 آوریل» باعث شجاعت یافتن و تکاپوی بیشتر جوانان ناامید و سرخورده شده است. این جوانان تصمیمات سلسلهوار احمقانه رژیم سعودی را به عقبنشینی شاه و حکومت تعبیر کرده و جسارت بیشتری یافتهاند و همین جسارت بیسابقه آنها را از کارزارهای انتقادی در شبکههای اجتماعی به اعتراضات خیابانی کشانده است. اعتراضاتی که برای نخستینبار محدود به شیعیان و ناراضیان سیاسی استان الشرقیه نیست بلکه همه طیفها و تودههای مختلف جامعه سرزمین حجاز را در بر میگیرد.
5- خلع سلاح سایبری و اجتماعی صدامک
از طرف دیگر 2 وجهه اصلی این فراخوان یعنی خاستگاه شبکههای اجتماعی و محوریت جوانان، چشمانداز محمد بن سلمان موسوم به صدامک برای ارائه تصویری مدرن و جوانپسند از خود با سوار شدن بر این دو موج فروخفته در دیکتاتوری سعودی را به کابوسی حقیقی بدل خواهد کرد و او را از بزرگترین سلاحهای سایبری و اجتماعیاش برای دست یافتن به تخت پادشاهی خلع خواهد کرد. او که از روز نخست کودتای پدرش علیه بدنه آلسعود و رسیدن به قدرت در حدود 2 سال و نیم پیش، سرمایهگذاری زیادی روی شبکههای اجتماعی کرده و حتی سهام فیسبوک، توئیتر و سامانه تاکسی برخط اوبر را خریده بود، با بر آمدن جنبش 21 آوریل از همین فضای مجازی مات شده است. همچنین جوانانی که او آنها را نیروی محرکه اصلی برنامههای ظاهرا اصلاحطلبانهاش در ساختار واپسگرای رژیم سعودی برمیشمرد و با ماجراجوییهایی مثل تجاوز به یمن قصد قهرمانبازی به عنوان یک صدام جدید و تهییج عواطف آنها را داشت، اینک مطالبات معیشتیشان را درست علیه او به عنوان متولی اقتصاد سعودی مطرح میکنند.
6- شورش داخلی پیش پای اربابان غربی
مقطع زمانی تظاهرات فردا نیز بسیار حائز اهمیت است. دونالد ترامپ کمتر از یک ماه دیگر (22 مه) برای نخستینبار پس از ورودش به کاخ سفید خاک آمریکا را ترک خواهد کرد. نخستین سفر خارجی رئیسجمهور جدید ایالات متحده به خاورمیانه خواهد بود و او احتمالا از تلآویو مستقیما راهی ریاض خواهد شد. این سفر به گفته کارشناسان میتواند به معنای مهر تاییدی از سوی ارباب بزرگ آلسعود بر ادعای پادشاهی زودهنگام محمد بن سلمان باشد. پیش از ترامپ نیز 2 صدراعظم مونث انگلیسی و آلمانی و چند مقام اروپایی دیگر از ریاض دیدن کرده و میکنند تا باج خود را بابت تاجگذاری صدامک بستانند، بنابراین راه افتادن نخستین شورشهای داخلی سراسری در عربستان میتواند تمام برنامههای تبلیغاتی و مناسبات بینالمللی دیکتاتور جوان را نقش برآب کند.
7- جرقه بهار بیداری در حجاز
در جریان بهار بیداری اسلامی سالهای 2011 و 2012 در دیکتاتوریهای عربی، خودکامگی رژیم سعودی تنها در منطقه شیعهنشین الشرقیه در حاشیه خلیجفارس به چالش کشیده شد که آلسعود با حربه ایجاد دوقطبی سنی- شیعه و دمیدن بر آتش وهابیگری و ایرانستیزی، شعلههای اعتراضات مردمی را موقتا خاموش کرد. اما همانطور که کریستوفر دیویدسون، پژوهشگر و تحلیلگر انگلیسی مسائل خلیجفارس 5 سال پیش در کتاب مشهورش «پس از شیوخ» پیشبینی کرده بود، انبار باروت نارضایتیها در شیخنشینهای واپسگرای عربی همچنان شیوخ را در بیم زده شدن جرقه بهار بیداری در قلمروشان نگاه میدارد. او سال 2012 در کتابش پیشبینی کرده بود تا 5 سال دیگر دومینوی سقوط شیخنشینها آغاز میشود. حکومت ریاض این بار در حالی با جنبش سراسری اقتصادی 21 آوریل در بوته آزمونی واقعی و جدی قرار میگیرد که آلسعود در حمایت و مخالفت با رژیم پادشاهی سلمان و پسرش کاملا 2 شقه شده است. کارشناسان داخلی نیز تاکید دارند مسؤولان امنیتی در دوراهی پاسخگویی واقعی به مطالبات مردمی یا واکنش به آنها با مشت آهنین قرار گرفتهاند. این اصل سیاسی قدیمی که احتمال فروپاشی یک نظام خودکامه زمانی که دست به اصلاحات خودخواسته و در حقیقت عقبنشینی از موضع سرکوب میزند بیش از هر زمان دیگری است، همانقدر پادشاهی سعودی را به وحشت انداخته که آگاهی از عواقب سرکوب تظاهرات احتمالی و گسترده مردمی شبیه آنچه به انقلابهای 6 سال پیش تونس و مصر و لیبی انجامید، هراسناک کرده است.
8- انتحار وهابیت علیه سعودی
وهابیت به عنوان یک ایدئولوژی انحرافی که از قرن نوزدهم توسط استعمار انگلیس علیه رقبای عثمانی و آلمانی و همچنین برای ایجاد تفرقه در جهان اسلام به کار گرفته شد یک نقطه ضعف همیشگی دارد و آن منطق کور و جنایتکارانه این فرقه است. روی دیگر سربریدنهای گروههای داعش و جفش(جبهه فتحالشام) به عنوان پیروان حقیقی وهابیت دستپرورده سعودی، عملیات انتحاری در تنگناهاست. امروز نیز نهاد مذهبی سعودی به رهبری عبدالعزیز آلشیخ، مفتی اعظم، خود را در تنگنایی مشابه و در آستانه خلع قدرت و حذف تدریجی بهواسطه اصلاحات سلمانی میبیند. به نوشته روزنامه رایالیوم، قدرت نهاد وهابیت عربستان تحت تاثیر «دیدگاه باز» و «دوره رفاه» که محمد بن سلمان، پسر پادشاه در برنامه «سعودی 2030» مطرح کرده است بتدریج در حال فروپاشی است که این وضعیت به طور طبیعی و به گفته کسانی که در جریان این روند قرار دارند، در از بین رفتن یا کاهش تاثیر فتواها موثر خواهد بود، آن هم در شرایطی که سران سعودی در صورت تمدید یا تحریم یک اقدام به چنین فتواهایی متوسل میشدند. پیش از این بر اساس رأی نهاد مذهبی سعودی، تظاهرات یکی از مسائل ممنوع در عربستان بود اما حالا معادلات تغییر کرده است، چرا که نه تنها مشروعیت فتوای شیوخ وهابی در عربستان توسط خود سلمان و پسرش بیاثر شده است بلکه همین مفتیان در اتحاد با ولیعهد بن نایف و بخش ناراضی آلسعود به جای تحریم تظاهرات مقابل آن سکوت کردهاند و چه بسا حتی در خفا به آن دامن میزنند. این معنایی جز انتحار کور وهابیت علیه بنیانهای سعودی خود ندارد.