printlogo


کد خبر: 175282تاریخ: 1396/2/20 00:00
دل‌نوشته سردار سلیمانی درباره کتاب «وقتی مهتاب گم شد»
تنهای تنهایم

«وقتی مهتاب گم شد» عنوان کتاب خاطرات جانباز سرافراز آقای علی خوش‌لفظ است که رهبر انقلاب چندی پیش آن را مطالعه کرده و یادداشتی بر آن نوشتند. متن این یادداشت در مراسمی در همدان رونمایی شد. رهبر انقلاب در دیدارهای مختلف نیز به این کتاب اشاره و از آن تمجید کردند و دیگران را به خواندن آن توصیه کردند. از این رو، سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از مطالعه‌ کتاب «وقتی مهتاب گم شد» یادداشتی را خطاب به جانباز سرافراز آقای علی خوش‌لفظ نوشته است که پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب متن آن را منتشر کرده است:
«بسمه‌تعالی
عزیز برادرم علی عزیز
همه شهدا و حقایق آن دوران را در چهره‌ تو دیدم
یک‌بار همه خاطراتم را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زده‌ای که صدها نفر از آنها را همینگونه از دست دادم و هنوز هر ماه یکی از آنها را تشییع می‌کنم و رویم نمی‌شود در تشییع آنها شرکت کنم.10 روز قبل بهترین آنها را- مراد و حیدر را- از دست دادم، اما خودم نمی‌روم و نمی‌میرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آن صدها شیر دیروز له‌له می‌زنم و به درد «چه‌کنم» دچار شده‌ام. امروز این درد همه وجودم را فراگرفته و تو نمکدانی از نمک را به زخم‌هایم پاشاندی. تنهای تنهایم.
عکست را بر روی جلد بوسیدم‌ ای شهید آماده رفتن و دوست ندیده‌ام که بهترین دوستت را در کنارم از دست دادی. امیدوارم سربلند و زنده باشی تا مردم ایران در زمین همانند دب اکبر در آسمان نشانی خدا را از تو بگیرند و به تماشایت بنشینند.
برادر جامانده‌ات
قاسم سلیمانی
30/1/96
بعدالتحریر: این نوشته در مقابل آن دستخط مخلص عارف حکیم، ولی و رهبرم و عشقم ارزشی ندارد.
قاسم سلیمانی
18/2/96»
اشاره سردار سلیمانی به تقریظ رهبر انقلاب درباره این کتاب است که در بخشی از آن آمده است: «راوی، خود یک شهید زنده است. تن بشدت آزرده‌ او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد، و الحمدلله رب‌العالمین نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربه‌دیدگان است. بر او و بر همه‌ آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ ان‌شاء‌الله. درباره‌ نگارش این کتاب، آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از اینها است. مقدمه‌ کتاب یک غزل به تمام معنی است». به گزارش فارس، این کتاب یکی از پرفروش‌های نشر سوره‌مهر در روزهای نمایشگاه کتاب است و بنا بر اطلاعی که از مسؤولان این نشر کسب کرده‌ایم این کتاب در میان پرمراجعه‌ترین آثار این نشر در شهر آفتاب بوده است. بخش‌های آغازین کتاب پر است از خاطرات جورواجور شیطنت‌های او که لبخند را بر لبان هر خواننده‌ای به ارمغان می‌آورد. علی کودکی خود را با نام جمشید سپری کرده و فرزند یک پدر راننده کامیون بوده که تربیت دینی و اعتقادی او از همان ابتدای کودکی با تلاش‌های مادر برای ایجاد محیطی مؤمنانه و خداشناسانه آغاز شده است. پسری از یک خانواده 5 فرزنده که 2 برادر بزرگ‌تر و کوچک‌تر خود را در بین سال‌های 64 تا 66 در جبهه‌های جنگ از دست داده است. این پسربچه بازیگوش که شهر را بر سر مردم آن خراب کرده، در سال‌های انقلاب بنا به تربیت دینی و مذهبی خود شیطنت و انرژی خود را در مسیر انقلاب کانالیزه کرده و بنا به گفته خود او با پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 نوجوانانی همچون او زیر چتر معنویت اسلام و مسجد محل، مسیر تازه‌ای را در زندگی خود آغاز کردند. با شروع جنگ تحمیلی، به عشق حضور در جبهه‌ها وارد پادگان آموزشی قدس همدان می‌شود و به عنوان کوچک‌ترین نیروی آموزشی تمام تلاش خود را برای جلب رضایت فرمانده انجام می‌دهد. در خلال نگهبانی‌های نیمه‌شب با نماز شب و لزوم وجود سرمایه‌ای فراتر از توان جسمی و فنون نظامی آشنا می‌شود، با اتمام دوره آموزشی و کسب رضایت مادر موفق به حضور در جبهه‌ها می‌شود. پس از 3 ماه از جبهه بازمی‌گردد و تجدیدی 3 درس در سوم راهنمایی مانع حضور مجدد او در جبهه‌ها می‌شود، اما سخنرانی فخرالدین حجازی در 11 شهریور سال 60 در مسجد جامع همدان، یک بار دیگر او را از زمین مسجد جامع جدا کرده و به سوی جبهه‌ها روانه می‌کند و بدون خداحافظی از خانواده در شامگاه 12 شهریور به سرپل ذهاب می‌رود. در سرتاسر این کتاب با مسیر تحول «علی» از بلدچی‌گری تا فرماندهی اطلاعات و عملیات همراه می‌شویم؛ از مسیرهایی که همچون حضور در لشکر محمد رسول‌الله(ص)، انصارالحسین(ع)، عملیات مسلم بن عقیل و... همراه با او می‌گذریم و مراحل تفوق او بر حسادت‌هایش را می‌بینیم. آنچه ویژگی اصلی و بارز این کتاب است ترسیم دقیق این تغییرات تدریجی و نشان دادن طبیعی و در دسترس بودن آنها و قابلیت الگوبرداری برای تمام فرزندان این مرز و بوم است.


Page Generated in 0/0134 sec