نویسنده کتاب «روزهای بیآینه» درباره این اثر گفت که حتی یک خط از این کتاب تخیل نیست. به گزارش تسنیم، نشست نقد و بررسی کتاب «روزهای بیآینه» نوشته گلستان جعفریان با حضور محمد قبادی، پژوهشگر در غرفه سوره مهر در سیامین دوره نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد. محمد قبادی در ابتدای این نشست درباره آثار جعفریان گفت: واقعیت این است که 3 کتاب «او نگاهش را به ارث گذاشت»، «همه سیزده سالگیام» و «روزهای بیآینه» با 3 رویکرد متفاوت اما هر سه در حوزه ادبیات و نه الزاما تاریخ شفاهی نوشته شدهاست.
این نویسنده افزود: نکته دیگر این است که جعفریان هرگز به دنبال تاریخ شفاهی نبوده بلکه از منظر ادبیات به موضوع پرداخته است. اینطور به نظر میرسد که ایشان از اول با یک ساختار مشخص سراغ راوی رفته و توانسته خاطرات روایان را در ساختار مهندسی شده خودش با قلمی روان، خوشخوان و بدون به کار بردن کلمات قلمبه سلمبه بنویسد.
قبادی اظهار داشت: نکته دیگر درباره کتاب روزهای بیآینه این است که هم راوی و هم نویسنده این کتاب خانم هستند و شانسی که این کتاب آورده همین است که ما با یک روایت و نگارش زنانه مواجهیم که کار را به سمت احساسی بودن پیش برده است. البته اگر یک نویسنده مرد در کنار خانم جعفریان کار مصاحبه با خانم لشکری را صورت میداد، از منظر تاریخی کار دیگری منتشر میشد. در ادامه این نشست منیژه لشکری، همسر خلبان شهید حسین لشکری گفت: بزرگترین افتخار من این است که همسر یک شهید هستم. البته شوهر من فرق دارد، چرا که کافی بود حسین جلوی دوربینهای دولت عراق بیاستد و بگوید آغازگر جنگ ایران بوده است ولی او به هیچ قیمتی حاضر نشد این کار را بکند و به خاطر همین کار 18 سال اسارت را به جان خرید تا به کشورش خیانت نکند. واقعیت این است که تقدیر، زندگی مرا جوری رقم زد که من پیش از آنکه یک زن باشم یک مرد هستم؛ مردی که یکه و تنها 38 سال بار زندگی و بچهها را به دوش میکشد و مبارزه میکند. زندگی من آنقدر پرتلاطم بود که هرگز فکر نمیکردم اینگونه شود. من در این سالها جز رنج و سختی حاصل دیگری از زندگی نداشتهام و تنها افتخارم این است که من و شوهرم در ایران یگانه هستیم.
گلستان جعفریان هم در این نشست گفت: من با شجاعت اعلام میکنم کتابهایم تاریخ شفاهی نیست و هرگز هم به دنبال تاریخ شفاهی نبودهام چون من علاقهام به ادبیات است ولی با صداقت میگویم یک خط از این کتاب حاصل تخیل من نیست و کتاب واقعیت محض است. من از همان ابتدا به دنبال ساختار بودم و یک سال زمان برد تا به ساختاری که اکنون کتاب دارد برسم.
این نویسنده اضافه کرد: موضوعی که در خانم لشکری کشف کردم این بود که او بشدت به دنبال همسر بودن، زن بودن، مادر بودن و خانهدار بودن و عاشق همسر بودن است ولی سرنوشت و تقدیر جنگ را سر راه زندگی مشترک او و همسرش قرار میدهد و به او میگوید که تو نباید زن باشی، نباید مادر باشی، تو باید یک مرد باشی، تو باید بار زندگی را به دوش بکشی، باید برای بچههایت هم مادر باشی و هم پدر و بزرگترین رنج خانم لشکری هم همین مساله است که جنگ نمیگذارد او زن باشد و کنار همسر و فرزندانش زندگی کند و این فرصت از او گرفته میشود. باید بگویم من به دنبال زنانگی خانم لشکری بودم و این چیزی بود که من در کتاب روزهای بیآینه به دنبال کشف آن بودم. چون معتقدم اگر زنها زنانگی خودشان را حفظ کنند دیگر یک زن ترسو نمیشوند، دیگر ناامید نمیشوند، دیگر در مقابل مشکلات و سختیها کم نمیآورند.