با گذشت 100 روز از ریاستجمهوری دونالد ترامپ، دوران ماهعسل او در کاخ سفید هم به پایان رسیده و اینک توسط حاکمیت سایه و دولتمردانش مجبور به ایجاد تغییرات جدی پیرامون خود است. پس از ضیافت خصوصی شام رئیسجمهور با 2 نومحافظه کار نزدیک به حاکمیت پشتپرده آمریکا یعنی لیندسی گراهام و جان مککین، چرخش ترامپ به سوی آنگلوصهیونیستهای حاکم آغاز شد و استعفای سباستین گورکا، دستیار ارشد ریاستجمهوری ایالات متحده نشانهای آشکار از شروع تغییرات جدی در چیدمان تیم ترامپ و سیاست آزمون و خطای او در واشنگتن است. اما قطعا تغییرات به او ختم نخواهند شد و گفته میشود ترامپ باید درباره مسؤولیتهای نزدیکان و بستگانش در کاخ سفید نیز تجدیدنظر کند. گورکای مجاریتبار و بزرگ شده لندن، نهتنها به عنوان دست راست استیو بانن، مشاور راهبردی و مغز متفکر افراطی ترامپ و عضو شورای امنیت ملی آمریکا نقش مهمی در ترسیم سیاستهای بینالمللی کاخ سفید داشت بلکه یکی از مهمترین حامیان رسانهای او بویژه درباره سیاستهای راستگرایانه و ضداسلامی متعصبانهاش محسوب میشد که البته باید دانست خود گورکا، بانن و دیگر همفکرانشان در پایگاه خبری بریتبارتنیوز پشتوانههای ایدئولوژیک این سیاستها را فراهم آورده بودند. گورکا در حالی کاخ سفید را ترک میکند که مرشد او بانن زیر فشارهای شدیدی از سوی مخالفان داخلی و حتی وزرای دولت قرار دارد. از ماه گذشته در آستانه حمله موشکی پنتاگون به پایگاه هوایی الشعیرات سوریه، شایعاتی گسترده درباره برکناری او و گورکا مطرح شده بود اما بانن هنوز دوام آورده است. این در حالی است که ژنرال مایکل فلین، رئیس سابق شورای امنیت ملی ایالات متحده نزدیکترین فرد به بانن و گورکا در کاخ سفید در همان نخستین هفتههای آغاز ریاستجمهوری ترامپ به اتهام روابط مخفیانه و غیرقانونی با روسها مجبور به استعفا شده بود. گورکا در اصل یک کارشناس ضدتروریسم بود که تحقیقات زیادی روی گروههای تکفیری تروریستی و جنبش انحرافی اخوانالمسلمین به عنوان تغذیهکننده آنها انجام داده بود و در عین حال ارتباط نزدیکی با گروههای ملیگرای مجاری و گروههای نئونازی در اروپا از جمله اوکراین داشت. گورکا در شورای امنیت ملی مسؤول بخش گروه ابتکارات راهبردی بود که توسط استیو بانن راهاندازی شده بود و قرار بود در آن بسیاری از سیاستهای بینالمللی آمریکا از اساس مورد تجدیدنظر و تجدید ساختار قرار گیرند. او همچنین از طریق دولت بوداپست ارتباطاتی با کرملین برقرار کرده بود و پس از رفتن فلین یک رابط مطمئن با مسکو برای ترامپ شناخته میشد. نقشههای افراطی گورکا مثلا درباره اجرایی کردن طرح صهیونیستی تقسیم خاورمیانه در لیبی و تقسیم این کشور به 3 جزء دوران پیش استعماریاش در دوران حاکمیت عثمانی بسیار بحثبرانگیز بودند. گفته میشود این طرح با هدف ضربه مستقیم به اتحادیه اروپایی و ناتو طراحی شده بود که در حال حاضر در کنترل تروریستها در لیبی نقش دارند. به گفته موگرینی مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، با این اتفاق 3 منطقه به جا مانده از لیبی در شمال آفریقا به نزدیکترین سکوی پرتاب تروریستها به خاک اروپا تبدیل میشدند.
گورکا یکی از آخرین افرادی بود که برنامه مستقل ترامپ را به اجرا میگذاشتند. به همین دلیل رفتن گورکا میتواند به معنی گسستن آخرین پیوندهای ایدئولوژیک او با طیف مهمی از حامیان داخلی و خارجیاش محسوب شده و نشانگر این احتمال است که رئیسجمهور آمریکا در پشتپرده با گردانندگان در سایه به توافق رسیده تا در کمتر از 4 ماه در عمل به تمام شعارهایی که با آنها روی کار آمده بود، پشت کند. اما این تنها ضربهای نیست که به سیاست مستقل هرچند منزوی ترامپ در کاخ سفید وارد آمده است. او ظرف روزهای آتی باید تکلیف کابینه سایه خود را که متشکل از دوستان و بستگانش در قامت مشاورهای ریز و درشت گرد خود جمع کرده روشن کند. برخی از وزرای کابینه صریحا گفتهاند این مشاوران را به عنوان مقامات رسمی واشنگتن نخواهند پذیرفت از جمله داماد ترامپ، جرد کوشنر را که در حال حاضر به عنوان مشاور ویژه رئیسجمهور در بسیاری از مذاکرات مهم و جلسات محرمانه حضور دارد. به گزارش پولیتیکو، لحن کابینه در اینباره به قدری جدی بوده است که ترامپ در کمال ناباوری در حال برچیدن دم و دستگاه خانوادگیاش از کاخ سفید است. به گزارش این نشریه آمریکایی این هفته در جدیدترین نشست ترامپ با رینس پریبوس، رئیس کارکنان کاخ سفید که داماد او هم در آن حاضر بود بحث بر سر عدم صلاحیت او برای شرکت در چنین جلساتی بشدت بالا گرفته است. یک منبع ناشناس دفتر ریاستجمهوری به پولیتیکو گفته است افرادی مثل کوشنر یا ایوانکا دختر ترامپ، فقط به درد کارزار انتخاباتی میخوردند و هیچ تفکری درباره نحوه اداره حکومت ندارند. به گفته کارشناسان، این حلقه بسته مشاوران مهمترین عامل به وجود آمدن راهبردهای منزوی ترامپ در آمریکا و جهان بودهاند. راهبردهایی احمقانه شامل امضای دستوراتی اجرایی که توسط دادگاههای فدرال یا کنگره رد میشوند یا حمله کور به سوریه و در افتادن بیهوده با کرهشمالی. این احساسی است که کمابیش در میان وزرا و رؤسای سازمانهای دولتی مهم آمریکا نیز وجود دارد. در اغلب این دستگاهها تصور بر این است که تصمیمگیرندگان اصلی مشاوران ترامپ هستند که حق هر دخالتی را از طرف او دارند. بدین ترتیب کابینه سایه ترامپ به معاونت مایک پنس، مدیریت اجرایی پریبوس و مشاورت بانن، کوشنر، ایوانکا و همچنین کنسول ویژه رئیسجمهور کلیان کانوی، تبدیل به خار چشمی برای سایر اعضای کابینه شدهاند که هر یک از متخصصان و مدعیان حوزه مورد تصدی خود محسوب میشوند. این اختلافات اخیرا به کنارهگیری بانن از شورای امنیت ملی منجر شد و حالا در غیاب دوست نزدیکش و دستیاران مهمی مثل گورکا و فلین کابینه ترامپ نیز همانند مخالفانش علیه او سر به طغیان برمیدارد. ترامپ رفته رفته در خانه قدرتش تنها میشود چرا که مجبور است برای آنکه رشته امور از دستش خارج نشود اصلاحاتی در روش اجرایی خود ایجاد کند و در عین حال به رهبران قدرتمند حزب جمهوریخواه مثل سناتور مک کین بیش از گذشته میدان دهد تا اوضاع را کنترل کنند. این همان موقعیتی است که جمهوریخواهان ارشد نظیر پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان کنگره یا سناتور تد کروز به عنوان متحد سیاسی ترامپ به دنبالش بودند تا بتدریج مهرههای خود را در دولت نامتعارف رئیسجمهوری بچینند که رفته رفته دست از یاغیگری برمیدارد.