printlogo


کد خبر: 176329تاریخ: 1396/3/10 00:00
اندر احوالات عواقب بیکاری!

شهراد شاهرخی‌طهرانی: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که بخش زیادی از جمعیت آن را جوانان تشکیل می‌دهند لذا پرداختن به موضوع بیکاری، تنها به حرف، نوشتن و بحث خلاصه نمی‌شود بلکه باید فرهنگسازی مناسب همراه با برنامه‌ریزی سودمند انجام داد لکن جهت یادآوری به گوشه‌ای از این معضل بزرگ یعنی بیکاری می‌پردازیم.
تمام انسان‌ها حق دارند برای کسب معاش و ادامه زندگی کار کرده و شغلی داشته باشند، لیکن سیاست‌های غلط برخی مدیران در قبال کار و حقوق کارگران و بویژه موضوع اشتغال جوانان و بیکاری آنان باعث شده تا بیکاری رشد چشمگیری در جامعه و کشور داشته باشد. جوان امروز ما نیازمند برخورداری از زندگی خوب و تأمین اجتماعی است تا بتواند در سایه یک مدیریت هدفمند اجتماعی کار کرده و درآمد کسب کند. بیکاری یک معضل بلکه یک فاجعه عظیم است که جوان امروز با آن دست و پنجه نرم می‌کند لذا فاجعه از آن جهت است که اگر جوان ما بیکار باشد عواقب خطرناکی را به دنبال دارد که یکی از عواقب این خطرات شاید پناه بردن به اعتیاد باشد که خانمان بشر را می‌سوزاند و بشریت را به نابودی می‌کشد. یک فرد بیکار در طول دوره بیکاری با خود کلنجار رفته و بتدریج دچار افسردگی و بیماری روحی می‌شود، بر این اساس دنبال آن چیزی است که وی را از این ناراحتی بیرون کشیده و ذهن وی را تسکین دهد، این باعث می‌شود که جوان ما به سمت مواد مخدر گرایش پیدا کرده و آرامش را در اعتیاد جست‌وجو کند.
باید واقع‌بینانه‌تر به موضوع اندیشید و به فکر راهکاری درست در زمینه بیکاری و منتظر مدیریت دقیق و حمایت‌های همه‌جانبه از طرف نهادهای دولتی و سازمان‌ها بود، چرا که معضل بیکاری یک معضل اجتماعی است که اگر دیر به آن پرداخته شود شعله‌اش دامان یک جامعه را خواهد گرفت. بسیاری از مشکلات اخلاقی و ناهنجاری‌هایی که در جامعه به وجود می‌آید دلیلش همین بیکاری است. سرقت‌ها، قتل‌ها و در حقیقت بیشتر مشکلات اجتماعی ما از نبود شغل و عدم کسب درآمد است. این حق جوان ما است که کار کند و حقوق مناسب دریافت کرده و صاحب خانواده شود اما متأسفانه می‌بینیم که بیکاری بیداد می‌کند و انسان از حقوق اولیه خود که برخورداری از شغل می‌باشد محروم است. اگر قشر سرمایه‌دار ما دست به دست هم دهند و گوشه‌ای از کار را بگیرند مشکل بیکاری هم حل خواهد شد، اگر جوان ما بیکار است دلیلش زیاده‌خواهی برخی افراد است که به فکر تولید با نیروی انسانی کم و کار زیاد هستند. اگر جوان ما بیکار است تنها به خاطر سودجویی برخی افراد است که فقط به منافع شخصی خود فکر کرده و مصلحت جامعه و کشور را مورد توجه قرار نمی‌دهند. آری! بدرستی که عواقب بیکاری یک فرد، گریبانگیر یک اجتماع خواهد شد. ‌ای کاش به جای فکر کردن در این قضیه پای عمل را وسط کشیده و فرهنگسازی را در عمل ثابت می‌کردیم. یک فرد بیکار زمانی که بیکار است همواره در پی آن است که خود را از این وضعیت نجات دهد لذا به هر دری می‌زند تا شاید چاره‌ای پیدا کند اما اگر این وضعیت به مدت طولانی ادامه یابد، مشکلات دیگری بر مشکلات او افزوده خواهد شد و او دچار نوعی سردرگمی و بیماری روحی و تشویش فکری می‌شود. افسردگی یکی از بیماری‌های شایع در افراد بیکار است که گاهی ممکن است به نابودی فرد کشیده شود. پس باید زمینه اشتغال به کار را برای جوانان‌مان فراهم کنیم تا امید در جامعه حاکم شود و همه بتوانند از زندگی بهره برده و سلامت جامعه با ایجاد شغل برای افراد تضمین شود.
راهکار
۱-  اگر بخواهیم به فکر ساماندهی شغل برای افراد باشیم باید اول سازمان‌ها و شرکت‌های خصوصی با حمایت مسؤولان و نهاد‌های دولتی سرمایه خود را در تولید داخلی خرج کنند تا نیروی انسانی بیشتری جذب کار شده و بازار کار در ایران  رونق گیرد.
۲- امید و استعداد را در افراد جوان شکوفا کنیم تا با انگیزه بیشتری وارد بازار کار شده و کسب درآمد کنند.
۳- مراکز آموزشی و فنی و حرفه‌ای که در جامعه فعالیت دارند، بعد از گذراندن دوره آموزشی افراد با مدیریت بیشتری آنها را جذب بازار کار کرده و حمایت‌های مربوط در این زمینه صورت گیرد.
به هر روی اگر همه ما دست به دست همدیگر دهیم  می‌توانیم کشور را از معضل بزرگ بیکاری که حقیقتا یک مشکل اجتماعی است نجات دهیم.


Page Generated in 0/0120 sec