printlogo


کد خبر: 174972تاریخ: 1396/2/13 00:00
ترکیه مصیبت‌های بزرگی را برای فلسطینیان رقم زد
مشعل؛ عرفاتی دیگر

عبدالباری عطوان: اگر سند جدید جنبش حماس را از جنبه‌های اساسی بررسی ‌کنیم؛ آن‌گاه آیا توافق جمعی بین شاخه‌های حماس بر بندهای این اساسنامه وجود دارد؟ در افکار عمومی فلسطینی‌ها 2 مکتب در رابطه با این سند وجود دارد؛ مکتب اول واقع‌گراست که با گفتمان متمدنانه با تحولات عربی و بین‌المللی تعامل کرده و به دنبال ایجاد روشی عملی برای زدودن اتهاماتی است که متوجه حماس شده و آنها را به یهودی‌ستیزی متهم و جنبشی تروریستی معرفی می‌کند. مکتب دوم اما اعتقاد دارد این اساسنامه بار دیگر عقب‌نشینی‌های جنبش آزادی‌بخش و آماده‌سازی مسیر آن برای گرایش به سمت مذاکرات و به رسمیت شناختن اسرائیل را به یاد انسان می‌آورد. البته این اساسنامه این موضوع را رد می‌کند. اگر بخواهیم به ارثیه جنبش آزادی‌بخش و مجموعه عقب‌نشینی‌های آنها بازگردیم، می‌توانیم این عقب‌نشینی‌ها را به بندهای دهگانه‌ای ارجاع دهیم که این جنبش در سال ۱۹۷۴ و به صورت ویژه بعد از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ از آن رونمایی کرد و در آن به صراحت از تشکیل دولت فلسطین در اراضی آزاد شده از دست دشمن صهیونیستی خبر می‌داد اما در نهایت کار به جایی رسید که قطعنامه شماره ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل در رابطه با انحصار حق فلسطینی‌ها در مناطق اشغالی سال ۱۹۶۷ را به رسمیت شناخت و در نهایت توافقنامه‌ اوسلو امضا شد. توافق اوسلو برای نجات فرماندهی جنبش آزادی‌بخش و بیرون آوردن آنها از انزوای سیاسی در شرایطی تدوین شد که منابع مالی این جنبش بعد از اشغال کویت از سوی ارتش عراق خشک شده بود. این موضوع بدانجا رسید که در نهایت نیروهای دایتون تاسیس و به هماهنگی‌های امنیتی بین جنبش آزادی‌بخش و اسرائیل برای حمایت از شهرک‌نشینان در کرانه باختری و قدس اشغالی منتهی شد. یاسر عرفات، رئیس تشکیلات خودگردان هم به علت اینکه انتفاضه مسلحانه دوم را رقم زده بود، چند ماه بعد از محاصره و تحریمی که با آن مواجه شده بود، ترور شد. کسانی که توضیحات خالد مشعل در رابطه با سند جدید حماس را پیگیری کردند، مشابهت زیادی بین این اظهارات با توضیحات ارائه شده از سوی یاسر عرفات در رابطه با بندهای دهگانه و سند استقلال مشاهده می‌کنند. نمی‌دانیم شرایط این سند و شرایط حماس و ملت فلسطین چند سال بعد چگونه خواهد بود؟ تأکید بر چند مطلب اساسی در این‌باره ضروری به نظر می‌رسد؛ اول- اسرائیل و غرب بدون پذیرش کامل دولت اسرائیل و کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه و عقب‌نشینی عملی از حق بازگشت آوارگان فلسطینی، نمی‌توانند دولت مرحله‌ای و موقت فلسطین در مرزهای سال ۱۹۶۷ را به رسمیت بشناسند. دوم- کنار گذاشتن اتهام تروریسم و باز کردن تمام کانال‌های گفت‌وگو با حماس دیگر از سوی غرب امکان ندارد مگر اینکه آنها به صورت کامل مبنای مبارزه مسلحانه را کنار بگذارند. سوم- پذیرش مبنای گفت‌وگوهای مستقیم با اسرائیلی‌ها بعد از به رسمیت شناختن دولت آنها و تمام قطعنامه‌های بین‌المللی و توافقنامه‌های امضا شده از جمله توافق اوسلو امکانپذیر خواهد بود. می‌توان گفت عملیات گرسنه نگه داشتن و محاصره بیش از 2 میلیون فلسطینی در نوار غزه و بستن گذرگاه‌ها و مصادره یک‌سوم از حقوق‌ها و قطع برق، همگی اقداماتی برنامه‌ریزی شده بود که ما را یاد حالت‌های مشابه موجود در میان کادر جنبش آزادی‌بخش برای ترویج و تشویق آنها به امضای توافق اوسلو می‌اندازد. اسرائیلی‌ها و حامیان اروپایی و آمریکایی آنها از شوق صدور این سند خواهند رقصید اما خواهند گفت این میزان  کافی نیست و خواستار امتیازات بیشتر و بیشتر خواهند شد که همان به رسمیت شناختن اسرائیل و کنار گذاشتن مقاومت مسلحانه و تحویل دادن سلاح است. بخوبی می‌دانیم جنبش حماس در معرض فشارهای گسترده از سوی متحدانش در قطر و ترکیه قرار دارد که آنها را به نرمش بیشتر دعوت می‌کنند. در همین رابطه اظهارات وزیر خارجه ترکیه در نشست محرمانه در باشگاه خبرنگاری در واشنگتن قابل توجه است که تأکید کرد دولت ترکیه به جنبش حماس فشار وارد می‌کند تا اسرائیل را به رسمیت بشناسند و راه‌حل تشکیل 2 دولت را بپذیرد و سلاح خود را کنار بگذارد. تصادفی نیست که حماس سند خود را 2 روز قبل از سفر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به واشنگتن رونمایی می‌کند؛ این سفر می‌تواند مقدمه‌ای برای مصیبت‌های بزرگ برای ملت فلسطین باشد.


Page Generated in 0/0166 sec