کد خبر: 17584تاریخ: 1388/4/9 00:00
حادثه ها
آزادی گروگان
با امضای 80 برگه سفید
گروه حوادث: ربایندگان مردی با گرفتن امضا در 80 برگه سفید، وی را آزاد کردند و پیش از هرگونه برداشتی در دام پلیس پایتخت گرفتار شدند. گروگانگیران ابتدا خود را مامور امنیتی معرفی کردند و در برابر حیرت همسایههای طعمه خود، وی را داخل خودرو انداخته و با سرعت گریختند. ساعت 18 روز 24 اسفندماه سال 87 مأموران در جریان آدمرباییای در خیابان شهید قرنی قرار گرفتند و شنیدند سرنشینان پرایدی، مرد 40 سالهای به نام «حمید» را با کتک زدن ربودهاند. وقتی مأموران اداره 7 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند، هنوز کلید عملیات تحقیقی، زده نشده بود که حمید، 24 ساعت بعد با پای خود نزد آنان رفت و ادعا کرد 80 برگه چک سفید را با چشمان بسته امضا و اثر انگشت زده است.
گروگان گفت: سه مرد خود را مأموران یکی از سازمانهای امنیتی معرفی کردند وقتی به حکم جلب آنان که ثانیهای به من نشان دادند، شک کردم و سوالاتی پرسیدم مرا در برابر خانهام کتک زدند و وقتی همسایهها به هواخواهیام آمدند، مرا داخل پراید انداختند و با بستن دست و پاهایم کف خودرو خواباندند. تا ساعت2 نیمهشب درهمان حالت بودم، وقتی پرسیدم چرا مرا به اتاق بازجویی نمیبرند، گفتند که یکسری تعهدات است که باید امضا کنی؟!! و در حالی که چشمانم بسته بود، دستهایم را باز کردند و 80 برگه را به امضا و اثرانگشت من رساندند سپس مرا با یک کارت تلفن در تهرانپارس رها کرده و گریختند. وقتی کارآگاهان به بازجویی از این مرد پرداختند به اختلافی برخوردند که در آن مرد 44 سالهای با نام حسین، میتوانست انگیزهای در گروگانگیری داشته باشد. این مظنون تحت نظر گرفته شد تا اینکه پلیس توانست محمد 25 ساله و احمد 23 ساله را نیز ردیابی کند. اواخر خردادماه بود که نهتنها این دو مرد بلکه دو همدست دیگرشان به نامهای عباس و بهروز نیز در تهرانسر و دماوند به دام افتادند و پذیرفتند از سوی حسین اجیر شده بودند تا دست به آدمربایی بزنند. بنا به گزارش خبرنگار جنایی «وطن امروز» تحقیقات نشان داده است که 80 برگه امضا شده، اسناد و سفته بودند که در خانه یکی از آدمرباها جاسازی شده بود.
مرگ 3 مرد در گازگرفتگی
گروه حوادث: گازگرفتگی در داخل چاهی در آبادان، مرگ 2 کارگر شرکت آب و فاضلاب و مرد جوانی را رقم زد. 9 صبح 6 تیرماه سال جاری یک کارگر شرکت آب و فاضلاب آبادان برای تعمیر تلمبهخانه به داخل چاهی در منطقه 700 دستگاه آبادان رفت. اما وقتی غیبتش طولانی شد، جهانگیر، کارگر دیگر این شرکت برای نجات دوست و همکارش وارد چاه شد اما شاهدان با غیبت طولانی وی نیز روبهرو شدند. این بار یکی از اهالی منطقه به درون چاه رفت ولی باز خبری از آنها نشد به همین خاطر تیمی از گروه امداد وارد چاه شد که با اجساد آنها که بر اثر گازگرفتگی جان باخته بودند، مواجه شد که به سرعت آنها را از داخل چاه بیرون آوردند.
فرار همسر مرد نمایشگاهدار
در پرونده گمشدن شوهرش
گروه حوادث: فرار همسر یک مرد نمایشگاهدار که به طرز مرموزی ناپدید شده است، سرنخ تازهای پیش روی دادیار جنایی پایتخت قرار داد. این زن در حالی با فرار به مشهد خود را پنهان کرده است که هنوز سرنوشت شوهرش در هالهای از ابهام قرار دارد. از ساعت 12 ظهر 16بهمنماه سال 87، مرد 38 سالهای به نام مهدی ناپدید شد و همسر 30 سالهاش ادعا کرد آخرین بار وی وقتی برای خرید گوشت به قصابی رفته بود، با خانه تماس گرفته است. این زن در ادعای دیگری گفت که شب نخست ناپدید شدن همسرش، مردی غریبه با استفاده از موبایل مهدی به خانه زنگ زده و گفته است که از تلفن همراه مرد مستی تماس میگیرد که در خانه زنی میهمان است.
هنوز هیچ ردپایی از این مرد نمایشگاهدار به دست نیامده بود که خانواده مهدی در مراجعه به دادیار رضوانفر ادعا کردند از مدتها پیش چون این مرد میخواسته با زن دیگری ازدواج کند، اختلاف زیادی با همسرش داشته و تصور دارند عروس آنها با شریک مهدی در نمایشگاه خودرو در قتل وی همدستی داشتهاست.
با این فرضیه، کارآگاهان شریک مهدی را بازداشت کردند و همسرش نیز احضار شد که دوست مهدی دخالت در هرگونه توطئه برای شریکش را نپذیرفت و ادعا کرد هیچ رابطهای با همسر وی نیز نداشته است. همزمان با انکارهای این مرد، همسر مهدی به مشهد گریخت و ردپایی از مرد دیگری در زندگی این زوج به دست آمد.
بازی مرگبار 2 خواهر با اسلحه
دختر نوجوان هنگام بازی با اسلحه خواهرش را به کام مرگ فرو برد. به گزارش پلیس، به دنبال تماس تلفني یک مادر داغدار با مركز فوريتهاي پليسي 110 مبني بر اينكه 2 دخترش در حال بازي با اسلحه كلت كمري بودند كه يكي از آنها خواهرش را به نام شيدا مورد اصابت گلوله قرار داده، ماموران بلافاصله وارد عمل شدند . بر پايه اين خبر، ماموران انتظامي بخش رومشگان، ساعت 17:55 عصر روز هفتم خردادماه در محل حاضر و با جسد نوجوان 12 سالهاي به نام «شيدا» كه به وسيله اسلحه به قتل رسيده بود، روبهرو شدند. با بررسيهاي به عمل آمده شيدا و مونا در حال بازي با اسلحه كلت كمري دستساز بودندكه ناگهان «مونا» با كشيدن ماشه اسلحه بهطور ناخواسته مرگ خواهرش را رقم زد .