printlogo


کد خبر: 17579تاریخ: 1388/4/9 00:00
گریم ماهرانه دوست داماد برای نقش پدر عروس

گروه حوادث: پسری 20 ساله گریم کرد تا با ایفای نقش پدر عروس، وی را به عقد دوست صمیمی‌اش درآورد. خواستگار سمج وقتی دید خانواده دختر مورد علاقه‌اش اعتنایی به اصرارهای وی ندارند، شناسنامه دوستش را جعل کرد و به دفترخانه ازدواج رفت. اواخر خردادماه سال جاری، مردی هراسان به دادسرای امور جنایی تهران مراجعه کرد و خواستار ردیابی دختر گمشده‌اش و بازگرداندن وی به خانه‌اش شد. این مرد که نگران سرنوشت دخترش «رعنا» بود به دادیار سلیمانی از شعبه دوم دادسرا گفت: «از مدت‌ها پیش در جریان علاقه رعنا به پسر 26 ساله‌ای که علی نام دارد، قرار گرفته‌ام. وی به خواستگاری دخترم نیز آمد که من نپذیرفتم. »پدر دختر 20 ساله افزود: «علی خیلی سمج بود. بارها به در خانه‌ام آمد، متوجه شده بودم که رعنا علاقه زیادی به وی دارد اما این پسر با وجود داشتن کار که نصاب دزدگیر خودرو بود در تحقیقاتم مورد تأیید قرار نگرفت. چندین بار دیگر به خواستگاری دخترم آمد که با پافشاری رعنا راضی شدیم آن دو ازدواج کنند». پدر رعنا آهی کشید و گفت: «وقتی جواب مثبت دادیم، من که خیلی نگران آینده دخترم بودم باز دست‌بردار نبودم و با تحقیقات بیشتر پی بردم علی، دوستان ناباب زیادی دارد و بارها در پاتوق‌های دوستان معتادش دیده شده است. خیلی با رعنا صحبت کردم تا راضی و بی‌خیال ازدواج با این پسر شود، اما نپذیرفت و خودم به این نتیجه رسیدم که نباید آگاهانه دخترم را بدبخت کنم و در پیغامی به خواستگاری علی جواب منفی دادم. از همان روز به بعد، پیغام‌های تهدیدآمیز شروع شد. دخترم را می‌دیدم که مرتب گریه می‌کند و با من قهر است تا اینکه دیروز خانه‌مان را ترک کرد و دیگر برنگشت. وقتی لوازمش را جست‌وجو کردیم، پی بردیم شناسنامه‌اش را نیز برده و احتمال می‌دهیم علی دخترم را اغفال کرده تا با او ازدواج کند. با ادعاهای این پدر، دادیار سلیمانی دستور ردیابی خواستگار سمج را صادر کرد. هیچ ردپایی از وی و رعنا در دست نبود و تحقیقات کارآگاهان نشان می‌داد که آن دو با هم هستند و زندگی می‌کنند. با این وجود دادیار جنایی با استفاده از شگردهای قضایی و هدایت تیم پلیسی قدم به قدم به علی و رعنا نزدیک شد و هنوز دو هفته نگذشته بود که این تازه‌عروس و داماد در خانه بخت غافلگیر و دستگیر شدند. پدر زن قلابی علی وقتی خود را پیش روی تیم تحقیق دید با قیافه حق به جانبی ادعا کرد دلیلی بر بازداشت نیست و وی با رعنا زن و شوهر قانونی هستند. شناسنامه‌های تازه‌عروس و داماد در اختیار دادیار جنایی قرار گرفت و آنان از دفترخانه رسمی مدرکی دیدند که نشان می‌داد رعنا با اجازه پدرش و با حضور وی در محضر به عقد علی درآمده است. این در حالی بود که پدر رعنا ادعا کرد هیچ‌گاه اجازه ازدواج رعنا با علی را نداده و پای در محضر نگذاشته است. همین انکار کافی بود تا راز پدرزن قلابی علی فاش شود و برای تیم تحقیق با به دست آوردن شناسنامه جعلی که عکس پسر جوانی در آن بود و مشخصات پدر رعنا را داشت، مشخص شد که علی برای ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش پدر زنی را اجیر کرده است. گریم ماهرانه در این مرحله، علی که چاره‌ای جز اعتراف نداشت، گفت: «من علاقه زیادی به رعنا دارم. درآمد خوبی نیز از نصب دزدگیر به دست می‌آورم اما نمی‌دانم چرا پدر رعنا جواب منفی داد حتی یک بار راضی‌اش کردم تا دامادش شوم. هر وقت با رعنا حرف می‌زدم، می‌شنیدم که می‌خواهد با من ازدواج کند، تصمیم گرفتیم با فراری دادن این دختر وی را به عقد خودم درآورم و خانواده‌اش را در برابر عمل انجام گرفته‌ای قرار دهم. سراغ دوستم که معتاد است رفتم. وی چهره‌اش به خاطر اعتیاد تکیده و مسن‌تر از سنش که 20 ساله است و تقریبا همسن و سال رعناست، نشان می‌دهد». تازه‌داماد افزود: «پیشنهاد دادم در محضر به جای پدر عروس حاضر شود. وقتی پذیرفت شناسنامه‌اش را نزد یکی از آشنایانمان بردیم و مشخصات اصلی‌اش را پاک کردیم، سپس مشخصات پدر رعنا را در آن نوشتیم. برای اینکه عاقد شک نکند، روز عقد دوستم گریم نیز کرد تا مسن‌تر دیده شود، با طرح نقشه‌ای همان روز رعنا با شناسنامه‌اش خانه‌شان را ترک کرد. با هم به محضر رفتیم و دوستم نقش پدر عروس را بازی کرد. بعد از عقد من و رعنا به خانه‌ای که اجاره کرده بودم، رفتیم و دو هفته است که با هم زندگی می‌کنیم. «بنا بر گزارش خبرنگار جنایی «وطن‌امروز»، دادیار سلیمانی با شنیدن ادعاهای علی دستور داد تا پدر زن قلابی وی و عامل اصلی جعل شناسنامه نیز ردیابی و دستگیر شوند تا تصمیم‌گیری نهایی صورت گیرد.

Page Generated in 0/0085 sec