مهدی عرفاتی: روحانی پسامناظره هیچ شباهتی به آن رئیسجمهور مغرور بالانشین ندارد؛ کسی که تا همین چند هفته قبل در مقابل همه فشارها و استدلالهای اطرافیان دور و نزدیکش برای پذیرش ننگ «کاندیدای پوششی» مقاومت میکرد و با اعتماد به نفس بالا از شکست قاطعانه رقیب در مناظرات
- آنگونه که راه خانهاش را گم کند- میگفت، حالا به شکل ترحمبرانگیزی دستپاچه و منفعل و پریشان است. امروز هواداران دولت تدبیر حق دارند از خود بپرسند آیا این روحانی، همانی است که بر مسند قدرت، متکبرانه میتاخت و بر رقیبان و منتقدان، متفرعنانه مینواخت؟! این رئیسجمهوری که حالا پشت معاونش سنگر گرفته همانی است که وزرایش برای یک وقت ملاقات کوتاه، ماهها در لیست انتظار میماندند؟!
حسن روحانی در حالی به مناظره اول پا گذاشت که خود را در قامت یک رئیسجمهور- و نه کاندیدای ریاستجمهوری- به صحنه مناظره عرضه کرد و بیش از آنکه در فراز و فرودها و جدالها، خود را بهعنوان قطب اصلی دعوا مطرح کند، سعی کرد ملاحظه شأن و منزلت خود را به عنوان رئیسجمهور داشته باشد و از طرفی ترجیح داد به واسطه قرار گرفتن در موضع «دفاع از وضع موجود» و به سلامت در رفتن از حملات رقبا، پشت «کاندیدای ضربهگیر» سنگر بگیرد. روحانی با این خطای استراتژیک، هم فرصت پیروزی در این مناظره استراتژیک را که از آن میشود با عنوان «فینال زودهنگام» رقابتهای انتخاباتی نام برد، از دست داد و هم اینکه تمام هیمنه و هیبتی که سعی کرده بود در مدت این 4 سال از خود و دولتش در اذهان و افکار عمومی بسازد، به یکباره از دسترفته و فروریخته دید.
امروز روحانی و طرفداران وضع موجود با چالشهایی به مراتب وحشتناکتر از آنچه قبل از ورود به عرصه انتخابات پیشبینی میکردند مواجه هستند:
- رقیب، به واسطه پیروزی در گام نخست (مناظره اول) با اعتماد به نفس بیشتر و توان افزونتری برای گامهای بعدی قدم برمیدارد و برای مدافعان وضع موجود خط و نشان میکشد. شعارها و دوگانهسازیهای رقیبان روحانی همه در نفی وضع موجود و بیعدالتی و تبعیض و گرهگشایی از اقتصاد و معیشت است؛ برخلاف روحانی و یار کمکیاش که با وجود همه نارضایتیهای غیرقابل کتمان و اعتراضات رو به افزایش مردم، مجبورند از وضع موجود دفاع کنند.
- به واسطه گسترش انتقادات از اوضاع کشور بویژه در مسائل اقتصادی و معیشتی، روز به روز بر خیل معترضان وضع موجود افزوده شده و شیب نمودار آرای منفی روحانی تندتر میشود. آمار نظرسنجیهای مراکز علمی و معتبر نشان میدهد بعد از مناظره اول، آرای منفی روحانی افزایش یافته است. پیشبینی شده با گرمتر شدن فضای انتخابات و برگزاری مناظرههای بعدی
- بویژه مناظره سوم (اقتصادی)- احتمالا آرای منفی روحانی افزایش بیشتری داشته باشد.
- احتمال سرکشی «کاندیدای پوششی» که قرار بوده برای روحانی نقش ضربهگیر را ایفا کند وجود دارد. جهانگیری بارها- شوخی و جدی- این احتمال را مطرح کرده است که شاید در عرصه بماند و دیگران(!) به نفع او کنار بروند؛ این حرفهای جهانگیری اگر شوخی هم باشد، تن روحانی را میلرزاند! بدتر از آن اینکه، زمزمههایی در راس و بدنه جریان اصلاحطلب شنیده میشود که وقت سواری دادن اصلاحات به اعتدال به سر آمده! چرا با وجود جهانگیری اصلاحطلب، باید به روحانی رای بدهیم؟! این حرفها که تا پیش از این درگوشی و زمزمه بود حالا آرامآرام حالت مطالبه به خود میگیرد و این برای روحانی که پیشتر حاضر نشده بود برای حمایت مجدد اصلاحطلبان از او امتیازی بدهد، ثقیل و سنگین است.
- رقیب بخوبی «منطقه خطر» دولت یازدهم را شناسایی کرده و حاضر نیست تحت هر شرایطی زمین بازی را از اقتصاد و معیشت به جایی دیگر منتقل کند. آنها نشان دادهاند حواسشان به تلههای انفجاری روحانی یعنی «دوقطبیهای کاذب» هست و مدتهاست با بیاعتنایی از کنار اظهارات هیجانی رئیس دولت و دولتمردان از برجام گرفته تا کنسرت و حصر و... عبور میکنند و بر همان پاشنه آشیل متمرکز میشوند. این یعنی حتی روحانی روی مناظره دوم که در حوزه مسائل سیاسی و فرهنگی است و دولت برای خود برگ برندههایی متصور بوده هم نمیتواند حساب ویژهای باز کند.
- انفعال و دستپاچگی در رفتار روحانی پس از مناظره اول بشدت مشهود است. او نه تنها نتوانسته پس از مناظره خود را بازسازی و احیا کند، بلکه با کنشهای منفعلانه بار شکست در گام اول را سنگینتر کرد. نمونه عینی این دستپاچگی را میشود در برگزاری مراسم روز کارگر در حرم امام مشاهده کرد.
سازماندهی و تدارک این برنامه از حیث موقعیت زمانی و مکانی و حضور برخی چهرههای سیاسی و بدتر از همه واکنشها به اعتراضات کارگران و... نشان میدهد برگزارکنندگان و برنامهریزان این برنامه تا چه حد از فضای اجتماعی و دغدغههای مردم دورند. اینکه در اوج فضای بیکاری و رکود اقتصادی و تعطیلی کارخانهها، رئیسجمهوری که مسبب وضع موجود است در جمع کارگران حضور پیدا میکند و توقع دارد با شعارهای حمایتی مواجه شود نه اعتراضی، نشان از پریشانحالی دارد. وقتی روحانی در حال سخنرانی با شعارهای اعتراضی کارگران مواجه شد، به طرز بیسابقهای مستأصل و دستپاچه نشان داد و بارها مجبور به توقف سخنرانی و مکثهای طولانی شد. بدتر از آن، واکنشی که به اعتراضات نشان دادند و کارگران معترض را «مزدور» خواندند، موجی از محکومیت را در بین صنف کارگران در رسانهها و شبکههای اجتماعی در پی داشت. این موج محکومیت تا آنجا پیش رفت که روحانی مجبور شد روز بعد به بهانه رونمایی از یک اتومبیل جدید، با کارگران عکس یادگاری بگیرد و سعی کند خطای روز قبلش را جبران کند. این روحانی را با روحانی یک سال قبل که با اتومبیل حفاظتی از کارگران کارخانه مپنا بازدید کرد مقایسه کنید!
همه موارد بیان شده و بسیاری از شواهد دیگر نشان میدهد کار روحانی در ادامه مسیر انتخابات سخت است و مسیر برای انتخاب مجدد او بشدت پرمانع. حسن روحانی فیالمثل سنگنورد خستهای را میماند که بر صخرهای لرزان و سست آویزان است و با هر حرکت و تکان برای نجات و رهایی، وضعیت خرابتر و خطرناکتر میشود و او یک گام به سقوط نزدیکتر.