کاسب بزرگ نیویورکی دیروز ریاض را مستقیما به مقصد تلآویو ترک کرد و پشت سر خود سیرکی آشفته در جهان عرب به جای گذاشت. یک گاو دوشیدهشده متوهم سعودی با شاخ و دم و سم مصنوعی گرانی که از پنتاگون عاریت گرفته در راس یک بهاصطلاح ناتوی نفتی عربی که در حقیقت چیزی جز مکارهای برای کاسبی از امنیت جهان و منطقه از طریق رسمیت بخشیدن به تفکر وهابی - داعشی در قالب ژاندارم جهان عرب نیست. رئیسجمهور آمریکا در کنار دیگر حامیان بزرگ تروریسم تکفیری، ایران و محور مقاومت را به بیثباتسازی خاورمیانه متهم کرد تا مثل «دزدی که فریاد دزد! دزد! سر میدهد» نمودی عینی در جهان معاصر پیدا کند. شاید مهمترین جمعبندی سفر خانواده ترامپ به عربستان را باید از زبان داماد و دلال مقرب یهودی او جرد کوشنر شنید. به گزارش اسکاینیوز عربی، مشاور ارشد رئیسجمهور آمریکا که از سوی منابع نزدیک به پنتاگون به عنوان دلال اصلی بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ به ارزش بیش از نیم تریلیارد دلار بین واشنگتن و ریاض معرفی شده، با اعتراف به اینکه کل برنامهریزی سفر به عربستان توسط خودش انجام گرفته، گفت: «ترامپ از من خواست برنامهای برای سفر بچینیم تا به یکپارچگی جهان علیه نفرت و تروریسم کمک کند. ما به پیشرفت قابلتوجهی جهت تحقق این هدف در سفرمان به عربستان رسیدیم. ما توافقنامه دفاعی مهمی را با تلاش رئیسجمهور امضا کردیم و تصمیم گرفتهایم یک مرکز جدید برای مبارزه با افراطگری و ایجاد همکاری کشورهای منطقه در زمینه جرم و جنایت و پیگیری کردن و خشکاندن تامین مالی تروریسم تاسیس کنیم».
او اما پیش از ترک خاک عربستان جملهای به زبان آورد که در عین سادگی میتواند مفهوم لیبرالیسم را به عمیقترین شکل ممکن بیان کند: «کاملا به اهدافمان در این سفر دست یافتهایم». وقتی این جمله کوشنر را در کنار ترجیعبند مشهور ترامپ پس از امضای قرارداد 380 میلیارد دلاری نخست در روز شنبه میگذاریم که مدام کلمات سود و شغل را با اشاره به پرمنفعت بودن آن قرارداد تکرار میکرد، به واقعیت عریان اعتدالگرایی مورد ادعای کاخ سفید میرسیم. در حقیقت تمام هدف سیاست خارجی آمریکا دوشیدن طرفهای خارجی است.
گوی مسخره اهریمنی
حربههای هالیوودی برنامهریزان آمریکایی نشست مشترک ترامپ با سران به اصطلاح اسلامی در ریاض نیز بازتابدهنده میزان تحمیق سعودی و شرکایش توسط تیم تجاری کارکشته کاخ سفید بود. مثل لحظه افتتاح «مرکز اعتدالی جهانی مبارزه با افراطگرایی» در ریاض که طی آن ترامپ در کنار شاه سعودی و رئیسجمهور مصر دستهایشان را روی گوی نورانی مسخرهای گذاشتند تا مثلا کنترل بر امنیت جهان را القا کنند اما حتی از نگاههای بیش از 50 رهبر حاضر نیز پیدا بود که تحت تاثیر این نمایش مسخره قرار نگرفتهاند. اتفاقا کاربران شبکههای مجازی خیلی سریع این گوی را اقتباس شده از گوی اهریمنی سارومان، جادوگر خبیث فیلم ارباب حلقهها دانستهاند که با آن جهان را کنترل میکرد.
ائتلاف با تروریسم علیه تروریسم؟
روزنامه آلمانی «تاگس سایتونگ» با اشاره به اینکه ترامپ سخنرانی ضدتروریستی خود را در مهمترین کشور حامی داعش و تروریسم تکفیری ایراد کرد، ائتلاف ضدتروریستی مورد ادعایش را مزدورانه و مزورانه خواند. نویسنده این روزنامه در مطلبی با عنوان «ائتلاف دروغگوها» به سفر ترامپ به منطقه به منظور تشکیل به زعم خود ائتلاف ضدتروریستی پرداخته و نوشته است: «مبارزه با تروریسم نبرد بین مذاهب و تمدنهای مختلف نیست بلکه یک نبرد بین جنایتکاران وحشی است که میخواهند زندگی انسانها را از بین ببرند با انسانهای شریف از همه ادیان. اما مهمترین حامی دولتی جهانی و تامینکننده مالی این جنایتکاران وحشی همان دیکتاتور وهابی سلطنتی در ریاض است که رئیسجمهور آمریکا از طریق اولین سفر خارجی خود به این کشور آن را تکریم و تقویت کرد.» تاگس سایتونگ جملهبندیهای ترامپ در اجلاس ریاض را با عربستان کاملا یکسان دانست و از تحریف عجیب و غریب حقایق بر ضد ایران شیعی برای دامن زدن به جنگ شیعه و سنی در منطقه یاد کرد.
حقوق بشر فروشی
از طرف دیگر بسیاری از رسانههای آمریکا از چشمپوشی ترامپ از وضعیت وخیم حقوق بشر در عربستان توسط ترامپ به منظور کسب منفعت از قراردادهای کلان نظامی ابراز شگفتی کردند و آن را به فروش حقوق بشر به چند صد میلیارد دلار تشبیه کردند. آدام اسکیف، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا نیز در واکنش به اظهارات ترامپ در عربستان به شبکه سیانان گفت: «من فکر میکنم وقتی ما از کسانی که به آزار و محبوس کردن مردم از جمله خبرنگاران پرداخته و اجازه به فعالیت پیروان مذاهب دیگر نمیدهند، حمایت میکنیم، در آن صورت رهبری جهانیها تضعیف خواهد شد. من فکر میکنم این یک اشتباه تاریخی برای ما خواهد بود که از این ارزشها فاصله بگیریم».
اسباب بازیهای نیمتریلیارد دلاری
آنچه در نگاه اول بزرگترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ میان آمریکا و عربستان مشاهده میشود در حقیقت چیزی نیست جز بزرگترین کلاهبرداری تاریخ. ترامپ که روز شنبه در بدو ورود به ریاض قرارداد تامین یک بسته تسلیحاتی 190 میلیارد دلاری را با شاه لایعقل سعودی امضا کرده، با کمک جار و جنجال همدستش رژیم صهیونیستی درباره حفظ برتری نظامی اسرائیل در منطقه خاورمیانه ارزش توافقات مکمل نظامی را به مجموع
560 میلیارد دلار رساند. ترامپ به این ترتیب شعارهای انتخاباتیاش را جامه عمل پوشاند و با ستاندن باج پاسبانی از چاههای نفت سعودی، منابع هنگفتی را برای نوسازی زیرساختهای فرسوده ایالات متحده تامین کرد. اگرچه یووال استاینیتز، وزیر انرژی رژیم صهیونیستی قرارداد نظامی و توافقات تکمیلی 380 میلیاردی متعاقب آن میان واشنگتن و ریاض را به بهانه دشمن بودن سعودیها- که در حقیقت متحد راهبردی اسرائیل هستند - خطرناک میخواند اما نگاهی به محتوای این قرارداد نشان میدهد ترامپ در ازای دوشیدن تاریخی سعودیها هیچ سلاح راهبردی خاصی به آنها نمیدهد. بسته تسلیحاتی مزبور شامل تانک، توپخانه، نفربرهای زرهی، بالگرد و همچنین رزمناو کوچک، قایق گشتزنی و سامانههای تسلیحاتی مرتبط است. توافقهای جانبی آن نیز شامل آموزش نظامی، ارتقای سامانه ضد موشکی پاتریوت و تاد میشود که آمریکا اخیراً نظیر آن را رایگان در خاک کره جنوبی مستقر کرده است. چند فروند جنگنده گران اف-35 نیز به عربستان واگذار میشود که با وجود ظاهر پیشرفتهاش توسط نیروی هوایی آمریکا تحریم شده است. همچنین در جریان دیدار وزیر خارجه آمریکا با محمد بن سلمان، وزیر دفاع و پسر شاه سعودی برخی قراردادهای دیگر فیمابین نهایی شد که مجموع ارزش همکاریهای نظامی بین دو طرف طی یک دهه آتی را به نزدیک 560 میلیارد دلار میرساند. توافقنامههای تکمیلی در حقیقت به معنای تامین هزینههای تحقیقاتی و پرسنلی پنتاگون و صنایع راهبردی آمریکا توسط عربستان هستند. البته صنایع نظامی عربستان نیز به صورت محدود راهاندازی میشود اما در کمال تعجب سعودیها در ازای بیش از نیم تریلیارد دلار از هیچ یک تسلیحات راهبردی و حیاتی نظیر سلاحهای الکترومغناطیسی و لیزری نسل نو که قدرتهای بزرگ در اختیار دارند یا حتی آنچه اسرائیل یا ایران و حتی پاکستان در منطقه از آن برخوردارند نظیر سلاح هستهای صهیونیستها، سامانه موشکی بالستیک هجومی و سامانه پیشرفته پدافندی راداری موشکی برخوردار نمیشوند. به عبارت دیگر تسلیحاتی که آمریکا به سعودی میبخشد تسلیحاتی عمدتا برای جنگهای زمینی اشغالگرانه هستند که به یک نیروی نظامی بزرگ و کارآمد نیاز دارد اما ارتش عربستان و متحدان شیخنشینش فاقد آن هستند. این اسباببازیهای نظامی، زرادخانهای کمی اما بیکیفیت هستند که سعودی همچنان توان دفاع از خود را در جنگهای پیشرفته نخواهد داشت و فقط میتواند تنها به رزمایشهای متوهمانهاش یا به اشغال یمن و کشورهای کوچک عربی پیرامونش یا تجهیز تروریستها در جای جای خاورمیانه دلخوش دارد.