عبدالباری عطوان: محمدبن سلمان در مصاحبه تلویزیونی سهشنبه گذشته خود، نه در سمت جانشین ولیعهد و نه حتی ولیعهد عربستان سعودی بلکه به مانند پادشاهی که در قدرت است صحبت کرد و البته این را نیز باید گفت که مصاحبه نهتنها در شبکههای دولتی عربستان بلکه در شبکههای رادیو- تلویزیونی خلیجفارس مانند شبکه ابوظبی پخش شد که تاکنون چنین سابقهای حتی برای هیچ یک از پادشاهان عربستان وجود نداشته است. اگر به محتوای این مصاحبه وارد شویم، میبینیم که هدف اصلی از انتخاب این موضوعات و تمرکز بر جوانب اقتصادی و تشریح دلایل صرفنظر کردن از حذف کمک هزینههای کارمندان که 6 ماه پیش اجرایی شده بود، اطمینان بخشیدن به شهروندان سعودی و تلاش برای فروکش کردن خشم مردمی بود که چون تودهای از برف در نتیجه سیاستهای ریاضتی، مالیاتهای غیرمستقیم و افزایش هزینههای زندگی درحال بزرگ شدن است. بنسلمان با اعتماد به نفس که به نظر میرسید درسش را خوب حفظ کرده بود با زبان آمار و ارقام صحبت میکرد و از آسایش در آینده پیشرو میگفت و درباره ذخایر طلا، مس و آهن که ارزشی در حدود یک تریلیون و 300 میلیارد دلار دارد صحبت میکرد و میگفت از سود فروش 5 درصد از سهام شرکت آرامکو، برای سرمایهگذاری در این بخش استفاده خواهد شد و همه اینها پیامش برای مردم عربستان مبنی بر این بود که عربستان در ورطه ورشکستگی نیست و جایگزینهای دیگری غیر از درآمدهای نفتی وجود دارد. میخواهیم به یک عبارت مهم که در این مصاحبه آمده توجه کنیم که گفت: «عوامل اقتصادی و نه سیاسی، سیاست نفتی عربستان و حجم تولید این کشور را تعیین میکند.» اما در واقع اینگونه نیست. آرشیو اوپک و روزنامههای اقتصادی جهان پر از اظهارات و مواضع سران عربستان و وزیران نفت این کشور است که عکس این را کاملا میگویند. در سال 2014 و در آغاز سقوط قیمت نفت، عربستان حجم تولید خود را به بیش از یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز افزایش داد و با هرگونه کاهش تولید برای حفظ قیمت نفت، با هدف فلج کردن اقتصاد ایران و روسیه مخالفت کرد. بنسلمان گفت: نیروهای زمینی عربستان اگر بخواهند میتوانند انصارالله یمن را در چند روز ریشهکن کنند اما از کشته شدن هزار تن از سربازان عربستان و همچنین غیرنظامیان میترسند. با نظر شاهزاده بنسلمان مخالف هستم که گفت طولانی شدن جنگ در یمن به نفع عربستان است، چرا که طرف مقابل در محاصره قرار دارد و هیچ کمکی به او نمیرسد و اگر اینگونه است پس این اظهارات که ایران از انصارالله با سلاح و موشک حمایت میکند، رد میشود. در نتیجه باید گفت طولانی شدن جنگ یعنی فرسایش مالی، انسانی و روحی عربستان و کشورهای عضو ائتلاف عربی... . شاهزاده عربستان تمام درهای گفتوگو را با ایران بست و مدعی شد چگونه میتوان نظامی را که برپایه ایدئولوژی افراطگرایانه استوار است و درباره تسلط بر جهان اسلام میگوید و مذهب جعفری اثناعشری را رواج میدهد و زمینه را برای رسیدن (حضرت) مهدی(عج) آماده میکند، فهمید. وی با این گفته بسیار خطرناک صحبت خود را پایان داد که ما هرگز منتظر نمیمانیم که جنگ به عربستان بیاید و جنگ را به سوی آنها در ایران خواهیم برد؛ زیرا آنها میخواهند بر قبله مسلمانان تسلط یابند. این تهدید را کسی میکند که وزیر دفاع، فرزند پادشاه و تصمیمگیرنده اصلی عربستان است. آیا عربستان گشودن جبهه جدید با ایران را میخواهد؟ آیا عربستان میتواند پیامدهای مالی و سیاسی این اقدام را درحالی که همزمان در یمن و سوریه میجنگند به عهده گیرد؟ این مصاحبه بنسلمان مهم و بسیار خطرناک است و هر کلمه و عبارت آن نیاز به تحلیل و تامل دارد اما مهمترین مساله در کل این مصاحبه این است که این اظهارات خبر از تغییرات قریبالوقوع در بدنه نظام سیاسی حاکم در عربستان دارد که از جمله میتوان به صدور فرامین جدید پادشاه عربستان اشاره کرد که شاهزادههای جدید، جوان و نزدیک به جانشین ولیعهد به سمتهای حکومتی تعیین شدند و ممکن است پیشدرآمدی برای یک فرمان مهمتر دیگر باشد و آن به قدرت رسیدن خود بنسلمان جانشین ولیعهد و پادشاه فعلی که انتظار اعلام رسمی این خبر میرود. عربستان سعودی در آستانه تغییرات سیاسی و ساختاری بیسابقهای قرار دارد که به صورت شتابزدهای ممکن است در دوران ولیعهد عربستان یا پادشاهی بنسلمان روی دهد.