برادرانی که عملیات را انجام دادند تمام آنچه که آنها میدانستند این بود که یک عملیات شهادتی دارند و ما از آنها خواستیم تا به آمریکا بروند، اما آنها هیچ چیز درباره عملیات نمیدانستند، حتی یک کلمه. اما آنها آموزش دیدند و ما درباره عملیات چیزی به آنها نگفتیم تا اینکه آنها به آنجا رسیدند و فقط قبل از اینکه سوار هواپیما شوند... هنگامی که نخستین هواپیما به ساختمان برخورد کرد آنها بیش از اندازه خوشحال شدند و من به آنها گفتم: صبور باشید...
فاصله بین نخستین برخورد و دومین برخورد به برجها 20دقیقه بود و فاصله بین نخستین هواپیما و هواپیمایی که به پنتاگون برخورد کرد، یک ساعت بود. نه تنها مامور بن لادن افسانه سقوط برجها را به احتراق نسبت میدهد، تیمهای کامیکازه (انتحاری) و حتی سقوط هواپیما روی پنتاگون، بلکه حقایق را انکار میکند. درحقیقت نوار ویدئو با این تفسیر دستیارش پایان مییابد: آمریکاییها وحشتزده شده بودند، فکر میکردند که کودتا شده است. اگر دشمن شماره یک ایالات متحده چنین بگوید...
بنابراین در گناهکار بودن اسامه بن لادن در حملات 11 سپتامبر جای تردید وجود دارد چونکه او به اعمالی اعتراف کرده است که هرگز اتفاق نیفتاد. اما آیا واقعا بن لادن از آمریکا منفک شده و دشمن آمریکا شد؟ از 1987 تا 1998 آموزش جنگندگان القاعده توسط علی محمد وابسته به ارتش آمریکا صورت گرفت. در همان حال، محمد همچنین در «مرکز و مدرسه جنگ افزار مخصوص جان اف. کندی» مشغول تعلیم بود، جایی که او به آموزش سریترین شبکه نفوذ ایالات متحده،
«عقب ماندهها» و همچنین افسران نیروهای مخصوص ایالات متحده پرداخت. با توجه به مقررات امنیتی سرویسهای مخفی آمریکا که مراقبت دائمی از کارکنانش الزامی است، آیا حتی برای یک لحظه میتوان باور کرد که علی محمد بین پایگاه نظامی در ایالات متحده آمریکا و کمپهای القاعده در سودان و افغانستان بدون آنکه فورا شناخته شود، رفت وآمد کند؟ دستگیری جنجالی علی محمد در پایان 1998 برای مخفی کردن این حقیقت کفایت نمیکند که این مامور «عقب مانده» جنگجویان القاعده را تعلیم داد و بنابراین اسامه بن لادن حداقل تا 1998 برای سیا کار میکرد.
چگونه میتوان نفهمید که کل داستان اسامه بن لادن توسط سیا ساخته و پرداخته شده است؟ آنها حتی سعی کردند ما را متقاعد کنند که بن لادن با 20 جنگنده نیرومندترین ارتش دنیا را از سومالی بیرون کرد!
یا به عنوان یک مثال دیگر، حملات نایروبی و دارالسلام ضدآمریکایی جلوه داده شدند، اما هیچکدام از 11 مقتول حادثه دارالسلام آمریکایی نبودند، در حالی که در نایروبی فقط 12 نفر از 213 کشته شده آمریکایی بودند. آنهایی که این حملات به دروغ ضدآمریکایی را به راه انداختند دقت کافی کردند تا عواقب آن حملات متوجه دیگران شود. در حقیقت سیا به توسل به کمکهای اسامه بن لادن ادامه داد تا از وجود آنها علیه نفوذ روسها استفاده کند همانطور که در زمان اتحاد شوروی سابق چنین کرده بود. شما هرگز یک تیم برنده را عوض نمیکنید. در سال 1999 از «لژیون عرب» القاعده برای حمایت از شورشیان کوزوو علیه دیکتاتوری موجود در بلگراد استفاده شد. وجود آنها در چچن هم مورد استفاده قرار گرفت، حداقل تا نوامبر 2001، همانطور که نیویورک تایمز گزارش داد.
خصومت ادعا شده بن لادن با ایالات متحده به واشنگتن امکان داد مسؤولیت خود در این «عملیات کثیف» را انکار کند. روابط بین سیا و بن لادن در 1998 به وخامت نگرایید. بن لادن در حالی که بشدت بیمار بود در مدت 4 الی 14 جولای 2001 برای معالجه به بیمارستان آمریکایی دوبی (امارات متحده عربی) مراجعه کرد. در طول اقامتش در بیمارستان چندین عضو خانوادهاش و افراد سرشناس دیگری از عربستان سعودی و امارات به دیدار او رفتند. در همان روز نماینده محلی سیا در دوبی که فردی سرشناس است، دیده شد که از آسانسور اصلی اتاق بن لادن استفاده کرده است. یک خبرنگار سیبیاس (CBS) گزارش داد که «شب قبل از حملات تروریستی 11 سپتامبر» اسامه بن لادن در پاکستان بود. بن لادن تحت معالجه ارتشی بود که روزها بعد قول داد از جنگ ایالات متحده علیه ترور در افغانستان حمایت کند... بن لادن در یک بیمارستان نظامی در راولپندی مورد معالجه دیالیز کلیه قرار گرفته و جان یافت.
ادامه دارد