printlogo


کد خبر: 176061تاریخ: 1396/3/4 00:00
با دست خود امنیت‌مان را از دست ندهیم!

سعید امیری: همین 3-2 روز پیش بود که نشستی با حضور اکثر کشورهای مسلمان در عربستان به همراه آمریکا برای به اصطلاح ریشه‌کن کردن تروریسم برگزار شد؛ نشستی که به وضوح جهت‌گیری اصلی آن ضد ایران و پر از انواع اتهامات و تهدیدات علیه ایران بود. در این نشست عربستان قراردادی نزدیک به 500 میلیارد دلار با آمریکا منعقد کرد که 110 میلیارد دلار آن مربوط به فروش تسلیحات آمریکایی به عربستان است. رقمی که بیش از 9 برابر بودجه دفاعی ایران در سال 2015 است. هر چقدر هم که معتقد باشیم این قراردادهای تسلیحاتی بیشتر نوعی دوشیدن کشورهای حاشیه خلیج‌فارس توسط ایالات متحده است، باز این مساله باعث کمرنگ شدن تبعات این تجهیز تسلیحاتی گسترده همسایگان جنوبی کشور برای ما نمی‌شود. عربستان‌سعودی آشکارا به تهدید ایران روی آورده است. وزیر دفاع عربستان تهدید کرده است «ایران را میدان جنگ می‌کنیم» و پرواضح است این شکرخوری آن شیخ‌بچه، به واسطه توانمندی‌های تسلیحاتی‌ای است که عربستان‌سعودی در همه این سال‌ها ایجاد کرده است و از طرف دیگر پیش‌بینی آنها را از رکود تقویت بنیه دفاعی ایران نشان می‌دهد. برجام و قطعنامه 2231، تحریم‌های سازمان ملل در زمینه تسلیحات و فناوری‌های موشکی بالستیک علیه ایران را (به ترتیب پس از 5 و 8 سال) لغو کرده‌اند و این به معنای یک فرصت 8 ساله برای رقبای منطقه‌ای ایران برای هر چه بیشتر کردن فاصله قوای نظامی خود با ایران است.
به وضوح پس از برجام اظهارنظرهای خصمانه سعودی‌ها علیه ایران بیشتر و بی‌پرده‌تر شده و مساله را از یک رقابت منطقه‌ای صرف بین 2 کشور فراتر برده است. اطمینانی که تعطیلی برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران و توقف روند رو به رشد آن به دشمنان منطقه‌ای ما داده است باید به سرعت با گزینه‌های پیشگیرانه جدی خنثی شود، در غیر این‌صورت روز به روز باید منتظر لفاظی‌های بیشتری از سوی عربستان‌سعودی به عنوان پدرخوانده دولت‌های مرتجع و ثروتمند عربی حاشیه خلیج‌فارس باشیم. بسیار ضروری است موازنه قوای نظامی در این منطقه حفظ شود و این نه یک تصمیم جهانی برای یک منطقه حساس، بلکه تصمیمی کاملا داخلی برای حفظ امنیت ایران است. امنیت ما را هیچ نهاد بین‌المللی و کشور خارجی تضمین نمی‌کند، این یک امر بدیهی است، لذا باید در این زمینه اطمینان خاطر کافی به مردم داده شود؛ مردمی که بشدت از همین دست موارد در رقابت‌های انتخاباتی ترسانده شده‌اند و یکی از دلایل محکم آن عده‌شان که به جناب روحانی رای داده‌اند بسیار مرتبط با چنین موضوعاتی بوده است؛ ترس‌هایی که روحانی مبنی بر آمدن رقیب و آغاز دوران تحجر و جنگ به‌وجود آورده بود و موجبات گرایش آرای سلبی رقیب برای او شد. جناب روحانی که مدعی برداشته شدن سایه جنگ احتمالی آمریکا به واسطه نوع سیاست‌ورزی‌اش از سر کشور است، باید توضیح دهد چه عاملی عربستان‌سعودی را چنین گستاخ کرده است؟ باقی‌ماندن محدودیت‌های 8 ساله برای کشور در زمینه خرید قطعات و تسلیحات موشکی و همچنین تحریم جدید S722 آمریکا که مشخصا برنامه موشکی کنونی کشور و سپاه پاسداران را هدف گرفته است، این فرصت طلایی را به عربستان هدیه کرده است. در این وضعیت گزینه‌های پیش روی ما چیست؟ یک گزینه آنچه دولت محترم در 4 سال اول خود انجام داد و به احتمال زیاد بر مبنای آنچه روحانی در مناظرات انتخاباتی از در پیش بودن برجام‌های جدید گفت در 4 سال آینده انجام می‌دهد، خواهد بود؛ حل و فصل مناقشه از راه از بن کندن محل مناقشه! همانند آنچه در برجام و پس از آن در پیوستن بدون قید و شرط و محرمانه به FATF صورت پذیرفت، به احتمال زیاد باید منتظر برجام‌های جدید در رابطه با برنامه موشکی و حمایت‌های منطقه‌ای ایران باشیم. اگر مساله توخالی حقوق بشر را هم به این موارد اضافه کنیم، مناقشه مهم دیگری بین ایران و ایالات متحده آمریکا باقی نخواهد ماند که نیاز به برنامه جامع اقدام مشترک جدیدی برای حل و فصل آن باشد. بر همین مبنا باید از استراتژی عقب‌نشینی تا پشت دیوارهای شهر سخن به میان آورد. تلاشی برای زدودن فشارهای چندجانبه که پر واضح است یک تغییر رفتار گسترده و معنادار خواهد بود.
تغییر رفتاری که خود را به ساختارهای سیاسی کشور نیز تحمیل خواهد کرد. لذا قدم زدن در مسیری که نخبگان سیاسی دولت تدبیر و امید انتخاب کرده‌اند به عبارت دیگر همراستا شدن با برنامه تلویحی قدرت‌های بزرگ برای تغییر گام به گام رفتار ایران و در نهایت تغییر سیستم سیاسی موجود است. در این مسیر جریان اصلاحات بیشترین تمایل را به چنین روندی خواهد داشت و لذا حرکت دولت دوازدهم در چنین مسیری در راستای منافع کلان این طیف خواهد بود. البته
پر واضح است منافع کلان این نخبگان سیاسی در این زمینه همپوشانی گسترده‌ای با منافع کلان کشور نخواهد داشت و نیل آنان به این مهم لاجرم از راه اضمحلال قدرت منطقه‌ای ملت ایران و قرار گرفتن در مدار چندم اهمیت در منطقه گذر خواهد کرد. ایران برای همراه نشدن گام به گام با استراتژی تغییر رفتار قدرت‌های جهانی بشدت نیاز به توانایی اداره بدون بحران کشور دارد. مساله‌ای که تا حدود بسیار زیادی به اقتصاد کشور وابسته خواهد بود. اگر بیکاری پایین و شکاف‌های طبقاتی کم باشد و جریان گذران معیشت ملت با مشکل حادی همراه نباشد آنگاه می‌توانیم گزینه‌های بیشتری برای مقابله با تحمیل این استراتژی به خود داشته باشیم. نکته مهم این است که ماحصل این استراتژی تحمیلی در نهایت همانگونه که گفتیم به نفع ملت نخواهد بود بلکه تا مقدار قابل توجهی کشور را ضعیف خواهد کرد، لذا حتی با داشتن گرایش‌های غیر انقلابی هم باید به این عقب‌نشینی گام به گام حساس باشیم. چاره در تقویت توان اقتصاد کشور با نگاهی درونگراست. برونگرایی 4 ساله دولت حتی با هزینه سنگینی که برای شروع آن دادیم هنوز از نگاه قدرت‌های جهانی مشروع نیست و این فرصت‌سوزی 4 ساله و بستن چشم امید به گشایش‌های دلاری خارجی اگر با همین روند پیش گرفته شده توسط دولتمردان هم حتی ممکن باشد، بسیار دیرتر از نیاز عاجل اقتصاد کشور جواب خواهد داد. آنگاه ما می‌مانیم و دستی خالی از همه گزینه‌های غیر متقارن‌مان و یک اقتصاد بیش از حد ضعیف شده و از نفس افتاده و یک موازنه بسیار قوی به نفع رقبای منطقه‌ای کشور بویژه عربستان و ترکیه. نوشدارویی که دولتمردان به دنبال آن هستند سوای از ماهیت ضد انقلاب اسلامی آن، یک نوشداروی پس از مرگ سهراب خواهد بود.  
 


Page Generated in 0/0074 sec