مهدی طاهرخانی: این برای نخستینبار در 2 فصل گذشته بود که پرسپولیس در ورزشگاه آزادی بازی داشت و تعداد تماشاگران زیر 10 هزار نفر بود. دلیل عمدهاش میتواند به قهرمانی زودهنگام قرمزها بازگردد و شاید اعتصاب 3 روزه آنها که موجب خشم هواداران این تیم شد. با این وجود همان تعداد اندکی که در ورزشگاه حاضر بودند برای نخستینبار هیچ بازیکنی را تشویق نکردند و در برههای از بازی که تیم برانکو 2 بر صفر از ذوبآهن عقب افتاد، با شعار بیغیرتها از بازیکنان خودی انتقاد کردند. اگرچه با گلهای طارمی پرسپولیس از یک شکست خانگی گریخت اما مصاحبه بازیکنان در انتهای بازی نشان میداد آنها از هواداران تیم ناراضی هستند. به همین بهانه اکثر آنها یک متن مشترک را روی خروجی اینستاگرام خود گذاشتند که تلویحا در آن به صورت انتقادی تاکید شده بود آنان بیغیرت نیستند و اعتصاب برای به دست آوردن حقشان بود.
اما حق با کیست؟ در کجای جهان هنگام اعتراض هواداران، رسانهها، مقصر را مردم میدانند نه بازیکنان؟ قبل از رسیدن به این موضوع که دقیقا ما به ازای خارجی خوبی هم دارد بهتر است در ابتدا به این موضوع بپردازیم که در این فصل بازیکنان پرسپولیس غیرت بیش از حد معمول به خرج دادند یا هواداران این تیم در تهران.
بنا به آمار پخششده در برنامه 90، میانگین حضور هواداران پرسپولیس در بازیهای خانگی این تیم در لیگ شانزدهم، بالای 55 هزار هوادار در هر بازی خانگی بود. معدلی نزدیک به بهترین تیمهای جهان و شاید بسیار بهتر از خیلیها. در این فصل اما چند اتفاق خاص رخ داد که در فوتبال ما نمونه مشابهش را کمتر دیده بودیم. قبل از این فصل و در آخرین بازی پرسپولیس در لیگ پانزدهم، هنگامی که قهرمانی از دست شاگردان برانکو تنها برای گلهای بیشتر دریافت شده، لغزید و به اهواز رفت، برای نخستینبار حدود 80 هزار هوادار حاضر در آزادی به مدت 20 دقیقه ایستاده بازیکنان پرسپولیس را تشویق کردند که بهزعم بسیاری از ناظران، همان تشویقها نخستین خشت بنای قهرمانی پرسپولیس در بهار بعدش بود.
برای نخستینبار در طول تاریخ داربی، تیم بازنده در انتهای بازی به مدت 10 دقیقه از سوی هواداران مورد تشویق قرار گرفت. در هیچ داربی و در هیچ زمانی سابقه نداشت تیم بازنده داربی اینگونه از سوی هواداران مورد تشویق واقع شود.
برای نخستینبار در تاریخ لیگ برتر، بازنده داربی در نخستین بازی خانگی خود با استقبال بیش از 80 هزار هوادار مواجه شد. در روزی که همه میدانستند اگر پرسپولیس نتواند بعد از شکست داربی، سپاهان را در تهران شکست دهد، شاید مسیر قهرمانی عوض شود، استادیوم آزادی پر شد و به واسطه همان حضور، احسان حاجصفی با تجربه در آخرین دقایق مرتکب یک خطای پنهان پنالتی شد و همان پنالتی، مسیر پرسپولیس را برای تصاحب جام هموار کرد. اما این پایان کار حماسهسازان سرخ روی سکوها نبود. وقتی به بهانه پرونده مانوئل ژوزه که طبیعتا یکی از گافهای تاریخی و قابل پیگیری رویانیان به حساب میآید، باشگاه به مردم شماره حساب داد، برای نخستین بار حدود 700 میلیون تومان از سوی هواداران پرداخت شد. در کجای فوتبال جهان هواداری حاضر میشود بهرغم وضعیت بد معیشتی خود از جیبش برای محبوب ابدیاش مایه بگذارد، با علم به اینکه خودش باید سوار مترو شود و بازیکن تیم محبوبش کمتر از محصولات هیوندایی سوار نمیشود؟ در اینکه برانکو و انتخابهایش نقش بسزایی در قهرمانی پرسپولیس بعد از 9 فصل داشت کوچکترین جای تردیدی نیست. در اینکه بازیکنان پرسپولیس در طول این فصل، جانانه تا آخرین لحظه در زمین دویدند و هیچ یک برای ثانیهای کم نگذاشتند باز هم جای شکی وجود ندارد اما هم برانکو و هم تکتک آن بازیکنان درآمدی دستکم 20 برابر یک کارمند عادی داشتند ولی کدام هوادار چنین آپشنی را داشت؟ به طور قطع هیچ یک از بازیکنان فعلی پرسپولیس نقشی که رونالدو در رئال دارد در تیم خود ندارند، با این وجود وقتی هواداران در برنابئو برای بهترین بازیکن حال حاضر جهان سوت میزنند، مدیران مادریدی میدانند مالکان اصلی هواداران هستند و از این سو هرگز سمت سوپراستار خود را نمیگیرند. شاید مربی برای حفظ روحیه بازیکنش مجبور به حمایت لفظی از او باشد اما در هیچ کجای جهان، بالاتر از هوادار، هیچ مولفه دیگری را نداریم. مخصوصا اگر آن هوادار بزرگترین وجه تمایز آن تیم با سایر رقبا باشد. بازیکن منتی بر سر هیچ هواداری ندارد. آن روز که بیراوند شبانه با اتوبوس از شهرش به تهران آمد و کودکانه با برج آزادی عکس یادگاری انداخت، پرسپولیس به اندازه کافی قهرمانی داشت و حالا که او تیمش را تهدید به رفتن میکند باز قهرمانیها خواهند آمد چون هیچ باشگاهی در هیچ کجای جهان وابسته به هیچ ستارهای نبوده و نیست و نخواهد بود. شاید تکرار این واقعیت برای بعضیها مهم باشد تا اندازه واقعی خود را بدانند.