مهدی طاهرخانی: بدون تردید امروز رسانهها نقش بسزایی در ارتقا یا سقوط سلیقه توده دارند. اگر رسانه به وظیفه ذاتی خود که بالا بردن سطح آگاهی مخاطب است عمل کند آن وقت شاید بسیاری از کارها به خودی خود در مسیر صحیح قرار گیرد. نوع فوتبالی که منصوریان برای استقلال انتخاب کرد از جهاتی تشابه زیادی به تز مظلومی داشت. با این تفاوت که مظلومی در استقلال تنها سانترهای خسرو را گرهگشا میدانست اما منصوریان تنوع بیشتری به حملات تیمش داد اما در یک اصل که باید کیفیت را فدای کمیت کنیم هر دو وجه اشتراک داشتند. از سویی منصوریان با ادبیاتی متفاوت مرتب سعی در القای این انگاره غلط داشت که دارد از مسیر کیروش تبعیت میکند ولی بازیهای تیم ملی و استقلال در فرم و محتوا تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند. در تیم منصوریان، رحمتی همیشه باید ستاره باشد و در هر بازی چند موقعیت خاص را بگیرد اما در تیم کیروش اکثرا گلرها مردان تاثیرگذار و شماره یک نیستند. شاید فوتبال کیروش چندان تماشاگرپسند نباشد اما دستکم هوادار خودی را به مرز جنون و التهاب نمیکشاند. منصوریان که در داربی موفق شد در نیمه دوم با دفاع مطلق برنده بازی باشد، با حمایت یکجانبه رسانهها مواجه شد. وقتی برای رسانه تنها نتیجه مهم باشد و کوچکترین اهمیتی به کیفیت داده نشود، به خودی خود، هوادار و مخاطب، سنگ محکش میشود جهتگیری رسانه و تصور میکند چون تیم ملی فوتبال ایران طی 2 بازی تاریخی و تکرارنشدنی مقابل استرالیا (1997) و کرهجنوبی (2013) موفق به صعود به جامجهانی با دفاع مطلق شد، باید همیشه به نتیجه اهمیت داد و کاری به کیفیت نداشت. استقلال در روز بازی با التعاون سعودی و حتی الاهلی امارات در تهران، نمایشی ناامیدکننده را ارائه داد ولی چون نتیجه لازم را گرفت از سوی کمتر رسانهای، انتقادی متوجه کادر فنی آبیها شد. همین مسیر غلط آنقدر ادامه یافت تا دست آخر منصوریان در تهران و مقابل 70 هزار هوادار خودی، تیمش را دفاعی مقابل العین روانه میدان کرد و خیال کرد اگر اینجا گلی را نخورد با اتوبوس در العین میشود کار را یکسره کرد. همان رسانههایی که به خاطر آن بازی زشت و پیروزی بادآورده، منصوریان را تا عرش بالا بردند، حالا همگی به صورت یکپارچه علیه فوتبال تدافعی و اتوبوسی شروع به انتقاد کردهاند. بعد از داربی سال 52 این سنگینترین شکست تاریخ باشگاه استقلال بود و باید همانقدر رسانهها را مقصر دانست که منصوریان را اینک تقصیرکار میدانیم. او با استفاده از نام کیروش سعی کرد بگوید اینک فوتبال جهان مبتنی بر این اساس است. حتی نام اتلتی و یووه را هم به میان کشید، غافل از اینکه نوع دفاع یووه مقابل بارسا در طول 180 دقیقه بهگونهای بود که مهاجمان حریف صاحب دوجین موقعیت نشدند و با شانس و اقبال کار از آب در نیامد. فوتبالی که منصوریان با آن برنده داربی شد دقیقا همان فوتبالی بود که مقابل العین اجرا کرد. توپ و میدان را تمام و کمال به حریف داد و خودش نشست برای دفاع. آن روز طارمی تک به تک را گل نکرد و فشار داربی و شکست از استقلال، روی ذهن و ساق قرمزها اثر سوء گذاشت ولی العین در خانهاش با خیال راحت فوتبالش را ارائه و نشان داد چگونه میشود اتوبوس را با یکی، دو ترفند چپه کرد. در فوتبال همه چیز نتیجه نیست.