فرانسه زادگاه تقسیمبندی سیاسی راست و چپ، امروز همزمان با برگزاری دور دوم انتخابات غیرعادی ریاستجمهوری در این کشور، مجلس ختم توازن سیاسی را نیز برگزار میکند. انتخابات 7 مه 2017 فرانسه به معنای آغاز فروپاشی تقسیمبندیهای سیاسی دوگانه مرسوم در غرب خواهد بود؛ تقسیمبندیهایی ظاهری که باعث توازن بازی سیاسی جلوی پرده شده بود و برای دههها منافع نظامهای امپریالیستی را در پس پرده تضمین میکرد. اما با حاکم شدن نولیبرالیسم جهانی این توازن بر هم خورده و پرده بر افتاده و باعث شده بخشی خشمگین از جامعه علیه حاکمیت بپاخیزد. پرسش درباره انقلاب بعدی فرانسه موضوعی است که حتی اکونومیست، هفتهنامه خاندان روتشیلد نیز آن را روی جلدش مطرح میکند.
پس آیا باید منتظر انقلاب دیگری در فرانسه باشیم؟
یک شکاف تاریخی
نهتنها برای نخستینبار پس از جنگ دوم جهانی و پایان اشغال آلمانها، رقابت اصلی برای کسب کرسی نخست قدرت اجرایی کاخ الیزه بین جمهوریخواهان و سوسیالیستها (یا در کل راست و چپ) نیست، بلکه انتخاباتی مهندسی شده که تقریبا نتیجهاش از قبل معلوم بود، به چالش موافقان و مخالفان اصل حاکمیت فرانسه تبدیل شد. تقریبا تمام نظرسنجیها بر این نکته اتفاق نظر دارند که دو سوم از جامعه انتخاباتی 47 میلیون فرانسوی واجد شرایط، به نامزد لیبرال(میانه) رای خواهند داد که برخلاف ادعای استقلالی که در دور نخست انتخابات داشت، ظرف 2 هفته کاملا مشخص شد در حقیقت نامزد دولت سوسیالیست مستقر و همچنین نظام حاکم شامل حزب رقیبان جمهوریخواه و دیگر احزاب چپگرا و راستگرای میانه یا لیبرالها و فمینیستهاست. در مقابل حدود یکسوم فرانسویها نیز که از سوی رسانههای حاکمیت به راستگرایی یا چپگرایی افراطی متهم میشوند، شامل حامیان حزب جبهه ملی، نیمی از حامیان جنبش شورش مدنی و برخی ملیگرایان دیگر، به زنی رای خواهند داد که میگوید بیگانگان در حال اشغال نظام فرانسه هستند و خواهان دفاع در برابر هجوم اتحادیه اروپا شده است. در چنین شرایطی چندان مهم نیست که پرچم 3 رنگ فرانسه دقیقا از کجا دریده شود، از وسط یا از یک سوم سرخ سمت راست.
مناظره انتخاباتی تلویزیونی داغ چهارشنبهشب گذشته میان 2 نامزد نهایی یعنی امانوئل مکرون و مارین لوپن شکاف دیدگاهها در سرزمین گلها را آشکار کرد و این زخمی نیست که دموکراسی بتواند درمانش کند، چرا که 2 چهره کاریزماتیک در 2 طرف این شکاف، مشخصا موجودیت یکدیگر را نفی میکنند. این تضاد را میتوان در چند جمله بشدت صادقانه طرفین علیه یکدیگر خلاصه کرد. نخست لوپن 48 ساله کمی پیش از مناظره هفته پیش با جملهای تاریخی به رقیب جوان 39 سالهاش درس سخنوری داد و گفت: «در هر صورت یک زن بر فرانسه حکم خواهد راند، یا من یا مادام مرکل!» بدین ترتیب موجودیت مستقل رقیبش را نفی کرد و تلویحا مکرون را مزدور دولت آلمان به عنوان رهبر فعلی نظام لیبرالی حاکم بر اروپا خواند. مکرون کارمند خاندانهای بانکدار صهیونیست (در بانک روتشیلد و سی) و وزیر مستعفی اقتصاد و صنعت دولت ناکارآمد فعلی، نماینده وضع موجود اتحادیه اروپا و نظام لیبرال- سرمایهداری جهانی است که کمر به نابودی حاکمیتهای ملی از جمله در خود فرانسه بسته است. لوپن متعصب میخواست در مقابل این مزدور باهوش، خوشقیافه و سخنور نظام سلطه بیگانه، نقش یک مدافع ملی همانند ژاندارک را با شعار «نخست فرانسه» بازی کند. او حتی سعی کرد نیمرخ خود را به جای نیمرخ بانو ماریان که نماد فرانسه آزاد است قالب کند اما در عین حال پیشینه نظامی و تهاجمی خانواده لوپن و جبهه ملی فرانسه باعث شد او بارها به حریفش به عنوان نماد دفاع از وضع موجود بتازد.
پس در مناظره رو در رو مکرون را «نامزد محبوب نظام فرانسه» خواند، نظامی که از نظر او و هوادارانش دیگر ملی نیست. پیشتر ژانلوک ملانشون، رهبر جنبش چپ شورش مدنی که در دور نخست انتخابات نزدیک به یکپنجم آرا را به دست آورده ولی چهارم شده بود، فروپاشی این نظام در قالب جمهوری پنجم فرانسه را اعلام کرده بود.
مکرون در جواب حملات لوپن، چشم در چشم رهبر معنوی ملیگرایان، او را انگل همان نظام خواند و متهمش کرد قصد ایجاد جنگ داخلی در فرانسه را دارد. مکرون حتی صلاحیت رقیب برای شرکت در انتخابات را هم زیر سوال برد.
در این چالش داغ 2 ساعت و نیمه که حدود 5/16 میلیون نفر در اروپا به طور زنده شاهدش بودند، 2 طرف تهمتهایی مصداقی را نیز حواله یکدیگر کردند. لوپن با استناد به شایعاتی که اخیرا در توئیتر مطرح شده رقیب بانکدار خود را به داشتن حساب ارزی خارجی برای معافیت از مالیات متهم کرد. مکرون هم بدون نگاه داشتن احترام خانم مسنتر در مقابلش فاش کرد که لوپن متن یکی از سخنرانیهایش را از خود او دزدیده است.
عجیب آنکه هر دوی آنها در اتهاماتشان به طرف مقابل صادق بودند. فقط یک شکاف حقیقی است که میتواند سیاستمداران دغلباز را این چنین به راستگویی وادارد.
به سوی انقلاب
پس از مناظره بود که لوپن فرمان جنگ را صادر کرد. او در آخرین تجمع انتخاباتی خود در میان هواداران پرشورش در روستای انمن در شمال فرانسه آنها را فراخواند تا با حملهشان به صندوقهای رای کلید کاخ الیزه را برای او بیاورند. اما جملات بعدی او چندان دموکراتیک نبود: «فرانسه نمیتواند 5 سال دیگر منتظر بنشیند تا سرش را بالا بگیرد».
این در حالی بود که در روستای قبلی، مردم او را با پرتاب تخم مرغ گندیده بدرقه کرده بودند. مصداقی عینی از گسل تضاد اجتماعی که جغرافیای فرانسه را در مینوردد. جفرافیای آرای مرحله اول نشان میدهد مناطق تحت نفوذ قومیتهای مختلف فرانسوی به طرز خطرناکی به یکی از این دو نامزد تمایل بیشتری پیدا کردهاند. در استانهای لاتین جنوب بویژه پروونس و مناطق فلاندری و ژرمنی شمال و شرق، لوپن هواداران بیشتری داشته است حال آنکه بریتونها و باسکها در غرب اطلسی فرانسه در حمایت از مکرون با پاریسیهای مرکزنشین همراهترند. آرای مکرون و لوپن در دور نخست به هیچوجه شایسته نامزدهایی که میخواهند رئیسجمهور تمام فرانسویها بشوند نبوده است. آنها هر یک با کمتر از یک چهارم آرا (به ترتیب 24 و 23 درصد) به مرحله دوم راه یافتند آن هم در حالی که فرانسوا فیون، نامزد حزب جمهوریخواه (20 درصد) و ژان لوک ملانشون(19 درصد) نامزد جنبش نافرمانی فاصله چندانی با 2 نامزد نهایی نداشتند. به همین دلیل گمانههایی جدی درباره مهندسی اجتماعی و رسانهای این انتخابات توسط دستگاه اطلاعاتی اولاند در همکاری با ناتو و اتحادیه اروپایی به وجود آمده است. تخریب گسترده وجهه فیون توسط رسانههای جمعی و تقویت ضمنی جنبشهای یاغی شامل حامیان لوپن و ملانشون در دوسوی افراطی راست و چپ، یک پلان انتخاباتی را برای بالا کشیدن نامزد روتشیلدها از دل یک هرج و مرج انتخاباتی فراهم آورد. همچنین این حقیقت که مکرون جوان بدون سابقه سیاسی آنچنانی، از یک سال پیش بدون مشخص کردن حزب و پایگاه اجتماعی خود به عنوان ستارهای محبوب و بدون نقص توسط اغلب شبکههای تلویزیونی مطرح و به شکل مداوم تبلیغ شده، ثابت میکند دوسوم فرانسویها تنها به یک تصویر رای دادهاند و احتمال دارد که یکسوم دیگر برای شورش علیه جادوگر اوز که پشت آن تصویر نهان شده آماده شوند. ممکن است از همین امشب که مکرون به احتمال قریب به یقین در صحن مقابل موزه لوور جشن پیروزی بگیرد، جمهوری فرانسه دیگر به تاریخ پیوسته باشد.
احتمال خودزنی مجازی مکرون
ستاد امانوئل مکرون جمعه گذشته در آستانه ورود به کاخ الیزه هدف حمله گسترده و هماهنگ هکرها قرار گرفت و سارق مجازی 9 گیگابایت اطلاعات مدارک داخلی این ستاد را در اینترنت منتشر کرد. هنوز معلوم نیست هدف از این حمله مجازی به ستاد بخت نخست انتخابات ریاستجمهوری فرانسه که موجب انتشار هزاران ایمیل و مدارک شده چه بوده اما جنبش سیاسی مکرون، موسوم به «به پیش» با مقایسه «حمله سایبری» با آنچه در خلال انتخابات ریاستجمهوری پاییز پارسال در آمریکا روی داد آن را تلاشی برای بیثبات کردن دموکراسی عنوان کرده است. در عین حال به نظر میرسد همانند هک ایمیلهای هیلاری کلینتون و اعضای ستاد دموکراتهای آمریکا، در فرانسه هم پای خودزنی دستگاه اطلاعاتی این کشور برای افترا زدن به روسها در میان باشد تا مکرون بتواند پس از روی کار آمدن یک موج روسهراسی گسترده را مشابه آمریکا برای سرکوب حامیان لوپن و مخالفان حاکمیت به راه اندازد.