محمد زعیمزاده: رای منسجم 16 میلیونی به رقیب دولت مستقر در یک انتخابات، اتفاقی کمنظیر است، تاکنون در تاریخ انتخابات در سالهای پس از انقلاب سابقه نداشته یک دولت در رقابت مجدد برای 8 ساله شدن اینقدر به زحمت بیفتد و تا این حد در مقابل خودش پایگاه اجتماعی منسجم و قدرتمند کمی و کیفی ببیند، اینکه رای معنادار 16 میلیونی مخالف دولت یازدهم از چه اجزایی تشکیل شده و چه طور صورتبندی میشود بحث مهمی است که باید در جای خود مفصل به آن پرداخته شود و به شکلی رو به جلو مورد تحلیل، بررسی و مداقه قرار گیرد اما آنگونه که از نظرسنجیهای قبل و حین انتخابات استخراج میشود به شکل مستدل میتوان گفت بخش عمدهای از این رای، حاصل رای منفی به عملکرد 4ساله دولت روحانی است که با سیاستورزی بهتر رقبا حتی میتوانست دولت روحانی را به نخستین دولت 4 ساله تاریخ انقلاب هم تبدیل کند.
تغییر اتوماتیک دولت مستقر از جایگاه اپوزیسیون به پوزیسیون، فراگیری نارضایتی در بخشهای مختلف اقتصاد، با چالش روبهرو شدن ایده بستن با کدخدا برای حل مشکلات و... را شاید بتوان مهمترین عوامل شکلگیری امتیاز منفی بالای روحانی برشمرد، عواملی که کمابیش به نظر میرسد در دوره 4 ساله دوم دولت هم برقرار باشد و حل بخشهایی از آن دیگر دست دولت هم نیست اما یکی از عواملی که در تشدید نارضایتیها از دولت موثر بود و انتظار میرفت مشاوران دولت درصدد رفع آن برآیند، استفاده از ادبیاتی بود که بین منتقدان به «ادبیات هپروتی» شهرت یافت.
در واقع در عمر 4 ساله دولت یازدهم موارد متعددی مشاهده میشد که آنچه از زبان دولتمردان و حتی شخص رئیسجمهور گفته میشد با واقعیتهای ملموس جامعه فرسنگها فاصله داشت و به شکاف بیشتر بین دولت روحانی و جامعه منتج میشد، اینکه وسط خیمه سنگین رکود بر اجزای مختلف اقتصاد رئیسجمهور اعلام میکرد از رکود عبور کردیم، یا دقیقا زمانی که اعلام میشد به دلیل رکود رکورد بیکاری در کشور زده شده دولت خبر از رشد 11 درصدی اقتصاد میداد، یا وسط تعطیلی کارخانهها و گرفتاریهای بسیار زیاد مردم در مساله اقتصاد رئیسجمهور میگفت به دلیل انجام وعدهها کلا شرمنده نیست و بدترین پرسش سوال از موفقیت دولت در تحقق اقتصاد مقاومتی است، یا گرد و غبار خوزستان عذاب الهی است یا افزایش افراد جویای کار نشانه امید است و... مصادیقی از ادبیات هپروتی دولت و دولتمردان بود.
ادبیاتی که البته در زمان تبلیغات انتخاباتی هم استمرار داشت، فراموشی وعدههایی چون حل مشکلات در 100 روز یا ایجاد 4 میلیون شغل از مسیر گردشگری در حالی که در ذهن مردم تهنشین شده بود، یا مساله دیوار کشیدن رقبا وسط خیابانها یا نحوه توجیه تجارت دختر مظلوم وزیر! مواردی از استفاده از ادبیات هپروتی توسط دولت در زمان تبلیغات بود.
ادبیاتی که احساس میشد پس از اعلام نتایج انتخابات دیگر کمتر از سوی دولتمردان پیگیری شود اما از همان شنبه پس از انتخابات و در تفسیر رای مردم دوباره به کار گرفته شد.
شروع کار آنجا بود که جناب روحانی در شب اعلام نتایج تلویحا 16 میلیون رای منتقد خود را که شامل سبدهای مختلفی از نارضایتی از دولت و بشدت مستعد گسترش است احتمالا بدون در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی آن، «رای به خشونت نامید!» اما اوج ماجرای ادبیات هپروتی را میتوان جایی دانست که جناب روحانی در نخستین کنفرانس خبری پس از انتخابات در حساب و کتابی عجیب اعلام کرد حداقل 4 میلیون نفر در صفوف رایگیری بودند و میخواستند به او رای بدهند و عدهای اجازه ندادند!
البته آقای روحانی توضیح نداد این 4 میلیون را از کجا آورده؟ اصلا از کجا معلوم آن افراد میخواستند به او رای بدهند؟ و اساسا اگر چنین مشکلی پیش آمده مقصر چه کسی است؟ و مگر جایی جز وزارت کشور دولت یازدهم انتخابات را برگزار کرده است؟ اگر کسی مقصر باشد غیر ایشان و دولتش و ناکارآمدی آن در حد برگزاری حتی یک انتخابات است؟ البته این عدد بعدا توسط معاون پارلمانی دولت به 3 میلیون تقلیل پیدا کرد و با تخفیف ویژه وزیر کشور و مسؤول برگزاری انتخابات در نهایت به یک میلیون رسید و البته اعلام شد اگر وزارت کشور میتوانست به شکل غیرقانونی بعد از ساعت 12 به اخذ رای ادامه بدهد همین مقدار هم به نسبت آرایی که ثبت شده بین نامزدها تقسیم میشد.
اگر فکر میکنید استفاده از ادبیات هپروتی در تفسیر انتخابات توسط دولت اینجا به پایان میرسد سخت در اشتباهید، تیر خلاص ادبیات هپروتی توسط رئیسجمهور در جمع اعضای ستاد انتخاباتی زده شده و رئیسجمهور در ادبیاتی بینوایانوار اعلام کرد، نه پولی داشتیم و نه رسانهای حتی اعضای ستاد ما برای خوردن شام هم به ستاد رقیب میرفتند!
اینکه دولت مستقر که با انباشتی از اختیارات میتواند چند روز قبل از انتخابات به دهیاران وام بدهد یا یارانه عدهای را 3 برابر کند یا انواع و اقسام پولپاشیهای دیگر فعلا محل بحث ما نیست اما آیا میتوان چشم بر روزنامههای زنجیرهای حامی دولت بست؟ آیا میتوان کانالهای تلگرامی ضد انقلاب را که در این مملکت نه اصل نظام را قبول دارند و نه ارکانش را اما در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم کمر بسته به دولت خدمت میکردند را ندید؟ آیا میتوان ستادهای رنگین و اعضای اجارهای آن را تکذیب کرد؟ واقعیت این است که آش اینقدر در این فقره شور است که مجری و کارشناس بیبیسی فارسی هم این روضهخوانی دولت را تمسخر میکند.
خوب است مشاوران جناب روحانی به وی یادآوری کنند کار برایش در این 4 سال به قدری مشکل هست که نیازی نباشد با ادبیات هپروتی بر آنها اضافه کند.